فرهنگ و هنر

نقد فیلم رستاخیز

معرفی فیلم رستاخیز

فیلم سینمایی «رستاخیز» به کارگردانی احمدرضا درویش این روزها شایعاتی را به دنبال خود می‌کشد که مسلما برای آینده سینمای ایران مضر است. با وجود اینکه این فیلم سینمایی پرهزینه و پرزحمت در کشورمان به دلایل متفاوتی برای اکران پروانه نمایش دریافت نکرده است، تقی علیقلی زاده تهیه‌کننده این فیلم از تلاش برای اکران این فیلم در کشورهای منطقه خبر داد. با توجه به اینکه سینمای ایران در برخورد با شهادت امام حسین (ع) همواره وفاداری خود را اثبات کرده است، توقیف فیلم رستاخیز بنا به دلایل مذهبی یک گل به خودی بزرگ محسوب می‌شود. از آنجایی که احمد رضا درویش کارگردان خوش سابقه سینما همه تجربیات و استعداد خود را خرج این پروژه کرده،دور از انصاف است که از رستاخیز این مولف سینمای ایران به سادگی گذشت. در همه قالب‌های سینمایی دنیا اکران به صورت عموم یک انتخاب سلیقه‌ای است و مسلما در ایران نیز این گونه است؛ اما مسئله ‌این است که در برابر سلیقه نباید افراط نشان داد؛ چرا که موضع آکادمیک یک اثر هنری در نظر گرفته نمی‌شود و بعد هنری آن زیر سوال می‌رود.

*یک عزاداری سینمایی

با توجه به محتوایی که درویش در قالب رسانه سینمایی خود گنجانده است، استفاده از منابع موثق و متقن در برابر وقایع اتفاقیه تاریخی یکی از ملزومات در این زمینه است؛ البته که درویش با ساخت چنین پروژه‌ای عرض ارادت خود را به مذهب و باورهای دینی جامعه به اثبات رسانیده است. دلیل توقیف این فیلم بر سر منابع و برهان تاریخی موجود در فیلم نیست؛ بر سر به نمایش کشیدن چهره‌ای فرضی از یک قهرمان مذهبی است که در کشورمان بسیار مورد احترام قرار می‌گیرد. باید قوانین را پذیرفت؛ چراکه مولف با علم به اینکه به کار گیری چنین مولفه ای در پروژه خویش می‌تواند منجر به توقیف این فیلم شود، نباید انتظار بخشش یا نادیده گرفته شدن این موضوع مهم را از سوی مسئولان داشت. بر هیچکس پوشیده نیست که این پروژه می‌تواند یکی از تاثیر گذارترین آثار سینمایی ایران در برخورد با عاشورا و وقایع آن باشد؛ اما برای اینکه این رسانه در جای درست مصرف نیاز به یک تقابل دوجانبه از سوی سازندگان این اثر و مسئولان مربوطه است. بدین گونه که هم مولفان در برابر سانسورها و ایرادات وارده به این فیلم با مهربانی بیشتری برخورد کنند و هم مسئولان مربوطه به صورت افراطی و بیش از اندازه فیلم را بررسی نکنند. در این میان اگر این فیلم در هر کشوری قبل از اکران عمومی در ایران بر پرده سینما ظاهر شود، یک شکست همه جانبه برای جامعه سینمایی ایران محسوب می‌شود؛ چرا که با این طرز برخورد با یک اثر نمایشی بیگانگان را دارای صلاحیت بیشتری نسبت به جامعه سینما دوست ایران محسوب می‌کنیم. باید هر چه زودتر مسئله توقیف این فیلم با هر موضعی مشخص شود تا شایعات مخرب سینمای ایران را زیر سوال نبرد.

*تعلیق مطلق

پوشش چنین محتوایی به خودی خود حساسیت جامعه را از هر جناحی بالا می‌برد. هم قشری که خود را روشن فکر می‌دانند و با دست زیر چانه به تماشای فیلم‌ها می‌نشینند و هم جامعه‌ای که رسالت مذهب خود را الگویی برای تربیت آیندگان قرار می‌دهد و به همین جهت برخورد این دو قشر کاملا متفاوت در جامعه می‌تواند برگ برنده‌ای برای احمدرضا درویش مولف این فیلم باشد. مسلما سینما، جایی است که فرهنگ کشورها را زیر سوال می‌برد؛ اما همه آنچه ما از این فیلم می دانیم، این است که به خاطر یک جلوه بصری، فیلم را توقیف کرده‌اند و ما از این موضوع نیز آگاهی داریم که این فیلم تاریخی موضوعی مذهبی را دنبال می‌کند که بر سطوح مختلف اجتماعی در جامعه تاثیر می‌گذارد. به هرحال کشش ذهنی و داستانی برای مخاطبانی که در انتظار اکران این فیلم هستند و تهیه کننده‌ای که در انتظار بازگشت سرمایه اولیه خود است، فشار را بر مسئولان بیشتر خواهد کرد. فلسفه ساخت یک فیلم با اکران آن، دو نظریه جداگانه است و فیلمساز باید این موضوع را درک کند که ممکن است اندیشه‌ای را که به تصویر می‌کشد، قابل نمایش در جامعه کنونی کشور نباشد. ما نیز به شدت علاقه به تماشای این اثر داریم و تنها راه‌حلی که می‌توان در این زمینه پیشنهاد داد گفت و گو و مذاکره بیشتر با نگاهی مهربانانه از هر دو طرف است که مذاکره همیشه بهتر از فرار و قهر و افکار مخرب دیگر است.

نویسنده : علی رفیعی وردنجانی

همچنین بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا