فرهنگ و هنر

از کنسرت ها چه خبر ؟

حواشی کنسرت ها

بعد از حواشی که خبر 20:30 از کنسرت‌های برگزار شده در کشور ارائه داد، واکنش‌های پی در پی خوانندگان پاپ را در پی داشت. مسئله برگزاری کنسرت در ایران فرمول چند معادله چند مجهولی است که بهترین ریاضی دان دنیا نیز نمی‌تواند آن را تحلیل کند. اما در حال حاضر مسئله ما دریافت مجوز برای برگزاری این کنسرت‌های پاپ و بعضاً سنتی نیست بلکه مسئله چگونگی برگزاری این کنسرت‌ها در کشور است که به نسبت با قواعد اجتماعی، جغرافیایی و فرهنگی دست خوش تغییرات بسیاری می‌شود. به عنوان مثال اگر در گران قیمت‌ترین مناطق پایتخت کنسرت گروه پاپ با هیجانات زیادی برگزار شود نمی‌توان از حاضرین انتظار داشت که دست به سینه نشسته و هنرمندان را تشویق کنند.

*کاسه داغ‌تر از آش

باید بپذیریم که کشور ما علاوه بر اینکه از نظر ژنتیکی دارای ابعاد گوناگونی است به همان نسبت از نظر فرهنگی و اعتقادی فراز و نشیب‌های فراوانی دارد و طبعاً موقعیت اقتصادی و اجتماعی افراد در طرز برخوردشان با کنش‌های هیجان برانگیز متفاوت می‌باشد. علاوه بر این که ما باید قانون اساسی کشور را رعایت کنیم موظف به ترویجان در سراسر این مرز و بوم هستیم به همین جهت باید قدرت درک این موضوع را داشته باشیم که مخاطبانی که در کنسرت پرواز همای حضور دارند با آنانی که در کنسرت شلخته امید حاجیلی حاضر می‌شوند به مراتب از سطح سلیقه و درک فرهنگی متفاوتی برخوردار هستند. البته که این تفاوت لازمه تحمل دشواری‌های مشکلات اقتصادی است اما اگر واقعاً دلسوزانه برای فرهنگ کشورمان در حوزه موسیقی قرار است فعالیتی صورت گیرد باید در تربیت شنوایی افراد و افزایش سطح انتخابی آثار از سوی مخاطبان است. نمی‌توان هر فردی که کاسه داغ‌تر از آش شده و در مواجهه با چنین ناهنجاری‌هایی که عمدتاً در هر کشور وجود دارد شعارهای تأمل برانگیزی سر می‌دهد را مصلح برای ارزیابی چرایی و چگونگی برگزاری این برنامه‌ها در سطح کشور دانست. از سوی دیگر انتظار نمی‌رود رسانه ملی بدون تحقیقات میدانی و پژوهش‌های اکادمیک در این زمینه حاشیه‌هایی را به تصویر بکشد که مخاطبان این رسانه صد در صد متأثر می‌کند.

*جایی برای شادی

مهم‌ترین کمبود فضای اجتماعی کشور فقدان موقعیت‌هایی است که هر فردی با توجه به سلیقه خود بتواند انرژی‌های کاذب خود را که در طول هفته کسب کرده است تخلیه کند. در حال حاضر این موقعیت‌های اجتماعی هستند که میزان غلظت فرهنگی افراد را به نمایش می‌کشند، پس رعایت حد اعتدال در برخورد با مخاطبان حاضر در یک برنامه می‌تواند رضایت دو طرف را در بر داشته باشد. باید اعتراف کرد که شادی می‌تواند کیفیت زندگی را افزایش دهد و این کیفیت باید به طور آگاهانه‌ای هدایت شود. البته شادی که به واسطه ملودی‌های مخشوش و خارج از فرم ایجاد شود می‌تواند شعور انسان را به سطوح پایین ارتقا دهد. اکنون باید دست به زانو زد و برای این هنر اصالت و رسالت خاصی را منظم کرد. هنر موسیقی در کشور ما حرف‌هایی جدای از غرب و دیگر کشورها دارد که اتفاقاً نفوذ روح موسیقی عمیقی در آن گنجانده شده است. به عنوان مثال تلفیق موسیقی پاپ غربی با سنتی ایرانی می‌تواند یکی از شگفتی‌های موسیقی ایرانی باشد که این روزها گروه‌هایی مانند چارتار و … به آن می‌پردازند. و یا استفاده از یک فرم و محتوای مشخص در همه اثار ارائه شده در پکیج آلبوم می‌تواند تکلیف مؤلف را با مخاطب و ارگانی که پروانه انتشار آلبوم را صادر خواهد کرد روشن کند. به هر حال این شیوه صدور پروانه و چگونگی نحوه برگزاری آن مانند غذاهای کنسرو شده‌ای است که در عرض یک ربع فضای داخل سالن با خارج آن تغییر می‌کند. نظارت‌های افراطی به علاوه برخورد نامناسب با افراد ناهنجار می‌تواند شعله این آتش را بیشتر کند از همه این تفاسیر به این نتیجه می‌رسیم که چنین پدیده‌ای نیاز به یک روانکاوی موشکافانه دارد و قطعاً این روانشناسی باید از داخل سالن کنسرت آغاز و به ارگانهای مربوطه ختم شود.

نویسنده : علی رفیعی وردنجانی

همچنین بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا