در وزارت ارشاد چه خبر است؟تغییرات در وزارت ارشاد
در وزارت ارشاد چه خبر است؟تغییرات در وزارت ارشاد
«هنرمند نه قرار است زینتالمجالس و نه اپوزیسیون و نه قرار است نوک پیکان تحولات سیاسی و نه گوشهنشین باشد. هنرمند قرار نیست هرچه جامعه و دولت و روشنفکران بگویند بهتصویر بکشد. هنرمند قرار نیست با کسی بجنگد و در ستیز باشد. هنرمند، انسانی اهل دل و فن است. هنرمند برای برخی از هنرهایی که برای ثبت و خلق آنها به کمک دیگران نیاز دارد، نباید دچار تردید و هراس شود.» این جملات بخشهایی از سخنان دکتر حسن روحانی، رئیسجمهور در تاریخ چهارشنبه 18 دی 1392 بود، زمانی که او در تالار وحدت در جمع اهالی فرهنگ و هنر حضور پیدا کرده بود و با این سخنان سیاستهای دولت تدبیر و امید را در عرصه فرهنگی و هنری تبیین
میکرد.
در دیدار هجدهم دیماه سه سال پیش، روحانی از تغییر فضا در حوزه فرهنگ و هنر سخن گفت، از اینکه: «دولت میخواهد کینهها از سینهها برداشته شود. دولت میخواهد اعتدال در جامعه باشد. دولت میخواهد میانهروی را ترویج کند.» بیان این جملات در روزهایی که اهالی فرهنگوهنر سالهای سختی را بهواسطه برخی تندرویها و کینهجوییها پشت سر گذاشته بودند، بسیار امیدبخش بهنظر میرسید. سینماییها از خانه خود رانده شده بودند و اهالی نشر از تیراژ پایین کتابها انتقاد داشتند. مطبوعات رونق و گرمی بازار گذشته را نداشت و اهالی موسیقی مدتها بود که از انحلال ارکسترها رنج میبردند.
هنرمندان بهدنبال همدلی
شاید دیدن یکی از بزرگان فرهنگوهنر در راس وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، اتفاقی بعید بهنظر برسد؛ اما میتوان وزیری را تصور کرد که دلی نزدیک به اهالی فرهنگ و هنر داشته باشد، همان نگاهی که بهنظر میرسید در جلسه دیدار رئیسجمهور با هنرمندان القاشود اینکه هنر دغدغه دولت است و رئیسجمهور به جای دیدار با مدیران ترجیح داده است در میان اهالی هنر حضور پیدا کند و بعد از شنیدن سخنان آنان، دیدگاه خود را که میتوان تصور کرد شامل سیاستهای کلی درباره این عرصه است، بیان کند. مواجهه به این همدلی، همان توقعی بوده که اهالی فرهنگ و هنر از وزیر ارشاد و مدیران این عرصه داشتهاند: اینکه اگر منتقدانی با دیدگاههای غیرفرهنگی و غیرهنری شروع به حمله میکنند، این مدیران و وزیر باشند که در کنار هنرمندان قرار میگیرند.
یک وزارتخانه پرماجرا
این نکته ثابت شده است که همواره حساسیت کار در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بسیار بالاست. شاید دلیل تغییر و تحولاتی که در دولتهای مختلف درون وزارت ارشاد وجود داشته، همین حساسیتهای بالا بوده است. بهطورمعمول آنچه به عنوان محصولات فرهنگی و هنری در جامعه عرضه میشود، به پای ارشاد نوشته و همین موجب میشود از حضور یک هنرمند در یک جشنواره تا انتشار یک کتاب و برگزاری یک کنسرت موسیقی و نمایش یک فیلم همگی بتوانند چالشهایی جدی برای ارشاد بهوجود آورند، وضعیتی که اجتنابی از آن نیست و تنها راه برونرفت از آن مدیریت بحران است و بس. اما در گردابه خبرسازیها و حاشیهسازیها، زمانی که تدبیر لازم در مواجهه با اتفاقات دیده نشود، ماجرا بیش از آنچه وجود خارجی داشته، پیچیده و پیچیدهتر میشود و گسترش مییابد.یکی از اصلیترین چالشهای ارشاد در چند سال گذشته، پیچیدهتر شدن اتفاقات بهواسطه مواجهه مسئولان این وزارتخانه با موضوعات بوده است:به این ترتیب که بعد از حمله خارجی صورت گرفته، ابتدا با چند صدای متفاوت از درون وزارتخانه پاسخ داده میشود و در نهایت برای یکصدا کردن، اغلب به جای میانداری و زیر بال حمایت قراردادن هنرمندان، صدای مخالفان بلندتر از باقی شنیده میشود و در نهایت آنچه برای جامعه هنری باقی میماند، سرخوردگی از فشارهای بیرونی و دلسردشدن به حمایت مدیران مرتبط است. بهحتم زمانی که حسن روحانی در سخنرانی خود در میان اهالی هنر درباره شرایط کار این قشر سخن میگفت، سیاستی متفاوت از آنچه در این سالها در ارشاد دیده میشد، درنظر داشت. روحانی در جریان دیدار با هنرمندان نظر خود را چنین گفته بود: «نخبگان، هنرمندان و اصحاب رسانه شایسته آزاداندیشی، تکریم و اعتمادند. آنها شایسته فضای امن هستند: نه محیطی امنیتی. آنها نیازمند امنیت هستند برای آفرینش و خلاقیت.»
دو حوزه پرحاشیه سینما و موسیقی
لغو کنسرتهای موسیقی نیز حاشیه دیگر عرصه فرهنگ و هنر در سالهای اخیر بوده است. تکلیف در این زمینه بسیار ناروشن است و همین تیرگیها اجازه نمیدهد آن امنیت وعده داده شده برای هنرمندان فراهم شود. بلاتکلیفی ارکسترهای موسیقی نیز نشان داد گامهای مثبت برداشته شده هم چندان محکم و استوار نبودند. بیثباتی در تصمیمگیریها در این دو عرصه و واکنشگرابودن به جای کنشگرابودن همگی موجب شد، دلگرمیهای نخست در اهالی سینما و موسیقی رنگ ببازد. انتظار میرود تغییرات پیش روی ارشاد در مسیر رسیدن به این فضا باشد، فضایی که هنرمند، مدیران را در کنار خود و دست خود را در مقابل منتقدان پربیاید. فضایی که امید را در دل هنرمند زنده نگه میدارد و به او اجازه میدهد در محیطی که مورد توهین قرار نمیگیرد، گام بردارد. فضایی که امید میرود به واسطه قاطعیت تماموکمال مدیران ارشاد، حریم اهالی هنر محل رفت و آمد کینهجویان سیاسی نباشد.تغییرات نشان از آن دارد که دولت برآمده از آرای مردم، چشم روی خواست مردمی نبسته و از سوی دیگر مطالبات نظام را در اولویت امور قرار داده تا کارآمدی مورد انتظار از مجموعه دولتی در حوزه فرهنگی و هنری به دست بیاید. فراهمکردن محیطی امن برای هنرمندان در کنار مدیرانی که حمایت از هنرمند را در اولویت قرار دادهاند ،میتواند راهی رو به پیشرفت را ترسیم کند.