نمک سرخکرده بخورید

متخصصان می گویند؛
تقریبا روزی نیست که از پزشکان و متخصصان تغذیه گرفته تا روزنامهنگاران، همه با هم تذکر ندهند که مصرف نمک و سرخکردنیها در کشور ما بالاست.
به گزارش سرویس علمی جام نیـوز به نقل از همشهری، طبیعی است که بلاهایی را که نمک سر کلیه و چربی و سرخکردنی سر کبد میآورند پزشکان باید توضیح بدهند تا بدانید که حرفشان جدی است. از طرف دیگر متخصصان زیستشناسی و تکامل باید برای ما توضیح بدهند که چرا بشر با اینکه نمک و چربی برایش بد است، هنوز اینقدر تکامل نیافته که از این چیزها دوری کند.
اما آن قسمت از ماجرا که میتوان تنها با تجربه روزنامهنگاری در موردش صحبت کرد بحران اعتماد رسانهای است. عکسالعمل مردم نسبت به هشدارهای پزشکی عکسالعمل پیچیده و عجیبی است. مردم هشدارها را میشنوند، برای هم با آب و تاب نقل میکنند، در پیامکها و دیگر فضاهای ارتباطی برای هم میفرستند و با هم به اشتراک میگذارند. گاه حتی ذوق و سلیقه به خرج میدهند و در متن اولیه هشدار، دستی هم میبرند و متنی ترسناکتر و با شاخ و برگ بیشتر میآفرینند، خود و دیگران را ملامت و شماتت میکنند که چه مردم بدی هستیم که هشدارها را جدی نمیگیریم، اما در عمل و در زندگی واقعی، جز تعدادی بسیار اندک، همه همچنان بدون توجه به همین هشدارها به روال همیشگی زندگی خود ادامه میدهند. انگار یک هاتف دروغزن در دلشان دارند که به آنان میگویند: «نه بابا. تو که زندگیت مشکلی نداره. برا چی باید جدی بگیری این حرفا رو؟ اینا خب شلوغش کردن. آره واقعا دارن الکی شلوغش میکنن».
به بیان دیگر و البته غمگینانه، مردم هر چند ظاهرا و در لایه ارتباطی و گفتاری هشدارها را جدی میگیرند، باطنا و در عمل به ما اعتماد ندارند. باز اینجا باید متخصصان جامعهشناسی ارتباطات بیایند و معلوم کنند ما چه کردهایم و مردم در چه شرایطی بودهاند که این بحران اعتماد میان رسانهگردانان و مخاطبان پدید آمده است. اما در حال حاضر و بیحضور این متخصصان دستکم میتوان گفت این بحران وجود دارد و حتی اگر اندک هم باشد، مضر است.
پس تا این پژوهشها را انجام بدهند و راهی بیابند، پیشنهاد عملی و اجرایی این است که به مردم توصیه کنیم نمک سرخکرده بخورند، شاید رفتند و عکسش را عمل کردند.