فرهنگ و هنر

گفتگو با مهرداد صدقی نویسنده آب نبات هل دار

گفتگو با مهرداد صدقی نویسنده طنز

*شما را به عنوان نویسنده ای پر توان در حوزه طنز می­شناسند. چه شد که نویسنده طنز شدید؟

سوایِ نیازِ روحی و میل به جاودانگی، لذت نگارش چیزی­ست که نویسنده را گرفتارِ خودش می­کند و با آن به هویت فردیِ خودش دست پیدا می­کند. حالا هر نویسنده­ای در ژانری راحت­تر نفس می­کشد و قلمش راحت­تر می­دَود که برای من این اتفاق در ادبیات طنز رخ داده. ضمنا از مرحله­ای به بعد، دیگر فقط بحثِ خود نویسنده نیست و نیازِ مخاطب هم بر آن افزوده می­شود. متاسفانه با توجه به مصائب و مشکلاتِ مخاطب امروز، هنوز آنقدر اثر طنزآمیز تولید نشده که بخواهد جوابگوی نیازِ روحی و اغنا کننده طبع آنان باشد و خود را موظف به تولید آثار طنزآمیز می­دانم. چند عامل هم روی جدی گرفتنِ طنز در من اثر گذاشته. اول از همه تشویق آقای زرویی نصرآباد که روی مسیر نوشتن بیشترین تاثیر را گذاشت. عامل دوم به تشویق یکی از اساتید دانشگاهم برمی­گردد که از من هم داستان جدی خوانده بود و هم داستان طنزآمیز و معتقد بود داستان طنزآمیز را بهتر می­توانم بنویسم (و یا داستان جدی را بدتر می­نویسم!). عامل سوم به نصیحتهای مادرم برمی­گردد که همیشه می­گوید اگر می­توانی با نوشته هایت دیگران را شاد کنی، چرا جدی و تلخ بنویسی که آنها را ناراحت و افسرده کنی؟ عامل آخر هم بحث ژنتیک است که اصالتِ ما به روستایی برمی­گردد که مردمانی بسیار شوخ طبع دارد.

*آیا طنز نوشتن برای مردم ایران کار سختی است؟

بله با توجه به اینکه مردم ایران فوق العاده شوخ طبع هستند طنز نوشتن برایشان تا حدی مثل زیره به کرمان بردن است. اما با توجه به اینکه طنز دارای ظرافت­هایی ادبی است که نگارشِ آن نیاز به پرورش دارد، طبعا همه مردمِ شوخ­طبع، نویسنده طنزپرداز نمی­شوند. البته طنزپرداز باید بداند که مخاطبانی نکته سنج دارد و نباید مثل سریال­های تلویزیونی مخاطب خود را دست کم بگیرد. این کارِ سریال­ها مثل این است که بخواهی برای یک نفر جوکی که تعریف کرده­ای را توضیح بدهی.

*آبنبات هل دار یکی از شیرین ترین کتابهای طنز کنونی، خیلی خوب در میان اهالی کتاب شناخته شده. علت را در چه می­دانید؟

راستش برای نگارشِ آن زحمت کشیده­ام و اگر چنین اتفاقی افتاده مایه مسرتِ من است. هرچند هیچ تبلیغی به اندازه خودِ اثر موثر نیست، انتخاب به عنوان کتابِ سال شهید غنی پور و معرفی در برنامه خندوانه هم در این زمینه خیلی تاثیر داشته و موجب بهتر دیده شدنِ آن شده.

آب نبات هل دار

کودکی مهرداد صدقی چقدر به محسن شبیه بوده است؟ من از تجربه زیستی­ام برای خلق شخصیت محسن و قرار دادن او در موقعیت­های طنزآمیز مختلف استفاده کرده­ام اما قطعا شخصیت خودم و کاراکتر محسن تفاوتهای زیادی دارند.

*مادربزرگ در داستانهای شما نقش پررنگی دارد و این تنها به کتاب آبنبات هل­دار و پسته ­ای ختم نمی­شود. چرا؟

من از بدو تولد از نعمت داشتنِ پدربزرگ محروم بودم اما از هر دو مادربزرگ مرحومم خاطرات بسیار شیرینی دارم. شاید به نوعی مادربزرگِ داستان­های من، به نوعی جایِ خالیِ کاراکترِ پدربزرگ را هم در داستان­هایم پر کرده.

*چه شد که کتاب آبنبات هل دار ادامه پیدا کرد؟ این یک تصمیم از پیش تعیین شده بوده؟

از همان روزی که نگارشِ آبنبات را شروع کردم مسیری از پیش چشمم گذشت که نگارش آن حداقل به پنج جلد نیاز دارد. البته سعی کردم آبنبات هل دار را جوری تمام کنم که اگر آن جلدهای بقیه را هم ننوشتم اثر مستقلی باشد اما خوشبختانه جلد بعدی این کتاب را هم نوشتم و منتشر هم شد.

آیا می توانیم امیدوار باشیم این روند ادامه پیدا کند و شاهد دنباله کتاب آبنبات پسته ای هم باشیم؟ بله عمری اگر باقی باشد بقیه جلدهای آن را هم خواهم نوشت اما فعلا بخاطر مشکلی که با ناشرِ آبنبات پسته­ای یعنی نشر چرخ و فلک پیدا کردم (مشکلاتی مربوط به قیمتِ بالای کتاب، توزیع نامناسب) فعلا روی نگارش کتابهای دیگر دارم کار می­کنم.

*رابطه کتاب خوب خواندن و بهتر شدن روحیه را چگونه می­دانید؟

همه کتاب­ها حال آدم را خوب نمی­کنند اما کتابِ خوب از هر چیزی بیشتر حال آدم را خوب می­کند. به همان اندازه کتابِ بد هم می­تواند ضدحال باشد. راستش خودِ مطالعه و انتخاب اثر هم به نوعی نیاز به پرورش دارد و یکی از دلایلی که مردم کمتر کتاب می­خوانند این است که این مهارت ساده را کسب نکرده­اند که کتابِ مورد علاقه خود را تهیه کرده و مطالعه کنند. بر خلافِ کتابخوان­های حرفه­ای، خیلی از مردم فقط به کتابی که اسم درآورده و یا قیمت و یا جلد کتاب توجه می­کنند و صبغه ناشر یا نویسنده را نادیده می­گیرند.

*خواسته شما به عنوان یک نویسنده فعال از مردم و مسئولان برای بهتر شدن وضعیت کتاب­خوانی چیست؟

خواسته من این است که متولی فرهنگی خودش اهل مطالعه باشد. بارها با خبرنگارانی مواجه می­شوم که می­خواهند کتابی را تبلیغ کنند اما آن  کتاب را نخوانده­اند. بسیاری از مسئولانِ فرهنگی که اصلا کتاب نمی­خوانند و اگر آماری از میزانِ مطالعه مسئولانِ فرهنگی گرفته شود قطعا فاجعه بار خواهد بود. اگر مسئولان فرهنگی خودشان کتابخوان باشند هزار راه و روش برای معرفی و تبلیغِ موثر کتاب پیدا می­کنند.

* مهرداد صدقی این روزها چه می­کند؟

این روزها به طور همزمان مشغول نگارشِ پایان نامه­ دکتری و مقاله هایم هستم و در کنارش ستونِ همین دور و بر را در بی قانون (ضمیمه طنز روزنامه قانون ) دارم و با یکی از دوستان هم بر روی یک فیلمنامه مشترک کار می­کنیم . برای نمایشگاهِ امسال هم دارم کتابی را که قبلا نوشته بودم، بازنویسی می­کنم.

نویسنده : باشگاه مخاطبان نسل فردا

‫2 دیدگاه ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا