گذری بر فیلمهای روی پرده سینما
فیلم ساعت 5 عصر
در هفتهای که گذشت از هیاهوی کاذب ایجاد شده در سینماها برای تماشای فیلم «ساعت 5 عصر» ساخته مهران مدیری کاسته شد. دلیل این پدیده میتواند تغییر نگاه راویانه ای باشد که مخاطبان سینما از مهران مدیری انتظار داشتند. با توجه به اینکه ساعت 5 عصر یک کمدی تلخ با مضمونی اجتماعی است که سایق های گنجانده شده در متن آن میتواند فرهنگ سینما در قالب کمدی ایران را به سمت مدرنیته سوق دهد؛ باید در مورد این اثر این گونه نوشت: تغییر نگرش مولفانه آلنی، مدیری به اجتماعی تلخ جان فورد باعث فروپاشی ساختار شخصیت به وجود آمده در ذهن مخاطب میشود؛ اما بهتر است پیشنهاد ما را برای تماشای یک فیلم خوب در سینماهای ایران دنبال کنید.
فیلم بیست و یک روز بعد
فیلم سینمایی «بیست و یک روز بعد» به کارگردانی محمد رضا خردمندان با توجه به پروپاگاندای عظیمی که در جشنواره فجر پشت به همراه داشت، پیش بینی میشود که مورد استقبال تماشاگران سلیقه محور ایرانی قرار گیرد. در این فیلم ما برخورد همزمان چند اُبژه دراماتیک را میبینیم که همواره تا انتها مخاطب را درگیر چالش داستان پردازی خواهند کرد. داستان پردازی شاخصی در این اثر صورت نمیگیرد؛ بلکه آنچه باعث کنش میان بیننده و اثر میشود، علت وجود شخصیت پردازیهایی است که در اجتماع به طور انبوه دیده میشوند مخصوصا در رده سنی جوانان. طبیعتا با چنین موضوعی هر خانوادهای شاخکهای کنجکاویاش حساس میشود؛ اما بهتر است قبل از هر انتخابی این نکته را به شما یاد آور شویم که ظاهر فیلم با درون مایههای آرمانی آن متفاوت است. این جمله بدین معناست که فیلم کاملا اندیشه اجتماعی دارد و شاید تماشای آن همراه با خانواده زیاد مورد توجه قرار نگیرد. این فیلم مناسب برای افرادی است که میخواهند نوع انگیزشهای اجتماعی را در وضوع روانی و دراماتیک از زمان کودکی و نوجوانی دنبال کنند و به عنوان یک مخاطب خاص پا به سالنهای سینما میگذراند.
فیلم گذر موقت
«گذر موقت» فیلمی به کارگردانی افشین هاشمی است که داستان دو پیرمردی را که در شبی تاریک، یک تصمیم سرنوشت ساز میگیرند را روایت میکند؛ البته این خلاصهای که برای این فیلم نوشته شده، مانند تیزرهای سینمای ایران دارای ایهام و دو بعد فکری است. شاید تنها مولفهای که در سینمای ایران به درستی به کار گرفته میشود، ساخت تیزر برای آثار سینمایی است؛ اما یادمان نرود که یک خلاصه چند بعدی از یک اثر به همان اندازه که میتواند جذاب باشد، عاملی است برای تخریب پیرنگ اصلی داستان در ذهن مخاطب. گذر موقت نیز در زمان ساخت با حواشی زیادی روبهرو شد و این فیلم به شدت اجتماعی را تبدیل به یک برند سینمایی کرد. به راستی چرا فیلمسازان ایرانی برای انتخاب ژانر اثر خود جهت نشانه افکار خود را به سوی جامعه مدنی ایران میگیرند و میخواهند با یک اثر هنری همه ناهنجاریهای مو جود را از بین ببرند. این فیلم که به نظر میرسد درون مایههای طنز و موقعیتهای کمیک جذابی را برای خانوادهها به وجود آورد میتواند برای هر مخاطب ایرانی مناسب باشد به شرطی که بپذیرند این اثر تنها یک فیلم است و با واقعیت فاصله زیادی دارد.
فیلم پا تو کفش من نکن
محمد حسین فرح بخش پس از ساخت آب نبات چوبیِ تلخ و بدقوارهاش، این بار فیلمی در ژانر کمدی – اجتماعی را با نام «پا تو کفش من نکن» ساخته است. از آنجایی که همیشه اندیشه روبه مدرنیته فرح بخش برای جامعه سنت گرای ایرانی یک ناهنجاری فرهنگی محسوب میشود، جدیدترین ساخته وی، اوج انقلابیگری در سینمای ایران را به تماشا میگذارد. بهتر است هیئات بازبینی آثار سینمایی به جای دقت به نوع پوشش و دیالوگها در فیلم به کیفیت و میزان تاثر گذاری آثار در جهات مختلف توجه کنند؛ چراکه با چنین اوضاعی هر مخالفی میتواند دوربین در دست گیرد و اندیشه خود را در قالب یک ابر رسانه به اشتراک بگذارد. این فیلم تنها به آن دسته از سینما دوستان ایرانی توصیه میشود که میخواهند به تجربیات سینمایی خود در قالبهای مختلف اضافه کنند.
در کل همه مواضع هنری موجود دارای دو مولفه سلیقه و کیفیت هستند و به هیچ شکل ممکنی نمیتوان برای این دو اولویتبندی کرد.
نویسنده : علی رفیعی وردنجانی