فرهنگ و هنر

نقد کتاب بادبادک باز

رمان بادبادک باز

کتاب از کودکی «لودویک» در خانه­ عموی بادبادک­بازی آغاز می­شود که سرپرست اوست. عمو، دلبسته­ دنیای بادبادک­هاست و یک عمر زندگی لابه­لای آن‌ها، او را به ریاست افتخاری انجمن بادبادک­های فرانسه رسانده و روستای کوچک، اکنون به‌دلیل بادبادک­های عجیب و غریب خانواده­ فلوری، چهره­ جهانی گرفته است.

خلاصه رمان بادبادک باز

داستان از دیدار لودویک و لیلا، کنتس لهستانی، از جو آرام و دل‌چسب نگاه عمو به زندگی وارد فاز عاشقانه­ می­شود. استعداد خارق­العاده­ در محاسبه و ریاضی، البته حافظه­ای قوی، لودویک روستایی را به خانه­ عشقش می­رساند تا به بهانه­ حسابداری پدر، بیشتر در کنار لیلا باشد.

یک تیر و دو نشان!

زندگی در کنار انسان­هایی که از او دور بوده­اند در خانه­ رویایی‌اش، لودویک را به آرزوهای بزرگ و فراتر از رویای عموی بادبادک­بازش نزدیک می­کند! گاری درخانواده­ سلطنتی برونیکی، تمام شخصیت­هایی را که لازم دارد، چون مهره­های شطرنج در کنار یکدیگر می­نشاند و بیش از هر نویسنده­ای، بر مرگ ارزش­ها در زندگی غربی امروز اصرار می­کند. لیلا که هرگز نمی­داند چه می­خواهد، مادر بی‌تفاوت به آن‌چه بر خانواده می­گذرد، پدر قمارباز، برادر لیلا و فلسفه­ تند و تیزش و چند شخصیت جانبی دیگر، درست به‌موقع در صحنه حضور دارند و قصه­گویی گاری را کامل می‌کنند تا خانواده­ اشرافی رو به زوال لیلا، ابزار اثبات نابودی شرافت برای نویسنده باشند. «رومن گاری» به­واسطه­ حضور در جنگ جهانی دوم و دیپلمات بودنش، با جنگ و مردم کشورهای دیگر آشناست.

بادبادک­های فلسفی و عاشقانه را با جنگ و تاریخ به تراژدی تبدیل می­کند. لودویک اعتراف می­کند، فاقد خصیصه­ آرام­بخش فراموشی است و حافظه­ای که روزی دلیل نزدیکی‌اش به لیلا بود، امروز او را تا مرز جنون می­برد. داستان اگرچه کشش قبل را ندارد و درگیر جنگ و ارزش­هایی چون وطن­پرستی می‌شود، اما صحبت­ها و دیدارهای خیالی دو عاشق جدا­مانده، خواننده را تا ورق پایانی همراه روزهای بی­خبری و انتظار لودویک نگاه می‌دارد. رومن گاری، متولد روسیه است؛ اگرچه از زمان نوجوانی در فرانسه بوده، اما شرقی باقی می­ماند. قلم طناز او به مزاج ما خوش می­آید؛ زیرا از آن‌چه معنای طنز می­دانیم، فاصله چندانی ندارد. گاری را دروغ‌گوترین نویسنده­ جهان می­دانند؛ زیرا با شش نام مستعار کتاب‌هایش را منتشر کرد و تنها نویسنده­ای است که جایزه­ ادبی گنکور را با استفاده از دو نام مستعار دو بار به­دست آورد. بادبادک، واژه­ مورد علاقه­ بسیاری از نویسندگان است اما بادبادک‌های رومن گاری، داستان واقعی جسمی ­است که انتهای آن را در دست داری؛ لیکن آزادش می­گذاری تا آسمان را فتح کند!

نویسنده : ریحانه نعمتی

نقد بوف کور صادق هدایت

نقد مدیر مدرسه

همچنین بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا