روانشناسی

بیشتر مراقب باشیم

روزگاری بود که افراد برای مصون ماندن از انواع انحرافات به ورزش و هنر و علم و فعالیت های اجتماعی رو می آوردند و آگاهی از اینکه فردی اهل ورزش یا هنر است مهر تاییدی بر سلامت زندگی شخصی وی بود و الگویی مناسب برای ما و فرزندانمان!
طبق نظریه های جامعه شناسی اصلاح یک جامعه تنها زمانی ممکن  می گردد که نخبگان آن جامعه اصلاح گردند. آموزشهای مستقیم والدین و متولیان امر آموزش به نوجوانان به راحتی با آموزش غیر مستقیمی که از شیوه و سبک زندگی افراد مشهور جامعه فرامی گیرند خنثی می گردد. مشاهده هنرمندو ورزشکاری که در حالت مستی پشت فرمان اتومبیل می نشیند، سلبریتی هایی که تصاویر حضور آنان در میهمانی های مختلطی که انواع مواد مخدر و مشروبات الکلی در اختیار افراد قرار می گیرد هر چند وقت یکبار در فضای مجازی منتشر می گردد، ازدواج های شتابزده و طلاق های شتابزده تر افرادصاحب نام و در آخر تفاخر به تمرد از قانون!!
نوجوانی که در طول دوران رشد و نمو و گذران بلوغ بوده و نگاه کنجکاوش در جامعه در جستجوی یافتن حقیقت زندگی و الگو و معیاری برای سالم زیستن می باشد آیا با مشاهده چنین رفتارهایی چیزی جز بی اعتنایی به اخلاقیات و قانون را فرامی گیرد؟
اتفاقات تلخی که در سالهای اخیر شاهد آن بودیم نشان می دهد که برای بسیاری از افراد شهرت برابر با مصونیت است تا مسئولیت الگو و معیار بودنشان در جامعه!
در جامعه ای که روی دیوارهای اتاق خواب هر نوجوانی پر از عکسهای هنرمندان و ورزشکاران و به عبارتی قهرمانان زندگی اش می باشد چگونه می توان تا این حد غیر مسئولانه رفتار نمود.
زمانی که ما با توجه به شغل و حرفه و رویکرد زندگی خود به فردی مشهور تبدیل می شویم و تک تک زوایای زندگی شخصی و حرفه ای خود را با طرفداران خود درمیان می گذاریم باید بدانیم که دیگر متعلق به خود نیستیم و کوچکترین رفتار درست یا اشتباه ما بر روی طرز فکر و زندگی هواداران ما موثر می باشد و به جای این تفکر غلط که شهرت به ما مصونیت در برابر قانون می بخشد باید به خاطر داشته باشیم که این شهرت بار سنگین مسئولیتی بزرگ را بردوش ما می نهد مسئولیت تاثیر و هدایت افرادی که هوادار یا حتی مخالف ما هستند.
بار سنگین مسئولیتی که متاسفانه نه تنها بسیاری آنرا با مصونیت اشتباه می گیرند که با افتخار تصاویر مربوط به قانون گریزی و تمرد خود ازقوانین و هنجارهای اجتماعی را به منظور تهییج افکار عمومی برعلیه پلیس و یا سایر افرادی که تنها به وظیفه ذاتی خود عمل نموده اند در فضای مجازی منتشر می سازند.
از این اتفاق دردناک تر، موج حمایت کورکورانه برخی افراد جامعه در فضای مجازی از اینگونه اقدامات می باشد. گویی حمایت بدون منطق از اقدامات قانون گریزانه کم کم به مد و هنجار در جامعه تبدیل می شود. اینکه ما آنقدر محو جایگاه اجتماعی افراد مشهور و نامشان هستیم که هیچگونه قضاوتی در مورد عملکرد آنان نمی کنیم و چون در حال حاضر در فضای مجازی محکوم نمودن پلیس به عنوان مجری قانون رایج می باشد چشم بسته به حمایت از سلبریتی قانون شکن می پردازیم.
افرادی که ضعف های شخصیتی خود را در زیر پرچم شهرت و قدرت پنهان می کنند و به جای آنکه به خاطر طرفردارانشان هر روز به انسان بهتری تبدیل شوند با توهم مصونیت در برابر قانون، مجریان قانون را متهم می سازند.
در روزگاری که هنرپیشگان و هنرمندان هالیوودی در برابر چشم میلیونها نفر بابت اشتباهاتشان عذرخواهی می کنند، اگر اعتیاد دارند به طرفدارانشان قول می دهند به خاطر آنان کیفیت زندگی خود را بهبود بخشند و با برملا شدن جرائم و انحرافات اخلاقی اشان طرد می شوند یا کناره گیری می کنند و بسیاری از زنان هنرپیشه اعلام می کنند به دلیل آنکه مادر شده اند به خاطر فرزندشان احساس مسئولیت می کنند که دیگر در صحنه های غیر اخلاقی نقش بازی نکنند چه برسر جامعه شرقی و اسلامی ما آمده که هر فردی که به ذره ای از شهرت دست می یابد شتابان و مهارگسیخته گمان می کند کلید و مجوز مصونیت در برابر هر خطا و قانون شکنی به دست او داده شده است و به راحتی می تواند مرزهای اخلاق و قانون را به نفع خواسته های فردی خود جابجا نماید.
اما بد نیست لحظه ای به دور از هرگونه تعصب و با نگاهی انسانی بیاندیشیم و به خاطر بیاوریم چند سال پیش که یک کارگر ساده افغانی در اثر تصادف با خودرو یک سلبریتی مست کشته شد، اگر پلیس وظیفه شناسی که امروز مانع رانندگی با سرعت غیر مجاز یک سلبریتی ورزشی گردید آنجا حضور داشت و از رانندگی این فرد جلوگیری می کرد آن اتفاق تلخ برای کارگر ساده شهرداری رخ نمی داد والبته فردای آنروز بی شک و مطمئنا شاهد حمله هواداران خانم بازیگر خاطی به پلیس وظیفه شناس و حمایت کورکورانه از اقدام خلاف قانون سلبریتی مست¬می بودیم.
نکته ناراحت کننده دیگر پخش گزینشی و تقطیع شده تصاویر تهیه شده از پلیس می باشد که مثلا در درگیری پیش آمده با افراد خاطی شما تنها تصاویر نهایی درگیری را مشاهده نموده و اتفاقات اولیه منجر به آن صحنه برای شما به نمایش گذاشته نمی شود.
پلیس مانع قانون شکنی نماینده مجلس می شود و سیلی می خورد، مانع قانون شکنی می شود و مورد ضرب و شتم قرار می گیرد و حتی با تحقیر و تهدید راننده خاطی در مورد میزان حقوق اندک وآمادگی برای پرداخت دیه اش قرار می گیرد توسط راننده خاطی زیرگرفته شده و به شهادت می رسد . در مترو با دست فروشانی که جیب بر یا توزیع کننده مواد مخدر هستند برخورد می کند و از طرف همان مردمی که ممکن است هر لحظه مالباخته شوند مورد سرزنش قرار می گیرد. برای آسیبهایی که ناشی از کوتاهی و قصور سایر نهادهای دولتی است مورد سوال شهروندان واقع می شود و انبوه موفقیت هایش در برخورد با مجرمین و حل پرونده های متعدد جنایی نادیده گرفته می شود، زیرا افرادی تحت عنوان سلبریتی (چه هنری چه ورزشی و چه سیاسی) یاد گرفته اند که برای رسیدن به خواسته های شخصی و در نهایت بی مسئولیتی و برای تطهیر نام و اعمال و خواسته های فراقانونی خود افکار عمومی را مسموم ساخته و پلیس را در جایگاه اتهام و سرزنش قرار دهند. نهادی که باید پناهگاه و تکیه گاه شهروندان باشد به دلیل رویکرد خودخواهانه این افراد هر چند وقت یکبار در جایگاه متهم قرار داده می شود.
سخن آخر اینکه به یاد داشته باشیم کشور تنها با حضور تک تک افراد جامعه در هر جایگاه و موقعیتی کامل شده و در مسیر رشد و تعالی گام برمی دارد و به همه افراد خود در این مسیر نیازمند است و فرقی نمی کند که سلبریتی محبوب و مشهور باشی یا سرباز گمنام پاسگاه مرزی یا کارگر ساده و ناشناس شهرداری … جای هر آجری که در این دیوار خالی بماند سایر آجرها نیز فرو خواهند ریخت .پس به جای تضعیف جایگاه یکدیگر در کنار هم و دست در دست یکدیگر در راه پیشرفت و آسایش و امنیت هموطنانمان گام برداریم و پیش از عملی نمودن هر تصمیمی به جای نفع شخصی، اخلاقیات و قانون را در نظر بگیریم.

مجله اینترنتی زندگی سالم

یلدا توکلی

همچنین بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا