فناوری

ضرورت پرداختن به سواد رسانه ای

حضور فراگیر رسانه ها در دنیای امروز سبب شده است تا میزان اطلاعاتی که هر روز از طریق رسانه های گوناگون دریافت می کنیم بیش از میزان اطلاعاتی باشد که گذشتگانمان در یک سال دریافت می کردند. در عصر حاضر با تلاقی و همراه شدن دو پدیده بسیار مهم اجتماعی و فرهنگی که تاثیر بسیار زیادی را در حوزه های مختلف گذاشته اند و کماکان نیز در حال اثرگذاری نقش های مهم خود هستند دو مقوله رسانه و تکنولوژی می باشند. با نگاهی به تاثیر رسانه و تکنولوژی در عرصه فرهنگ و ارتباطات جهانی، روش یادگیری و آموختن و در پی آن قضاوت و تصمیم گیری ما نسبت به اطلاعات وارد شده در این جامعه اطلاعاتی را به چالش کشیده است و آموزش و یادگیری، معنا و مفهومی با کارکردهای جدیدی را به خود اختصاص داده است. به دیگر سخن در این زمان صرفاً توانایی خواندن و نوشتن کلمات چاپی برای سواد داشتن کافی نیست بلکه پای مقوله های جدیدی که در عرصه رسانه مورد توجه هستند به این فضا باز شده است  که در این نوشتار اشاره ای به آن می شود.

لازم به توضیح نیست که ما  امروز در دنیایی زندگی می‌کنیم که خواه ناخواه در شرایط تنوع و گستردگی فضاهای فعال رسانه‌ای قرار داریم، چراکه فضای پیرامون ما سرشار از اطلاعات فراوان در حوزه های مختلفی است و این درحالی می باشد که وقتی به عنوان مثال تلفن همراه یک فردی به صدا درمی‌آید این اطلاعات موجود در فضا است که پل  ارتباط  او با تماس گیرنده شده است، یا زمانی که یک مودم می‌تواند افراد را به جهان بی‌انتهای اینترنت بکشاند، نشانه‌ای دیگر است از همین شرایط حاکمیت اشباع رسانه‌ای بر جهان یا در زمان کنونی که میلیون‌ها روزنامه و مجله و کتاب و خبرگزاری و شبکه‌ تلویزیونی بر زمین و زمان می‌بارد همه نیاز دارند به اینکه در برابر چنین فضایی، چتری برسر بگیرند و یک رژیم و به عبارت دیگر دستور مصرفی اتخاذ کنند، همه نیاز دارند به اینکه در انتخاب‌هایشان بیشتر دقت کنند، درست مثل این موردی که مردم در مورد تغذیه خودشان به صورت دقیق و تخصصی عمل می‌کنند. چراکه مردم اکنون باسوادتر شده‌اند؛ مراقب هستند که در غذایی که مصرف‌ می‌کنند چقدر کلسترول، ویتامین یا مواد دیگر باید باشد، با این توصیف و توضیح در فضای رسانه‌ای هم باید دانست چه مقدار باید در معرض رسانه‌های مختلف اعم از دیداری، شنیداری  و نوشتاری و . . .  بود و چه چیزهایی را از آن‌ها برداشت و مورد استفاده و تحلیل قرار داد.

مفهوم و عبارت سواد رسانه‌ای موضوعی است که قدرت درک مخاطبان از نحوه کارکرد رسانه‌ها و شیوه‌های معنی سازی و پیام گذاری در آنها را مورد توجه قرارمی‌دهد و می‌کوشد این واکاوی را برای مخاطبان به یک عادت و وظیفه نتیجه بخش و در راستای هدف مشخص تبدیل کند.

به عبارتی بحث سواد رسانه‌ای را می‌توان بستری منطقی و قابل دسترسی، تجزیه و تحلیل پذیر و در نهایت منوط به تولیدات مختلف فرهنگی دانست که ارتباط در شکل‌های گوناگون رسانه‌ای و در همین حال تامین ظرایف مصرف محتوای رسانه‌ای از منظر انتقادی و تجویزی در ارایه مباحث پیرامونی را مورد توجه قرار می دهد که از جنبه های مختلفی می توان آن را مورد برسی و تحلیل قرار داد که به برخی از آنها در ادامه اشاره می نماایم.

الف: توجه به ارتقای آگاهی نسبت به دستور مصرف رسانه‌ای یا به عبارت بهتر تعیین میزان و نحوه مصرف خوراک فکری از طریق رسانه‌ای از منابع رسانه‌ای گوناگون که در یک کلام همان محتوای رسانه‌هاست.

ب: توجه به آموزش مهارت‌های مطالعه و تماشای مبتنی بر قدرت تحلیل و بررسی

ج: توجه به مقوله تجزیه و تحلیل اجتماعی، سیاسی، مذهبی و اقتصادی رسانه‌ها که در نگاه اول قابل مشاهده نیست و باید به این قدرت دست پیدا کرد می باشد.

بنابراین اولین نکته در موضوع سواد رسانه‌ای توجه داشتن به میزان و نسبت مصرف از هر رسانه در رنگین‌کمان متنوع رسانه‌هاست و سپس توجه با این نکته که دیدن و خواندن و شنیدن عمدتاً باید از موضع تحلیلی باشد و سومین نکته اینکه به نقش و هدف دست‌اندرکاران، مالکان و برنامه ریزان رسانه‌ها هم باید توجه داشت چراکه یکی دیگر از اهداف سواد رسانه ای رسیدن به قدرت تحلیل و بررسی همین نکات مورد اشاره می باشد.

ازین رو به نظر می‌رسد موضوع سواد رسانه‌ای – به عنوان دافعه فضای اشباع رسانه‌ای و در ستیز با گفتمان غالب رسانه‌های بزرگ در همین شرایط کنونی اجتماعی زده اطلاعاتی- در فضاهای مجازی و به خصوص شبکه اینترنت نسبت به سایر رسانه‌ها بیشتر و سریعتر رشد کرده و به نوعی می‌توان آنرا نوه دیجیتال نقدهای رسانه‌ای کلاسیک به حساب آورد. در این مجال بد نیست به این نکته مهم اشاره نماییم که تسلط به یک زبان خارجی؛ مهارت برای استفاده از کامپیوتر و مهارت‌های استفاده از فضاهای سایبر هم که خودشان جزو مهارت‌های سوادرسانه‌ای به شمار می‌آیند، می‌توانند به بهره‌وری مناسب‌تر از استفاده از مباحث سواد‌ رسانه‌ای موجود در سایت‌های تخصصی این مبحث در اینترنت کمک کنند و درصد استفاده بهینه در این زمینه را بالاتر ببرد.

اما از آن‌جایی که بدون داشتن مهارت سواد رسانه‌ای نمی‌توان گزینش‌های صحیح و درستی از پیام‌های رسانه‌ای داشت به نظر می رسد نهادهای آموزشی، مدنی و فرهنگی اجتماعی باید به این امر بیشتر توجه نمایند چراکه یک مقوله و حرکت رو به جلو غیر قابل کنترل و اغماض می باشد که هر روز درحال رشد و گسترش در جنبه های مختلف آن می باشد که در ادامه مطالب آینده به این جنبه ها نیز اشاره خواهد شد.

نهادهای آموزشی مثل مدارس، دانشکده‌ها، دانشگاه‌ها و آموزشگاه‌های مختلف می‌توانند مفهوم سواد رسانه‌ای را در کتب درسی ارائه کنند، نهادهای مدنی و صنفی که هر یک جمعی تخصصی را نمایندگی می‌کنند نیز می‌توانند اعضای خود را تحت آموزش مستمر در زمینه سواد رسانه‌ای قرار دهند و بالاخره نهادهای رسانه‌ای و انتشاراتی هم می‌توانند مفاهیم ساده شده‌ای از این بحث‌  را در دستور کار خود قرار دهند.

اگر نهادهای پیش‌گفته در این عرصه فعال‌تر شوند بضاعتی که از طریق سوادرسانه‌ای در اختیار ‌گذاشته می‌شود باعث می‌شود تا مخاطبان درک عمیق‌تری از آنچه می‌بینند، می‌شنوند و می‌خوانند داشته باشند. در حالیکه می‌توان فاقدان سواد رسانه‌ای را طعمه‌های اصلی در فضاهای رسانه‌ای به شمار آورد افراد دارای سواد رسانه‌ای نه تنها اسیر محصولات رسانه‌ای نمی‌شوند، بلکه قضاوت‌های صحیح‌تری از محیط پیرامون خود دارند
یکی دیگر از اهداف سواد رسانه‌ای نشان دادن اضافه بار اطلاعاتی است. در شرایط اشباع رسانه‌ای و در فضای موجود افراد در معرض حجم بالایی از اطلاعاتی هستند که به هیچ وجه برخی از آن‌ها هم نیازی به آنها ندارند. به عنوان مثال امروزه بسیاری از نوجوانان در جهان مارک‌ها و علائم تجاری بین‌المللی را به خوبی می شناسند، اما این اطلاعات در هیچ زمینه‌ای به کار آنها نمی‌آید، نه قدرت خرید دارند و نه قدرت مصرف، ولی چون در معرض آگهی‌های پیاپی قرار دارند، در این زمینه اطلاعات دارند. پس باید از پیام‌ها و اطلاعات اطرافمان براساس نیازهایمان استفاده کنیم تا دچار سردرگمی نشویم. سوادرسانه‌ای این امکان را هم در اختیار می‌گذارد.

نیاز به تولید ادبیات در این حوزه

باید برای جدیت بیشتر پرداختن به مبحث سواد رسانه‌ای تولید ادبیات کنیم. متاسفانه منبع در این زمینه به خصوص به زبان فارسی، اندک است و پر کردن این خلا با تالیف و ترجمه امکان پذیر است. این فقر ادبیات را نهادهای آموزشی، مدنی و رسانه‌ای در ایران می‌توانند پر کنند. در مباحث بین‌المللی مربوط به سواد رسانه‎ای ۱۸ اصل وجود دارد که طرف توجه است. در این زمینه؛ مطالعه آرای لن‎مسترمن می‌تواند مفید باشد. او که از برجسته‎ترین متفکران حوزه بین‎المللی آموزش‎های رسانه‎ای است؛ پیش از این کتابی منتشر کرده بود که به سرعت به کتابی درسی در عرصه آموزش رسانه‎ای تبدیل شد. این کتاب که (Teaching the Media) نام داشت در سال ۱۹۸۵ به علاقه‎مندان مباحث مربوط به آموزش رسانه‎ای عرضه شد. او کتاب دیگری هم دارد که انتشارات شورای اروپا آن را منتشر کرده است. نام این اثر آموزش رسانه‎ای در اروپای دهه ۱۹۹۰ (Media Education in 1990’s Europe) است. به این گفته می‌توان افزود که نویسنده مورد بحث از جمله کسانی است که ترجیح می‎دهد از عبارت آموزش رسانه‎ای (Media Education) به جای اصطلاح سواد رسانه‎ای استفاده کند.

برای تاکید بیشتر در توجه به این عرصه می‌توان در عرصه آموزش‌ رسانه‌ای و سواد رسانه‌ای تولید ادبیات کرد تا در گام اول مشخص شود دامنه و چارچوب بحث سواد رسانه‌ای چیست؛ باید ترجمه کرد و همزمان تالیف تا بتوان زمینه یک مطالعه تطبیقی را فراهم ساخت و به معیارهایی برای تعقیب اهداف سواد رسانه‌ای دست یافت. وضعیت سواد رسانه‌ای در غرب به دلیل آن که تکنولوژی‌های مدرن تمرکز و غلظت بیشتری دارند، باعث شده تا نظریه پردازان و مخاطبان، زودتر خطر مسلح نبودن به سواد رسانه‌ای را درک کنند، بنابراین مطالعات و تجارب بسیار خوبی هم در این زمینه دارند که می‌شود از آنها استفاده کرد. همچنین حمایت نهادهای آموزشی از طریق گنجاندن مفاهیم سواد رسانه‌ای در کتب درسی دانش آموزان و دروس دانشکده‌های ارتباطات می‌تواند مفید باشد و خود رسانه‌ها هم با توجه به جغرافیای مخاطبان خود، می‌توانند مفاهیم مرتبط با سواد رسانه‌ای را منعکس کنند.

مجله اینترنتی زندگی سالم

محمد حسین پسندیده/ مدرس دانشگاه/ pasandide.2009@yahoo.com

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا