حوادث

ازدواج اجباری خانه را برایم نا امن کرد./خانه ناامن من

ازدواج اجباری خانه را برایم نا امن کرد./خانه ناامن من

ازدواج اجباری خانه را برایم نا امن کرد./خانه ناامن من

«در آن خانه من و فرزندم هیچ آرامش و امنیتی نداریم و به‌محض اینکه اسم همسرم  یا پدر می‌آید تمام وجود من و فرزندم  لبریز از ترس، اضطراب و وحشت و ناامنی می‌شود. به‌جای اینکه خانه محل امنیت و آرامش باشد محل تنش و ترس است و … .»

ازدواج اجباری خانه را برایم نا امن کرد./خانه ناامن من

خانمی جوان باحالت پریشان وارد اتاق مرکز مشاوره پلیس اصفهان شد و گفت: حدود ده سال است که ازدواج کرده‌ام؛ البته ازدواج با همسرم اجباری بود و اصلاً تمایل به زندگی با وی نداشتم و به دلیل اصرار والدینم و پایین بودن سن ام برخلاف میل باطنی تن به این وصلت دادم. کیوان به‌ظاهر آدم خوبی بود. متواضع بود و به همه احترام می‌گذاشت و ازنظر مالی و شغلی هم موقعیت مناسبی داشت  و هر کس او را می‌دید جز تعریف چیز دیگری در ذهنش نمی‌آمد؛ اما در پس این چهره به‌ظاهر مظلوم فرد بسیار خشمگین و عصبی وجود داشت و اگر به من می‌گفتند چه اسمی روی این فرد می‌گذاری، صفت بی‌رحم‌ترین مرد دنیا را برایش می‌گذاشتم. دو سال بعد از ازدواجم فهمیدم که به شیشه و الکل اعتیاد دارد؛ اما هیچ‌کس از این موضوع خبر نداشت و طوری در خفا این کارها را انجام می‌داد که کسی خبردار نمی‌شد. من هم که موضوع را فهمیده بودم به‌ناچار این وضع را تحمل می‌کردم و به هیچ‌کس چیزی نمی‌گفتم.کم‌کم با رفتارهای خشن و پرخاشگری‌های کیوان که در اثر مصرف شیشه و الکل به وجود می‌آمد روبه‌رو شدم. نمی‌دانستم چه کنم و چقدر می‌توانم تحمل‌کنم.گفتم بچه‌دار شوم تا بلکه اوضاع زندگی‌ام بهتر شود؛ اما امروز که پسرم نه ساله شده نه‌تنها رفتارش تغییر نکرده بلکه تندخوتر هم شده است. یک روز وقتی‌ موضوع را برای پدر و مادرم گفتم آن‌ها مرا مؤاخذه کردند و گفتند تو اشتباه می‌کنی. کیوان بهترین همسر دنیاست و هیچ عیب و ایرادی ندارد، هرچه هست در توست!!

ازدواج اجباری خانه را برایم نا امن کرد./خانه ناامن من

در مقابل پدر و مادرم مؤدب است
یک هفته پیش پدر و مادرم در منزل ما میهمان بودند. کیوان مقابل آنان خیلی مؤدب و باوقار بود و به آنان احترام می‌گذاشت؛ اما به‌محض رفتنشان به بهانه این‌که پدر و مادرت چرا این حرف و آن حرف را زدند شروع به کتک‌زدن و حرف‌های رکیک به من کرد. به قول خودش وقتی مرا کتک می‌زند آرام می‌گیرد؛ البته من نیز مقابل حرف‌های او درباره والدینم کوتاه نیامدم و حاضرجوابی کردم و این خشونت او را بیشتر کرد. همان شب به مادرم زنگ زد و گفت: بیا این دختر زبان‌درازت را ببر پیش خودت. از دست او خسته شده‌ام. من نیز بعد از آمدن والدینم به منزل پدرم رفتم.

اگر به کمکم نیایی من از خانه فرار می‌کنم
امروز صبح پسرم به من زنگ زد و شروع به گریه کرد و گفت: مادر اگر ممکن است بیا و مرا از این خانه ببر و هر چه زودتر از این مرد جدا شو تا من هم بتوانم درکنارتو زندگی کنم .پس از آرام کردن پسرم از او پرسیدم: چه شده است؟ او گفت: امروز صبح پس از تماس مربیان مدرسه در خصوص درس‌هایم و افت تحصیلی‌ام پدر به مدرسه آمد و مقابل چشم‌های اولیاء مدرسه و دوستانم شروع به کتک‌کاری من کرد.  مقابل دوستانم بسیار خجالت‌زده شدم. دیگر از این وضعیت خسته شده‌ام. اگر به کمکم نیایی من از خانه فرار می‌کنم.با شنیدن حرف‌های پسرم موهای بدنم سیخ شد. نمی‌دانم چه کنم؟ مگر می‌شود مردی این‌قدر بی‌رحم باشد که با پسرش این کارها را بکند. نمی‌دانم باید چه کار کنم. در آن خانه من و فرزندم هیچ آرامش و امنیتی نداریم و به‌محض اینکه اسم  همسرم یا پدر می‌آید تمام وجود من و فرزندم لبریز از ترس، اضطراب و وحشت و ناامنی می‌شود. به‌جای اینکه خانه محل امنیت و آرامش باشد محل تنش و ترس است. نیاز به کمک مبرم دارم. از طرفی هم به خاطر آبرویم و نگاه‌ها و طعنه‌های دیگران نمی‌توانم طلاق بگیرم و بین دوراهی مانده‌ام … .

آثار شوم ازدواج اجباری
کارشناس مرکز مشاوره آرامش در این رابطه گفت: اجبار در ازدواج به معنی مجبورکردن یا تحت‌فشار درآوردن فردی برای ازدواج  است. ازدواج بدون عشق و علاقه درنهایت با بی‌تفاوتی و سردی مواجه می‌شود. زندگی زناشویی خود به‌تنهایی سخت است؛ حال اگر عشق و علاقه چاشنی آن نباشد، مصیبتی می‌شود که قابل جبران نیست. وی دعواهای پدر و مادر و خسته شدن فرد از خانواده، مشکلات مالی، همه دوستان ازدواج کردند پس من چی؟، خانواده اصرار می‌کنند که فرد موردنظر خوبه؟ و ازاین‌دست مسائل را ازجمله دلایل ازدواج اجباری عنوان کرد.کارشناس مرکز مشاوره آرامش، یکی از عوامل زمینه‌ساز را که باعث خشونت زوجین می‌شود عدم بلوغ روانی و ناپختگی شخصیت همسر دانست و اظهار داشت: وقتی افراد ازنظر روانی نیازهایشان به هر نحوی ارضاء نشود ازنظر روان‌شناختی آسیب‌دیده، سلامت و تعادل روانی  آنان در معرض خطر قرار خواهد گرفت.وی بیان داشت: خشونتی که افراد در بزرگ‌سالی مرتکب می‌شوند ریشه در دوران کودکی آن‌ها دارد .حتی بیان می‌شود خشونت از خشونت زاده می‌شود. به‌عبارت‌دیگر افرادی که خود شاهد یا مورد خشونت قرارگرفته‌اند در آینده احتمال خشونت درونی نسبت به دیگران در آنان بیشتر است.

ازدواج اجباری خانه را برایم نا امن کرد./خانه ناامن من

همچنین بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا