فرهنگ و هنر

فیلم ساعت 5 عصر بدترین فیلم مهران مدیری

هفت پرده ساعت 5 عصر

بالاخره بعد از کلی کش‌وقوس مجری محبوب و البته مغرورتلویزیونی از وسوسه سینمایی‌اش شکست خورد و روی صندلی کارگردانی در سینما نشست. مهران مدیری در نخستین تجربه سینمایی‌اش در مسیر کارگردانی بی‌شک یکی از متفاوت‌ترین و البته آشفته‌ترین آثاری را که می‌شد فیلم نامید، روانه پرده نقره‌ای کرد تا در سبد افتخاراتش این مدال هم آویزان باشد. تجربه تماشای این فیلم خاطره‌ای ماندگار است که خواندن این هفت پرده، آن را ماندگارتر می‌کند.

****پرده اول: چی بهتر از یک اسپانسر دست‌و‌دل‌باز

«اول مارکت» هی تقدیم می‌کند. این برند خصولتی که این روزها خوب جای خالی تبلیغات واقعی و مخاطبان جدی را برای تلویزیون پرکرده بهترین گزینه است برای اینکه مهران مدیری فیلم‌نامه دو سال پیش را از شکل قلمی به عملی تبدیل کند.

****پرده دوم: بهره‌برداری و شکوفاکردن پتانسیل «دورهمی»

حالا که مهران مدیری هفته‌ای دو روز با برنامه «دورهمی» در قاب شیشه‌ای تشریف دارند و از برج عاج برای رعیت‌ها (ببخشید مخاطبان) اجرا می‌فرمایند خب می‌شود فیلمی ساخت و پروپاگاندایی برقرار کرد و رکوردهایی را در گیشه تغییر داد، انتظاری که به‌حمدالله برآورده شد.

***پرده سوم: یاد مرحوم معلم به‌خیر، روحش شاد

وقتی رسول صدرعاملی سال 88 فیلمی ساخت به نام «در انتظار معجزه» مرحوم معلمِ بی‌تعارف سینما در یادداشتی نوشت: چیزکی به نام فیلم. بعد هم از دوست دیرینه‌اش خواست تا به سینما برگردد و فیلم بسازد. خیلی بعید بود این واژه به قول مسعود فراستی دوباره «کار کند»؛ ولی گویا دارد کار می‌کند.

***پرده چهارم: پُز و مُز؛ اندیشه و مندیشه

اینکه فیلمی با این شکل و حال اسمش باشد «در ساعت 5 عصر» که شعری است شنیدنی و ماندگار از فدریکوگارسیالورکا که ما ایرانی‌ها با صدای شاملوی بزرگ طنین‌اش را در گوش داریم، اینکه بازپرس (با بازی درخشان مهران مدیری!!) مدام تاکید کند: آدرس و تلفن «هگل» و «اونوره دوبالزاک» را بنویس. چه کارکردی جز پُز و مُز؛ اندیشه و مندیشه دارد؟ شکی نیست و هیچ تردیدی وجود ندارد که تلفظ اسم این دو نویسنده با لحن و نوع ادای واژگان توسط مدیری فقط تداعی‌کننده و یادآوری این نکته است که «این مدیری همان مدیری است که می‌شناسیم».

****پرده پنجم: کلاه‌برداری تلویزیونی در مدیوم سینمایی

در صنعت عریض و طویل سریال‌سازی ما «کت‌دوختن به یک دکمه» رسمی جاری است. یک قصه یک خطی را با هزارجور ترفند آنقدر کش می‌دهند تا بشود یک سریال 26 قسمتی یا بیشتر. بهترین شیوه هم برای کش‌دادن سریال‌های بی‌سوژه وطنی «تکنیک نماهای کشدار یا ثانیه‌فروشی» است که توی این سال‌ها خوب جواب داده. خب این کارها توی تلویزیون که ثروتش به یکی از شیرهای نفت گره خورده جوابگوست؛ به‌خصوص برای مردمی که پیشنهاد رسمی دیگری ندارند، جواب می‌دهد؛ ولی توی سینما هم همین‌طور است؟ در این اثر سینمایی چقدر از این نماها داریم؟ چقدرنماهای بی‌ربط و کشدار به خورد مخاطبان داده شد تا این 95 دقیقه به سر برسد.

 ****پرده ششم: اگر نان ندارید کیک بخورید

هم در ادعاهای کارگردان و هم در افاضات برخی مدیری‌دوستان فیلم دارای دغدغه‌های اجتماعی است با رگه‌هایی از کنایه‌های سیاسی و این چیزهای دهان‌پرکن. وقتی این نکات را در نشریات و مطبوعات می‌خوانید به یاد داشته باشد در یکی از قصه‌های تاریخی آمده است: آنتوانت یک بانوی اشراف‌زاده، ولخرج و خوش‌گذران بود که از روند جامعه آگاهی چندانی نداشت. او زمانی که صدای انقلاب فرانسه بلند شده بود از خدمتکارش پرسید: این مردم چه می‌خواهند؟ آن شخص پاسخ داد: گرسنه‌اند و نان می‌خواهند. شهبانو هم جواب داده بود: حالا که نان ندارند چرا شیرینی نمی‌خورند! این دغدغه‌مندی و دلواپسی اجتماعی هم از طرف کارگردان چیزی جز قصه ماری آنتوانت را تداعی نمی‌کند؛ با این تفاوت که در تائید آن ماجرا مدرکی نیست؛ ولی اینجا «مدارکش موجود است».

*****پرده هفتم: حقوق و بیمه ما، حق مسلم ماست

به‌یاد دارید که در لطیفه‌ای تاریخی و طایفه‌ای کسی گفته بود: آن بوی دل‌انگیز و این نوای موسیقی برای رسم نامیمونی است که سه نقطه. حالا می‌فهمیم آن دعوت‌ها از ظریف بعد از مذاکرات برجام و این انتقادهای اخبر در برنامه دورهمی تنها و فقط آروغ‌زدن‌هایی از سر مد بوده است: نه چیز دیگر.

نویسنده : محمد بندر عباسی

بررسی فیلم سینمایی ساعت 5 عصر مهران مدیری+تیزر

همچنین بخوانید

یک نظر

  1. کلا این نویسنده ای که این نقد رو نوشته در واقع چیزکی به نام نقد نوشته، واقعا موقع نوشتن این چیزک حالت عادی داشته؟ خشم فروخورده داشته؟ با خودش چندچند بوده؟ این فیلم را منتقدین بزرگ در این حد نکوبیده اند و نکات مثبتی در آن یافته اند چگونه است که منتقدان بی نشان اینقدر از این فیلم عصبانیند؟ و نکات منفی را ردیف می کنند…به نظر می رسند اینا آب هم که می خواهند لخورند به جای پر کردن لیوان آن را خالی می کنند و بعد هوا می نوشند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا