ناگفتههای سمانه زند، دختر شایسته ایرانی از پشتپرده مسابقات جهانی دختران مسلمان و نحوه شرکت و انتخاب او !
همه چیز از خبر یک مسابقه با عنوان «دختران مسلمان» در اندونزی شروع شد. مسابقه ای که از آن عکس های پر زرق و برقی از دختران مسلمان با پوشش های رنگارنگ منتشر شد و خیلی زود مورد توجه رسانه های داخلی قرار گرفت به خصوص اینکه یکی از فینالیست های این مسابقات دختری ایرانی بود که با ژست ها و لباس های مختلف در میان عکس ها حضور داشت تا حساسیت ها روی این مسابقه و هویت این دختر ایرانی بیشتر شود و این سوالات به وجود بیاید که در این مسابقه چه می گذرد و این دختر ایرانی کیست و چطور در چنین رویدادی شرکت کرده است؟
بعد از پیگیری ها و فرستادن چندین پیام منتظر شدیم «سمانه زندی» از مسابقات برگردد تا با او بیشتر درباره خودش و این مسابقه حرف بزنیم. خانم زندی که تازه به ایران بازگشته است با مجله گفتگو کرد:
**هرکسی می توانست در این مسابقه شرکت کند
سمانه زندی متولد سال ۶۷ در شیراز است. در دانشگاه اصفهان طراحی صنعتی خوانده و در حال حاضر در یک شرکت صنعتی مشغول به کار است.
از روی علاقه با بچه ها سروکله می زند و به آن ها زبان انگلیسی درس می دهد. سمانه می گوید شرکت در مسابقه اصلا کار سخت و پیچیده ای نبود و این مسابقه هم مثل دیگر فستیوالهای دیگر؛ هرکسی می توانست در آن شرکت کند. وی می گوید: «من از طریق یکی از دوستانم با این مسابقه آشنا شدم و در ثبت نام اینترنتی مسابقه شرکت کنم.
سال قبل هم شرکت کردم اما به فینال نرسیدم و خانم «معصومه ابراهیمی» از اصفهان توانست به مرحله پایانی برسد.
امسال هم من توانستم به این مرحله برسم و راهی اندونزی شدم.» طبق گفته های زند داوری های این مسابقه در مرحله اول کاملا اینترنتی بوده و براساس سوابق تحصیلی، فعالیت های اجتماعی، عکس و ویدئوی ارسالی توسط شرکت کننده انجام گرفت.
در فیلم ارسالی شرکت کننده باید از خانواده، محل زندگی و نحوه قرآن خواندنش فیلم بگیرد. رعایت حجاب اسلامی نیز در این فیلم واجب است. این مسابقه محدودیت سنی هم دارد و فقط دختران بین ۱۸ تا ۲۷ سال می توانند در آن شرکت کنند. همچنین شرکت کننده باید یک عکس چهره و یک عکس تمام قد نیز برای مسابقه بفرستد که عمومی منتشر نخواهد شد.
**همه فضای مسابقه مطابق با فرهنگ ما نیست
شرکت کنندگان این مسابقه هیچ هزینه ای را پرداخت نکردند و در کل شرکت در این مسابقه برایشان کاملا رایگان تمام شده است. زندی می گوید همه مخارج از جمله بلیط، ویزا و دیگر امکانات به عهده اسپانسر مسابقه بوده است. در دوره پایانی نیز ۲۵ نفر انتخاب شدند و تمام بلیط ها برایشان صادر شد.
ویزا نیز بعد از پرواز و هنگام رسیدن دختران به اندونزی به آنها داده شد. سمانه درباره نحوه برگزاری مسابقه نظراتی هم دارد او معتقد است که همه فضای مسابقه مورد قبول جامعه ما نیست.
«در کل دنیا دین با بخشی از فرهنگ مردم جامعه ترکیب می شود. ترکیبی از عرف، دین و رسم و رسومات آن جامعه و ممکن است فضای حاکم بر آنجا نیز با فضای جامعه ما مطابقت نداشته باشد. مثلا دختران ایرانی به خصوص مذهبی ها ترجیح می دهند ساده تر لباس بپوشند اما در اندونزی این موضوع برعکس است کسی که حجاب دارد بیشتر لباس های پر زرق و برق می پوشد به طوری که شاید ما ایرانی ها این پوشش را نپسندیم. پوشش مسابقه هم همینطور است بیشتر تاکید روی متانت و نجابت است.»
**اسپانسرها برندهای مد و لوازم آرایش بودند!
در عکس های منتشر شده از این فستیوال تصاویری از صحنه آرایش شدن شرکت کنندگان وجود دارد که زندی در این باره حرفهای جالبی می زند. « اسپانسرهای مسابقه از شرکت های مد و لوازم آرایشی بودند پس طبیعی است که تاکید بیشتری روی آرایش دختران شود.
همچنین انتخاب لباس ها نیز خیلی دست خودمان نبود. مثلا در سایز من سه لباس وجود داشت که من فقط می توانستم بین آنها انتخاب کنم. خود من خیلی سبک لباسها و حجم آرایش ها و بعضی سبک های رفتاری را نمی پسندیدم اما روزهای اول دست خودمان نبود ولی در روزهای بعد به خاطر مخالفت چندنفر دیگر مقداری آرایش ها تغییر کرد.من به خاطر نشان دادن زیبایی در این مسابقه شرکت نکرده بودم به همین خاطر با بعضی از کارها مخالف بودم و بعدها اعتراضم را به گریمور اعلام کردم.»
ملاک انتخاب ها به گفته زندی زیبایی چهره نبوده و میگوید که در تلویزیون خودمان هم اگر بخواهند مجری و یا بازیگری را انتخاب کنند برایش شرایط خاصی را از نظر ظاهری در نظر می گیرند و تاثیرگذاری چهره در انتخاب افراد در مسابقه موثر بوده است اما اینطور نبوده که ملاک اصلی انتخاب افراد باشد.
در این مسابقات چندین مدل مسلمان هم حضور داشتند که به دخترها یاد می دادند که چطور روی سن راه بروند. «مدل ها تاکید می کردند که راهرفتن دخترها باید با بقیه مدلینگ ها تفاوت داشته باشد چون آنها مسلمانند.»
**از ما توقع داشتند آواز بخوانیم!
سمانه می گوید در این مسابقات چیزهای دیده که با فرهنگ اسلامی ما مغایرت دارد. «در اندونزی جاهایی وجود دارد که موزیک می گذارند و آواز می خوانند و از ما هم توقع داشتند که آواز بخوانیم.
این بخش جزئی از مسابقه نبود و کاملا تفریحی بود ولی برای من و چند نفر دیگر از شرکت کنندگان خیلی جا افتاده نبود که بخواهیم چنین کاری کنیم ولی برای دختران اندونزیایی و در کل شرق آسیا این موضوع عادی بود. یا عکاسی که اسپانسر برای ما فرستاده بود آقا بود.
این آقا قبلا مسیحی بود اما مسلمان شده بود ولی من نمی پسندیدم که عکس هایم را یک آقا بگیرد و به همین خاطر عکاس من یک خانم انتخاب شد. اما ژست و پز داخل عکس ها همگی دست خودم بود. در کل این عکس ها را نمی پسندیدم و این در معرض نمایش بودن را دوست نداشتم چون دردسر زیاد دارد.»
**من نماینده مردم ایران نبودم
سمانه معتقد است که او نماینده ایران نبوده و صرفا یک ایرانی است که در این مسابقه شرکت کرده اما رسانه ها به این موضوع دامن زدند و وی را نماینده ایران معرفی کردند. «من نماینده هیچ کس در این مسابقه نبودم اگر قرار بود نماینده ایران باشم باید همه مردم ایران در یک رای گیری به من رای می دادند و من انتخاب می شدم تا نماینده ایران شوم اما من فقط یک دختر ایرانی بودم که در این مسابقه شرکت کرده است.»
**نماز شب و منجوق دوزی اصلا ملاک نبود
خبر حضور سمانه زندی در این مسابقات ابتدا توسط رسانه های فارسی زبان خارجی با عنوان «نماینده دختر شایسته ایران همراه با حواشی مسابقات» منتشر شد. اما او معتقد است بیشتر این اخبار واقعی نیست چون این رسانه ها هیچ نماینده ای در این فستیوال نداشتند.
«من قبلا در راست یا دروغ بودن این رسانه ها شک داشتم اما الان مطمئن شدم که راست نمی نویسند. مثلا در این رسانه ها نوشتند که مسابقه «انتخاب دختر شایسته مسلمان» در صورتی که ترجمه انگلیسی آن اصلا کلمه شایسته ندارد همچنین در رسانه ها نوشته شد که دخترها باید نیمه های شب بیدار شوند و نماز شب بخوانند اما اصلا چنین چیزی وجود نداشت و این موضوع کاملا اختیاری بود و از همه خنده دارتر اینکه یکی از ملاک ها را منجوق دوزی دخترها عنوان کردند و یک سری عکس منتشر کردند اما اصلا اینطور نبود.
ما برای بازدید به یکی از کارگاه های صنایع دستی اندونزی رفتیم که در آنجا پارچه های دست دوز گرانقیمتی تولید می شد. بعد از بازدید به ما گفتند دوست دارید دوخت این پارچه ها را یاد بگیرید و بعد دوخت آن را به ما آموزش دادند.»
**یکی از دخترها خواننده بود!
جایزه نفر اول این مسابقه حدود ۴۰ میلیون تومان پول نقد، ساعت طلا، سفر حج و بورسیه تحصیلی دانشگاه بود این جایزه برای بسیاری از دختران شرکت کننده وسوسه کننده بود. اما سمانه می گوید در این مسابقه شرکت کرده تا فقط تجربه متفاوتی داشته باشد و یک چیزهایی یاد بگیرد نه اینکه ثابت کند که از بقیه برتر است. در نهایت فاطیما از تونس توانست برنده این مسابقه شود.
«فاطیما از نظر دانش و از نظر تحصیلی در سطح خیلی بالایی قرار داشت. او درک درستی از مسائل و باورهای اعتقادی اش داشت و خیلی خوب می توانست از اعتقاداتش دفاع کند. همچنین فاطیما به سه زبان عربی، انگلیسی و فرانسوی مسلط بود و شخصیت تاثیرگذاری داشت.
سمانه در این مسابقات عنوان (most inspiring) را کسب کرد. خودش می گوید که این عبارت ترجمه فارسی ندارد ولی می توان آن را به معنی الهام بخش ترین دختر جمع ترجمه کرد. «این مسابقه عنوان های مختلفی داشت که من موفق به دریافت این عنوان شدم. یکی دیگر از دخترها که از اندونزی بود خواننده بود و به خاطر صدای خوبی که در آواز خواندن داشت لقب با استعدادترین فرد مسابقه را کسب کرد. یکی دیگر هم به خاطر قرائت خوب قرآن جایزه گرفت.»
**بیشتر آدم «معنوی» هستم
معیارهای انتخاب این مسابقه برای خود زندی هم خیلی واضح نیست و وقتی از وی درباره اعتقادات مذهبی و فعالیت های اجتماعی اش می پرسیم این گونه پاسخ می دهد: «من آدم معنوی هستم. من در رشته حفظ و قرائت قرآن در زمان کودکی و نوجوانی مقام هایی دارم اما بعدها بیشتر به تفسیر قرآن روی آوردم.»
زندی در رسانه های اجتماعی نیز فعالیت می کند او درباره فعالیت هایش در شبکه های اجتماعی میگوید: «داورهای مسابقه هم فعالیت ها و پست ها و عکس های من در شبکه های اجتماعی را حتما دیده اند و با علم به آنها مرا انتخاب کردند حالا اینکه معیار آنها چه بوده من نمی دانم اما واقعیت این است که من خودم، خودم را انتخاب نکردم.
به نظر من هم آنها آدمهای بدی نیستند و افکار بدی در ذهنشان ندارند اما اینکه چطور یک هدف را به واقعیت تبدیل کنی کار بسیار سختی است که خوب خود من هم ایراداتی را به نحوه برگزاری مسابقه دارم اما می توان گفت برداشت آنها از اسلام متفاوت است. در همان اندونزی پزشکی که از من تست روانشناسی گرفت به محض شنیدن صدای اذان سریع بلند شد و به من گفت اگر می خواهید نماز بخوانید من در اتاقم چادرنماز دارم.»
این سفر سمانه را حسابی مشهور کرد شهرتی که برایش دردسرساز شده است. اما او از کارش پشیمان نیست و می گوید به تجربه اش می ارزد.
مجله مهر