نسل مهاجر، نسل شتاب زده / شایعات مهاجرت بنیامین و همسرش از زندگی سالم
نسل مهاجر، نسل شتاب زده / شایعات مهاجرت بنیامین و همسرش از زندگی سالم
نسل مهاجر، نسل شتاب زده / شایعات مهاجرت بنیامین و همسرش از زندگی سالم
اخیرا در فضای مجازی شایعاتی مبنی بر مهاجرت دائمی بنیامین و همسرش به خارج از کشور پراکنده شده است. اگر چه استناد به شایعات و حواشی منتشر شده در فضای مجازی یک امر نامعقول است؛ اما همه آنانی که زندگی هنرمندان، مخصوصا هنرمندان فعال در حوزه موسیقی، را به شکل جدی دنبال میکنند، به خوبی میدانند که خوانندگان به دلیل وجود امکانات و فضای بازتر، در کشورهای اروپایی به دنبال فرصت مناسبی برای مهاجرت میگردند. اگر چه امر مهاجرت به خودی خود فعل ناهنجاری در یک جامعه شناخته نمیشود؛ اما از آنجایی که آمار روبه رشد در این زمینه هشدارهای جدی را به مسئولان مربوطه گوشزد میکند جا دارد که به ریشههای مهاجرت، به خصوص مهاجرت هنرمندان فعال در حوزه موسیقی با نگاهی مسئولانه بپردازیم.
*خوشههای خشم
بنیامین بهادری هنرمند کمیابی در عرصه موسیقی پاپ، مدرن در کشورمان است. وی پس از انتشار اولین قطعه از آلبوم خود به شهرت عام رسید و از همان زمان مردم برای دانلود و احیانا خرید آثار او لحظه شماری میکردند؛ اما در فضای کنونی که کشور نیاز به دوام ریشه در همه زمینههای علمی، فرهنگی و هنری است حواشی زیادی پیرامون این چهره شناخته شده و تأثیرگذار بر جوانان جامعه میچرخد؛ البته که در هر شرایطی اگر فردی احساس کند در جایی بهتر میتواند اندیشه هنری خود را به بلوغ برساند. این حق قانونی او است که از این شرایط به وجود آمده نهایت بهره را ببرد؛ اما باید به اصرار بنویسیم که ما قبل از اینکه یک هنرمند باشیم، باید به تولد هنر در زادگاهمان ایمان بیاوریم. کم نیستند از این دست هنرمندانی که با یک مهاجرت مخفیانه یا آشکارا خاک ایران را برای همیشه ترک کردند و هنوز هم در عرصههای مختلف هنری چهرهای شناخته شده هستند؛ اما هنرمندی که غبار آلودی خاک وطن را نداشته باشد نمیتواند جایگاه خود را در دل مردم حفظ کند و هرچه زودتر از یادها محو خواهد شد. به همین علت باید ریشههای رسیدن به هدف مهاجرت را در هنرمندان پیدا کرد که شاید شایعترین آنان سختگیریهای کورکورانه باشد که تا حد زیادی غیر قابل درک است و نمیتوان این تفکر را عاملی برای مهاجرت دانست و خشمی که از برخوردهای ناهنجار اجتماعی برای هنرمند به دست میآید میتواند زمینههای اندیشه مهاجرت در وی را تقویت کند. پس نباید یک طرفه قضاوت کرد و باید این گونه نوشت که مهاجرت دو عامل اصلی دارد: اول اینکه فرد اجتماع را مناسب نمیداند و غالبا اندیشه او در راستای اهداف فرهنگی جامعه نیست. دوم اینکه هنرمند قصد پرورش اندیشه خود را در قالب ساختار نظام مند فرهنگ جامعه دارد، اما جامعه برخورد درستی ندارد و تحمل وی به پایان رسیده است.
نسل مهاجر، نسل شتاب زده / شایعات مهاجرت بنیامین و همسرش از زندگی سالم
*کذب محض
اگر مبنای مهاجرت هنرمندان را دلیل اول ایراد شده در این متن قرار دهیم زیاد نمیتوانیم بر سر چرایی آن چانه بزنیم؛ اما اگر مهاجرت هنرمند به دلیل وجود برخورد نامناسب جامعه با وی باشد باید به رویداد فرهنگی به وجود آمده در آثار به جای مانده از هنرمند شک کرد. شک تنها راهی است که انسان را به قطعیت میرساند و ما بدین وسیله به ارزیابی ماهیت آثار هنری هنرمندان کشورمان میپردازیم. در ابتدای بحث باید اینگونه بنویسیم که: ریشه مدرنیته موجود در آثار خوانندگانی همچون بنیامین بهادری و … از غرب گرفته شده است و طبعا فرهنگ غربی با آغوش بازتری پذیرای چنین آثاری خواهد بود. دوم باید اعتراف کنیم که ساختار گرفته شده از غرب نیز به خوبی به اجرا گذاشته نمیشود و این ساختار گریزی خود باعث افت کیفیت آثار هنری در حوزههای مختلف خواهد شد و اما مهمترین عامل اینکه آثاری که هنرمندان از خود به جای میگذارند، به بهترین شکل خود در جامعه پخش نمیشوند، از سوی دیگری نبود قانون کپی رایت و دیگر قوانین مرسوم در این زمینه باعث خواهد شد تا خواننده برای تأمین درآمدهای مورد نیاز خود دست به اجراهای صحنهای بزند که در اکثر موارد با شکست مواجه میشود. اما تمام این دلایلی که تا به اینجا به تحلیل و بعضا به نقد آنان پرداختیم، نمیتواند به صورت متقن هنرمند را وادار به مهاجرت کنند و این شتاب زدگی هنرمند برای دستیابی هرچه سریعتر به قلههای محبوبیت و شهرت است که وی را وادار به مهاجرت میکند. امیدواریم نسل فردا به دور از شایعات، شتاب زدگی در راستای قالب اندیشهای خالص به حرکت خود ادامه دهد و پس از فتح قله افتخارات میهن را فراموش نکند.
نسل مهاجر، نسل شتاب زده / شایعات مهاجرت بنیامین و همسرش از زندگی سالم
نویسنده : علی رفیعی وردنجانی