نقد بوف کور صادق هدایت
نقد رمان بوف کور
صادق هدایت کتاب را با توصیف دردی بیدرمان و غیرقابلدرک برای دیگران در خود، که همچون خوره روحش را میخورد، آغاز میکند؛ سپس داستان داغی را که برای همیشه بر دل دارد، اگرچه پوچ بهنظر بیاید برای شناخت بیشتر خود خطاب به تنها خواننده ارزشمند نوشتههایش، سایه افتاده بر دیوار حصارهای زندگی و افکارش، می نویسد. نقاش، حکایت روزی را روایت میکند که طرح همیشگی روی قلمدانهایش را از دریچه روزنهای خیالی، زنده در مقابل چشمانش میبیند.
دختری اثیری در حال تعارف گل نیلوفری به مرد شالمه بر سر، نشسته زیر درخت سرو… و افسون چشمان مورب ترکمنی دختر، پایان روزهای آرامش و آغاز بیهودگی زندگی است. مرد مینویسد تا این شکنجه را پایان دهد؛ اما در پایان داستان هرچند جسم و روح دختر تسلیم مرد است، تنها طرحی از چشمان سیاه و درشتتر از معمول با تأکید مرد بر زیبایی غیرقابلباور، بر کوزه آمده از هزاران سال پیش در دستان اوست. افیون تنها راه فراموشی میشود و منِ راوی که به توهم نیز دچار است در حالتی نیمه اغما داستان را به بخش دوم در چند قرن پیش میرساند.
کتاب ظاهراً از این پس دو قسمت میشود؛ اما عناصر، شخصیتها، رفتارها، ریا و خرافه پرستی مردم، عشق و نفرت و بیش از همه درونمایه تنهایی و لمس مرگ، دلیل پیوند سخت و عجیب دو داستان میشود. صادق هدایت، نویسنده و روشنفکر ایرانی، یکی از پیشگامان داستاننویسی نوین ایرانی است که بسیاری از آثار داستانی، رمانها و فیلمنامه های پس از او متأثر از سبک و زبان او در آثارش بهویژه در بوف کور است.
کتابهای بسیار و البته قطوری در درک درست بوف کور صدصفحه ای نوشته شده است، اما بسیاری از منتقدین رمزگشایی ابهام موردنظر نویسنده در داستان را که به توضیح و تفسیر اعداد و رقمها نیز کشیده است کاری عبث و تنها منبع فهم آنچه به گفته نویسنده سالها در گلویش گیر کرده بود، تنها متن بیکموکاست کتاب میدانند. صادق هدایت، گیاهخوار صدسال گذشته است، پرچمدار مبارزه با تعصبهای رایجی که خنزرپنزر مینامد، درست مرکز دایره آزادیخواهی و عدالتخواهی میایستد و این اندیشه های فراتر از زمان او را به جایگاه تأثیرگذارترین روشنفکر ایرانی میرساند که البته نقد یا مدح آثار او بسیار تحتتأثیر این برچسب بوده است.
منتقدان بوف کور کتاب را جهانبینی صادق هدایت میدانند، صحنه نمایش اندیشه نیهیلیسم و سیاهنمایی نویسنده که نتیجهای جز یأس و ناامیدی ندارد! موافقان اما کتاب را درخشانترین اثر سورئالیستی فارسی و بهمعنای واقعی برآمده از ضمیر ناخودآگاه نویسنده میدانند. حقیقت بوف کور که صادق هدایت در زمان حیاتش بارها ناچار به توضیح واضحات آن میشد هرچه هست میتواند تمرین کنارگذاشتن تعصبات و آغاز آرمان نه به هواداری افراطی باشد. رمان کوتاه بوف کور تاکنون به بیش از ده زبان دنیا ترجمه شده است.
نویسنده : ریحانه نعمتی