فرهنگ و هنر

گفت‌وگوی اختصاصی مجلۀ زندگی سالم با شیلا خداداد

گفت‌وگوی اختصاصی مجلۀ زندگی سالم با شیلا خداداد

شیلا خداداد با نقش سیتا در مسافری از هند شکوفا شد / از اعتراض تا بـادی‌گـارد

شیلا خداداد بازیگر محبوب و محجوب سینما و تلویزیون متولد آبان1359 است. وی با فیلم اعتراض، ساختۀ مسعود کیمیایی به دنیای بازیگری معرفی شد و با سریال تلویزیونی «مسافری از هند» به اوج شهرت رسید. خداداد در بازیگری هنوز راه درازی پیش رو دارد تا بتواند ماندگار باشد. با این همه در بین مردم با بازی‌های دوست‌داشتنی و ساده، جای خود را باز کرده و بسیار مهربان  و متواضع است. در کارنامۀ بازیگری وی بیشتر به کارکترهای مثبت برخورد می‌کنیم که جای کمی تعجب است! به‌واسطۀ چهره و میمیک صورت شیلا خداداد، کارگردان‌ها ترجیح می‌دهند نقش‌های مثبت و آرام به او بدهند؛ درصورتی که سینما یعنی قدرت تغییر و ریسک‌پذیری به‌خصوص برای کارگردان که اصلی‌ترین شخص در ساخت یک فیلم است. این انتقاد بیشتر به کارگردان‌هایی است که با شیلا خداداد کار کرده‌اند و جرات سپردن نقش منفی را به وی نداشته‌اند؛ درصورتی که خداداد با نقش‌آفرینی‌هایش، نشان داده است که از پس نقشی متفاوت با آنچه تاکنون بازی کرده، برمی‌آید. به‌نظر می‌رسد علت کم‌کاری اخیر وی نیز همین مسئله است: خداداد از کلیشه‌شدن پرهیز می‌کند و در پی نقش‌آفرینی‌های متفاوت است. وی در طول دوران کاری خود، با کارگردان‌های مطرحی کار کرده و توانسته است در نقش‌هایش خوب و کاریزماتیک ظاهر شود. از سیتای مسافری از هند گرفته تا زهرۀ سنپترزبورگ،همه‌وهمه با آن‌که نقش مثبت بوده، ولی هرکدام را با شیرینی خاص خود به‌گونه‌ای دلچسب ایفا کرده است. برای وی آرزوی سلامتی و تجربه‌های جدید و ناب بازیگری در هنر هفتم داریم.

حدود پنج سال از سینما دور بودید وعلت آن را هم همه می‌دانیم که ازدواج و تشکیل  خانواده بوده است؛ اما چرا غیبت شما این‌قدر طولانی شد؟!
فکر می‌کنم در سراسر دنیا خانم‌هایی که در سینما فعالیت دارند برای ازدواج و بچه‌دارشدن حدود دو سال از فعالیت‌های هنری خود کناره می‌گیرند؛ البته موافقم که غیبت من کمی طولانی شد.

اکنون هم که به فعالیت‌های هنری خود بازگشته‌اید باز هم کم‌کار هستید. علت این کم‌کاری چیست؟
خوب من بچۀ کوچک دارم و ترجیح می‌دهم اکنون که فرزندم در حال رشد است و از هر نظر به مادر و مهر مادری نیاز دارد، در کنارش باشم. علت دیگر کم‌کاری من نیز کمی سختگیرترشدن در انتخاب نقش است. سال گذشته که فیلم «بادی‌گارد» ابراهیم حاتمی‌کیا را بازی کردم، نقش‌های زیادی به من پیشنهاد شد؛ اما دوست دارم کار خوب انتخاب کنم تا زمانی که خودم را در آن فیلم می‌بینم از خودم راضی باشم؛ اما هنوز آن نقش به من پیشنهاد نشده است. اگر قرار است وقت و انرژی بگذارم نقشی را می‌پذیرم که هم خودم و هم مردم از آن راضی باشند.

در کارنامۀ بازیگری شما به‌نظر می‌رسد هنوز شیلا خداداد آن نقش مهم و اساسی را چه در تلویزیون و چه در سینما بازی نکرده و آن اتفاق خاص هنری برایش رقم نخورده است. به نظرشما این مسئله درست است؟
به نظر من در تلویزیون این اتفاق هنری برایم افتاده است. اگر نمی‌افتاد، هنوز مردم مرا به اسم «سیتا» صدا نمی‌کردند. هنوز که هنوز است بعد از گذشت سال‌ها مردم مرا به نام «سیتا» در سریال «مسافری از هند» می‌شناسند؛ ولی در سینما با شما موافقم: هنوز آن اتفاق که می‌گویید برایم نیفتاده است.صحبت از سریال مسافری از هند به‌‌میان آمد. شما که در سریال‌های تلویزیونی حضوری پررنگ داشتید، اکنون سریال‌های تلویزیونی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
آن دوره سریال‌های بهتر و دوست‌داشتنی‌تری برای تلویزیون ساخته می‌شد. اکنون سریال‌های نمایش خانگی، سریال‌های ماهواره‌ای و سریال‌های خارجی وجود دارند و دوره و زمانه در مدت کوتاهی عوض شده است. به‌نظرم سریال مسافری از هند بهترین سریالی بود که در دورۀ خودش ساخته شد و خیلی هم سروصدا کرد؛ ولی در سینما هنوز این اتفاق برایم نیفتاده است و آن نقشی که باید دوست داشته باشم به من پیشنهاد نکرده‌اند؛ البته بیشتر به چهرۀ من مربوط می‌شود که اغلب نقش‌های مثبت یا خیلی مثبت را به من پیشنهاد می‌دهند. هنوز به آن کاراکتری که دلخواه خودم است، نرسیده‌ام: علاقه‌مند هستم نقش منفی بازی کنم؛ ولی نقش منفی که دوست داشته باشم و بتوانم خودم را در آن محک بزنم و تجربه‌ی جدیدی در آن کسب کنم و زمان اکران فیلم از آن راضی باشم، هنوز برایم پیش نیامده است.

 برای پذیرفتن یک نقش کدام یک از موضوعات برای تصمیم‌گیری شما مهم‌تر است: فیلم‌نامه یا عوامل آن فیلم؟
اول فیلم‌نامه برایم مهم است، بعد عوامل آن فیلم. ممکن است فیلم‌نامۀ خوب را با عوامل متوسط بپذیرم، ولی بیشتر به‌دنبال هر دو هستم؛ به‌همین دلیل هم بعد از بازگشتن دوباره به عرصۀ بازیگری باز کم‌کار شده‌ام.

مصاحبه با شیلا خداداد

در جایی گفته بودید که فیلم «اخراجی‌های 2» مسعود ده‌نمکی فیلم‌نامۀ خوبی دارد! هنوز هم همین عقیده را دارید؟
فیلم‌نامه را که می‌خواندم فیلم‌نامۀ خوبی بود. اکنون سلیقه‌ها عوض شده است. سلیقۀ من با چند سال قبل تفاوت کرده است؛ به‌خصوص برای انتخاب در سینما به‌طور کامل سلیقه‌ام تغییر کرده است. اگر به‌خاطر داشته باشید، دوره‌ای در سینما، فیلم‌های تجاری بیداد می‌کرد و مردم هم از این‌گونه فیلم‌ها استقبال فراوانی می‌کردند. آن‌ها به‌ دنبال قهرمان بودند؛ به‌عنوان مثال، امین حیایی در هر فیلمی ظاهر می‌شد همه از حضورش لذت می‌بردیم. او بازیگر خوبی است و از اول هم بازیگر توانایی بود. اگر ده فیلم تجاری پشت سر هم بازی می‌کرد، باز مردم دوست داشتند و با استقبال روبه‌رو می‌شد؛ اما اکنون سلیقه‌ی مردم، تهیه‌کننده و کارگردان فرق کرده است. بازیگران جدیدی آمده‌اند که بازی‌های خیلی‌خیلی خوبی دارند و فیلم‌نامه‌های خیلی خوبی نوشته و به آن‌ها پرداخته می‌شود. در آن زمان فیلم‌نامۀ اخراجی‌ها به‌نظرم خیلی خوب و بامزه و برای دورۀ خودش مناسب بود و در سینما رکورد فروش را شکست. نباید آن فیلم را با فیلم‌های امروزی مقایسه کنیم. این کار، کار درستی نیست و باید شرایط و زمان را نیز درنظر بگیریم.

به‌نظر می‌رسد هرچه پیش می‌رویم فیلم‌نامه‌ها و فیلم‌ها ضعیف‌تر و دم‌دستی‌تر می‌شوند و فیلم‌هایی مثل پنجاه کیلو آلبالو، من سالوادور نیستم و… با اقبال عمومی روبه‌رو می‌شوند و باید گفت «سال‌به‌سال دریغ از پارسال» دراین‌باره نظرتان چیست؟
همان‌طور که گفتم عوض‌شدن سلیقۀ مردم و تهیه‌کننده، بازیگر و کارگردان در این‌باره خیلی دخیل است. امروز سینما و مردم این‌گونه فیلم‌ها را می‌پسندند.

فکر نمی‌کنید سلیقۀ مردم و اهالی سینما به‌سمتی رفته است که اگر در فیلمی، یک شوخی جنسی یا شوخی با اختلاس‌های دولتی به‌میان می‌آید، آن فیلم میلیاردها تومان می‌فروشد و مردم از شنیدن و دیدن این مسائل که تا دیروز ممنوع بوده است احساس رضایت و خرسندی می‌کنند؟
از سال گذشته تا کنون سینما خیلی روبه بهبود است و فیلم‌نامه‌های خوبی نوشته و ساخته شده است. مشکلات مردم زیاد شده است و باید به آن‌ها حق داد: آن‌ها دوست دارند پایان هفتۀ خود را شاد بگذرانند. رستورانی بروند و فیلمی ببینند تا خستگی از تنشان بیرون برود و آن روز را خوش باشند. نمی‌توان انتظار داشته باشیم که فیلم سنگینی را ببینند. خود من با تماشای فیلمی در سالن سینما، یک‌ربع آخر تپش قلب گرفتم و از فیلم هم خیلی خوشم آمد. پس مردم را باید درک کرد. مردم به سینما نمی‌روند تا فشار خونشان بیفتد؛ بلکه به سینما می‌روند تا خوش باشند.

پس با ساخت فیلم‌هایی که به هر قیمتی مردم را به سالن سینما می‌کشانند و فیلم‌شان عاری از هرگونه تفکر و هنری است، موافقید؟
منتقد سینما نیستم. این مسئله در تمام دنیا رواج پیدا کرده است. در سینمای هالیوود نیز با تکنولوژی، مردم را به سالن سینما می‌کشانند. فیلمی مثل «مرد آهنین» را که می‌بینیم، به خود می‌گوییم خوب من چه چیزی دیدم؟ درصورتی که فیلم‌های هنری نیز در هالیوود ساخته می‌شوند و هرکدام بینندۀ خود را دارند. در سینما باید برای هر دو جنس مخاطب، فیلم ساخته شود و به سلیقۀ هر دو دسته احترام گذاشت. به‌نظرم روند سینمای ایران در دو سال اخیر روبه بهبودی است و فیلم‌های خیلی خوبی ساخته شده است؛ به‌طوری که همه نوع مخاطب را جذب می‌کند و از طرفی فیلم‌هایی باید باشد که فقط برای وقت‌گذراندن و سرگرمی تولید شود.

از انتخاب‌های اخیرتان این‌گونه برداشت می‌شود که دوست دارید در فیلم‌هایی با پروداکشن بزرگ شرکت کنید تا فیلم‌های جمع‌وجور از نظر تهیه و تولید؟
اگر منظورتان فیلم «بادی‌گارد» ابراهیم حاتمی‌کیا است، بله. بادی‌گارد فیلمی است با تولید عظیم و بزرگ. این فیلم بعد از چند سال که به سینما بازگشتم برایم به مثابه‌ی یک مدرسه بود. از خیلی قبل‌تر کار حاتمی‌کیا را دوست داشتم و دلم می‌خواست در «بادی گارد» بازی کنم. با اینکه نقشم در داستان کم بود، ولی احساس می‌کردم کارگردان حتی برای نقش‌های کوچک نیز وقت می‌گذارد و برایش هر نقشی در فیلم مهم است. این فیلم را خیلی دوست دارم و وقتی آن را می‌بینم از آن به‌طور کامل راضی هستم.

به‌نظر شما درست است که مردم، اهالی سینما و مسئولان فرهنگی کشور باعث می‌شوند حق بسیاری از هنرمندان ادا نشود و در حقشان کم‌لطفی شود؟
به‌واقع حق بعضی‌ها در این سینما ادا نمی‌شود و این مشکل بزرگی است؛ اما بزرگ‌تر از این مسئله، معضلی است که در حال حاضر در سینما و تلویزیون ما وجود دارد: بیکاری اهالی سینما و تلویزیون. بیشتر دوستان من که شغل آن‌ها بازیگریست، بیکار هستند. از این مسئله بسیار ناراحت می‌شوم. باید برای این مشکل کاری کرد. هستند کسانی که پنج سال هیچ نقشی را بازی نکرده‌اند. بازیگری هم هست که هم‌زمان پنج فیلم را بازی می‌کند و بازیگری دیگر سال‌هاست که بر پردۀ سینما و صفحۀ تلویزیون ظاهر نشده است.

عشق به خانواده و فرزند برایتان مهم‌تر است یا عشق  به بازیگری؟ روشن است که عشق فرزند و خانواده برایم در اولویت است. دوست دارم فرزندم به وجودم و زمانی که برایش صرف می‌کنم، افتخار کند. اکنون مهم است که در کنارش باشم؛ چون روح و روان فرزندم سامیار اکنون در حال شکل‌گیریست و به‌شدت به حضور من در کنارش نیازمند است. می‌خواهم پسرم به مادربودن من بیشتر ببالد و افتخار کند؛ نه به فیلم‌های من.

چقدر بینندۀ سینما و تلویزیون هستید؟
اهل سریال‌های ماهواره‌ای نیستم و پیش از این خیلی بیشتر سریال‌های تلویزیون را می‌دیدم؛ چون جذابیت داشت؛ اما اکنون بسیار کم تلویزیون تماشا می‌کنم. سینما هم بیشتر در ایام جشنوارۀ فجر می‌روم که تب فیلم‌دیدن در کشور زیاد است. در این زمان بیشتر فیلم‌ها را می‌بینم.

امسال متاسفانه سینمای ایران عباس کیارستمی را از دست داد. نظر شما دربارۀ او و سینمایش چیست؟
عباس کیارستمی یکی از اسطوره‌های سینمای ما بود. به او خیلی علاقه‌مند بودم. کیارستمی فیلم‌های درخشانی در سینما دارد و بسیار تاثیرگذار بود. مسائلی که بعد از درگذشت او به‌وجود آمد به‌نظر صحیح نبود. اگر آن پزشک معالج  قصوری داشته و مقصر بوده است، نام و آدرسی دارد و مشخص است کجاست و کیست. در این صورت نباید به تمام پزشکان خورده گرفت و جامعۀ پزشکی را زیر سوال برد. این کار اشتباه محض است و باعث می‌شود مردم اعتمادشان به پزشکان کم شود یا از بین برود. در هر شغلی خوب و بد هست؛ ولی نباید منکر این مسئله شد که پزشکان در تمام دنیا آدم‌های مهمی هستند و خیلی به مردم کمک می‌کنند و جان آن‌ها را نجات می‌دهند. این را نمی‌گویم چون همسر من یک پزشک است، خودم را مسئول می‌دانم  و روی این مسئله حساس هستم. به‌نظرم نباید با برخی شغل‌ها شوخی کرد. پزشکی شغل مقدسی است. ماجراها و داستان‌هایی را که برای پزشکان در سال‌های اخیر به‌وجود آورده‌اند، نمی‌پسندم. خیلی به آن‌ها دامن زده‌اند. به‌طور کلی این کار صحیح نیست.

پس به‌نظر شما برخی شغل‌ها مقدس است و نباید از آن‌ها انتقاد کرد؟!
بله. ما چون نمی‌توانیم در فیلم‌ها و سریال‌ها به اشخاص یا شغل‌هایی انتقاد کنیم یا شوخی کنیم، به پزشکان و جامعۀ پزشکی گیر می‌دهیم. شغل پزشکی مقدس است. مردم وقتی بیمار و ناتوان هستند به‌سراغ پزشک می‌روند. دوست ندارم مردم اعتمادشان به جامعۀ  پزشکی کم شود؛ البته پزشک بد هم داریم؛ ولی در کل، جامعۀ پزشکی مقدس است: آن‌ها جان مردم را نجات می‌دهند.

شیلا خداداد بازیگر گرانی است؟
قبل از این‌که چند سالی از سینما دور باشم، بله. برای بازی در نقشی قیمت می‌دادم. بعد از بازگشتم نیز فیلمی نبوده که قیمت بدهم؛ ولی اکنون برای بازی خودم رقمی مشخص کرده‌ام؛ البته در حال حاضر پیشنهاد خوبی نبوده که دوست داشته باشم و قیمت برای بازیگری‌ام به تهیه‌کننده ارائه دهم.

 صادقانه بگویید برخورد مردم با شما و شما با مردم همیشه چگونه بوده است؟
بسیار خوب. هرگز از رفتار مردم ناراحت نشده‌ام. مردم حق دارند بازیگری را که دوست دارند در جامعه ببینند و راحت با او عکس و امضاء بگیرند. باید بازیگران هم با روی باز  مردم را پذیرا باشند.

مصاحبه با شیلا خداداد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا