فرهنگ و هنر

آرایش نمی کنم، جراحی زیبایی هـرگز!

مهتاب کرامتی

بانوی سینمای ایران در مصاحبه ای مفصل با ایده آل از بازیگری، خوش پوشی و زیبایی سخن گفت خانم بازيگر رأس ساعت آمد. قرارمان ساعت يك بعدازظهر بود كه صداي زنگ که به ما يادآوري كرد (همان‌طور كه همه قبل از اين گفته بودند)، او رأس ساعت در تمام قرارهايش حاضر مي‌شود. مهتاب كرامتي با ظاهر آراسته‌اي كه در تمام اين سال‌ها از او در ذهن‌مان ثبت شده، آمد و مقابل‌مان نشست.

ما با بانوي سينماي ايران صحبت مي‌كرديم؛‌ متولد ماه مهر. در طالع آنها قبل از هرچيز نوشته شده: «مهرماهي‌هاي صلح‌طلب» و ما يكي از آنها را در جريان گفت‌و‌گو از نزديك ديديم؛ كسي كه هم بازيگر است،‌ هم طراحي لباس و دكوراسيون مي‌كند و مهم‌تر از همه اينكه سال‌ها‌ست سفير صلح يونيسف در ايران است. اسم بچه‌ها را كه مي‌شنود چشم‌هايش برق مي‌زند، انگار تمام انرژي‌هاي خوب دنيا در او جمع شده تا همه آنها را صرف ياري مردمان سرزمينش كند. صحبت‌هاي ما با خانم كرامتي البته به شاخه‌هاي مختلفي كشيده شد. از نقش‌آفريني‌هايش در سينما تا مفهوم زيبايي از زبان كسي كه زيبايي چهره‌اش درست مثل قلب مهربانش به دل مي‌نشيند، هرچه باشد او سفير مهرباني و صلح يونيسف است؛ يك مهرماهي صلح‌طلب.
چگونه هنرپيشه شدم!
من كلاس‌هاي بازيگري آقاي تارخ را رفتم. قبل از پايان دوره به من كار اصحاب كهف كه سريال تلويزيوني بود پيشنهاد داده شد، البته بعد از اتمام كار اصحاب كهف دوباره براي اتمام دوره به كلاس‌ها برگشتم.
تا قبل از بازيگري به چه كاري مشغول بوديد؟
درسم تمام شده بود. در رشته ميكروبيولوژي درس خوانده بودم. اما دلم مي‌خواست وارد عرصه هنر شوم ولي از طريق آكادميك‌. آن موقع بود كه كلاس‌هاي بازيگري آقاي تارخ به من پيشنهاد داده شد كه به نظرم دوره‌‌هاي بسيار عالي‌اي بود. هنوز هم از آموخته‌هايم، استفاده مي‌كنم.
سال 75 بود كه به كلاس‌هاي بازيگري رفتم و يك سال بعد هم بازيگري را شروع كردم. ما اتود مي‌زديم از ما فيلمبرداري مي‌شد و آرشيو تمرينات‌مان باقي می ماند. دوستاني كه مي‌خواستند براي نقش‌هايشان بازيگر انتخاب كنند، مي‌آمدند و به آن آرشيو مراجعه مي‌كردند. خب آنها تمريناتم را ديدند و من انتخاب شدم. در عين حال قبل از پخش سريال اصحاب كهف مشغول بازي در فيلم سينمايي مردي از جنس بلور كار آقاي سهيلي بودم. در همان سال در 4 فيلم كار كردم و يك تئاتر هم بازي كردم. منظورم اين است كه براي من همه چيز همزمان اتفاق افتاد. آن سال يكي از شلوغ‌ترين سال‌هاي كاري‌ام بود. از آن به بعد از اين اتفاق پرهيز كردم به اين دليل كه پيشنهاد خيلي زياد بود اما فكر مي‌كردم بازيگر بايد تمام تلاشش را بكند كه چهره‌‌اش تكراري نشود و يك نقش را تكرار نكند. بايد سعي كند هميشه ديده نشود و شايد عدم حضور در تلويزيون به طور دائم به همين دليل بود. به اين دليل كه ديگر سريال‌هايي مثل خاك سرخ كه خيلي شاخص باشند به ندرت اتفاق مي‌افتند. درواقع من از تكرار شدن پرهيز كردم.
اين پرهيز از بازي در نقش‌هاي مختلف را كسي به شما توصيه كرد يا تصميم خودتان بود؟
من هميشه براي انتخاب نقش‌هايم با تعدادي از دوستانم مشورت مي‌كنم. تعداد اين مشاوره‌ها خيلي زياد نيست اما چند نفري هستند كه نظرشان را قبول دارم.خانوادهام دوست نداشتند بازيگر شوم
براي كساني كه مي‌خواهند وارد دنياي بازيگري شوند چه توصيه‌‌اي داريد؟
هميشه اين نكته را به كساني كه به من مراجعه مي‌كنند، گفته‌ام، اگر قرار است وارد دنياي هنر شويد و بازيگر شويد حتما درس بازيگري بخوانيد، يعني از طريق آكادميك اين هنر را دنبال كنيد؛ تحصيلات آكادميك هم مي‌تواند دانشگاهي باشد هم كلاس‌هاي آزاد بازيگري كه حداقل مطمئن هستيم كلاس‌هاي خوب و موثري هستند.
آن موقع كه من كار را شروع كردم تعداد كلاس‌ها خيلي محدود بود، آن زمان كلاس‌هاي امين تارخ بود و كلاس‌هاي مرحوم استاد سمندريان. براي آن دسته از كساني كه مي‌خواهند وارد سينما شوند بي‌نهايت صحبت دارم. آن زمان كه ما مي‌خواستيم به كلاس بازيگري برويم بايد با خانواده‌هايمان مي‌جنگيديم تا به ما اجازه رفتن به اين دوره‌ها را بدهند. خانواده خود من به هيچ عنوان راضي نبودند من بازيگر شوم. نگاه خانواده‌ها به سينما طور ديگري بود. الان علاوه بر تغيير نوع نگرش تعداد كلاس‌هاي بازيگري هم زياد شده و مقوله بازي راحت و در دسترس است. در آن دوره ما بايد كلي تست مي‌داديم و هر كسي را هم قبول نمي‌كردند كه حتي به‌راحتي تست دهد. الان دوستان عزيزي كه مي‌خواهند وارد عرصه بازيگري شوند خيلي قدر آن را نمي‌دانند يا شايد خيلي براي آن تلاش نمي‌كنند.
مادرم از ما درسخوانتر بود
معمولا دختري كه تحصيلش را به اتمام رسانده، شغلش را دارد، ازدواج هم كرده است ديگر جرات تغيير مسير ندارد. آن هم تغيير مسيري كه شما از رشته ميكروبيولوژي به سمت دنياي هنر داشتيد چه اتفاقي افتاد كه شما اين جسارت را پيدا كرديد؟
من درسم را تا پايان خواندم. خانواده من علم را ترجيح مي‌دهند. مادرم همزمان با من فوق‌ليسانس مي‌خواند، خواهرم داروسازي مي‌خواند و ما هر سه با هم دانشجو بوديم البته مادرم هميشه شاگرد اول بود. حتما يادتان هست آن موقع نمي‌شد همزمان در دو رشته تحصيل كرد. يكي از دوستانم كه هم‌‌دانشگاهي‌ام بود در نيمه كار رشته ميكروبيولوژي را ول كرد و كلاس‌هاي سوره را ادامه داد و از آن طريق وارد عرصه هنر شد. او جسارتش از من بيشتر بود. اما من درسم را تمام كردم. بعد از آن هم فكر ‌كردم خب ديگر اميدي نيست چون فكر مي‌كردم بدترين حالت شروع بازيگري از طريق آشنايي‌هايي است كه در خيابان به تو پيشنهاد بازي دهند.
جزوه‌هاي مرتب مادر
آن‌موقع كه من، مادر و خواهرم هر سه همزمان با هم دانشجو بوديم درشب امتحان من و خواهرم دربه‌در دنبال كسي مي‌گشتيم كه جزوه كامل داشته باشد. اما درمورد مادرم اين اتفاق برعكس بود تمام هم دانشكده‌اي‌هاي مادرم مي‌آمدند و جزوه‌هاي مادرم را كه هميشه مرتب بود، قرض مي‌گرفتند. پدر من ارتشي و بازنشسته شده است و حضورش كمك مهمي بود به مادرم تا بتواند همزمان با بزرگ كردن بچه‌ها درس هم بخواند. من از زماني كه به ياد دارم، كار كرده‌‌ام؛ وقتي دانشجو بودم، تدريس خصوصي مي‌كردم، در آزمايشگاه دانشگاه نيز مشغول به كار بودم. هميشه ياد گرفتم كه بايد كار كنم. پول تو جيبي‌ام را از پدرم مي‌گرفتم ولي هميشه كارم را هم انجام مي‌دادم.
با آرايش بازيگر نخواهيد شد
بعضي از خانم‌ها مي‌آيند هفت قلم آرايش كرده‌اند ما آنها را حتي راه هم نمي‌دهيم كه وارد ساختمان شوند. ما مي‌گوييم بايد ظاهرتان از ابتدا ظاهر يك دانشجو و دانش‌آموز باشد كه ما بدانيم براي شما چه چيزهايي اهميت دارد و بعد از آن وارد مراحل آشنايي آنها با هنر و سطح مطالعات و آشنايي آنها با ادبيات و شعر و سينما و تئاتر مي‌شويم. بعضي‌ها از ابتدا هدف‌شان اين است كه با چهره، فيزيك و نوع آرايش و برخوردشان به شما بگويند كه من بايد انتخاب شوم، در فيلم بازي كنم و تبديل به يك سوپراستار شوم.اما اصلا چنين اتفاقي قرار نيست پيش بيايد.
در دنيا زيبا بودن يك بازیگر امتياز منفي براي او نيست. مثلا كري گرانت هيچ‌وقت حاضر نبود بدون كت و شلوار حاضر شود. اين اتفاق در ايران خيلي براي يک بازيگر امتياز خوبي نميشود مثلا شما در اسب حيوان نجيبي است سعي داشتيد با ظاهر متفاوت ديده شويد. چرا بايد يك بازيگر خوش‌چهره اصرار به شكستن ظاهرش داشته باشد؟
من مسير تغيير چهره را از خاك سرخ در تلويزيون و در مديوم سينما از فیلم بيست شروع كردم. براي خود من اين كارها تجربه لذتبخشي بود چون مي‌‌دانستم در آن حيطه تعداد نقش‌هايي كه به من فكر مي‌شود و من مي‌توانم در آنها ايفاي نقش كنم بيشتر است. اين براي يك بازيگر ايده‌آل است كه بتواند در نقش‌هاي متفاوت بازي كند و فقط يك استايل را تكرار نكند. البته آن هم روشي است كه شايد خيلي از دوستان به آن توجه نكنند. ولي من احساس كردم يا حداقل سعي كرده‌ام روش متفاوت‌تري داشته باشم. همچنين دوست دارم با كارگردان‌هاي جوان و جسور كار كنم كه ايده متفاوت‌تري براي حضور در سينما دارند. آشنايي من با كاهاني باعث شد كه يكي از اين تجربه‌ها شكل بگيرد. البته اين تجربه دليل بر آن نيست كه تا ابد بخواهم چهره‌ام را بشكنم. اما اين ترس را هم ندارم كه اگر قرار شد اين اتفاق بيفتد پا پس بكشم. اما از آنجايي كه بايد تلاش كرد كه اين موضوع تكرار نشود و به كليشه تبديل نشود فيلم‌هايي را هم بازي مي‌كنم كه چهره خود واقعي من است. مثلا در كارهايي مثل چيزهايي هست كه نمي‌داني، گريمور به من مي‌گفت خب چه كار كنيم. گفتم همان كاري كه خودم هميشه مي‌كنم. همان بودم و در فيلم همان اتفاق افتاد. آن نوع ظاهر براي خودم ايده‌آل است ولي نمي‌‌شود اين دو مسير جايگزين هم شوند، دوست دارم هر دو راه را با هم ادامه دهم و جلو بروم.
زود بخواب، صبحانه را کامل بخور و…
چطور جواني خود را حفظ ميكنيد؟ آيا مراقبت‌‌هاي خاصي براي انجام ظاهر لازم است؟
من سعي مي‌كنم شب‌ها خيلي زود بخوابم، به تغذيه‌ام مي‌رسم و پرخوري نمي‌كنم. به دليل اينكه مادرم متخصص تغذيه است و در خانواده‌اي بزرگ شده‌‌ام كه خيلي به نوع خورد و خوراك توجه مي‌شود. صبح‌ها ساعت 8- 03/7 بيدار مي‌شوم. حتما 8 ساعت در روز را مي‌‌خوابم. شب‌ها زود شام مي‌خورم و معتقدم نبايد لحظه‌اي كه مي‌خواهي بخوابي شام بخوري. چون اگر اين كار را انجام دهي كابوس مي‌بيني. (يعني من مي‌بينم) صبح‌ها كه بيدار مي‌شوم حتما آب مي‌‌خورم. ولي آب خيلي يخ نمي‌خورم. آب خوردن جزو جدايي‌ناپذير زندگي من است و آب را با درجه حرارت اتاق يكنواخت مي‌كنم. زيرا آب خيلي يخ مي‌تواند اذيت‌تان كرده و ايجاد اسپاسم معده كند. صبحانه را حتما كامل مي‌خورم. زيرا اين موضوع مي‌تواند كمك كند كه اندامم ثابت بماند. برنج را محدود مي‌خورم و اگر قرار باشد همراه با غذايم برنج بخورم حتما شام كمتري مي‌خورم، من با خانواده‌ام زندگي مي‌كنم طبيعي است كه غذاي ايراني در خانه جايگاه هميشگي را دارد. اما شام در خانه ما هميشه سبك سرو مي‌شود اكثرا يا سبزيجات پخته مي‌خوريم ياسالاد يا حتي نان و پنير.
شلختگي ممنوع!
شلخته نبودن و اينكه بتوانيد لباس‌هايتان را مرتب نگه داريد به شما كمك مي‌كند كه بتوانيد از لباس‌هاي سال‌هاي گذشته‌تان هم استفاده كنيد. من در يك برنامه‌اي روشي ديدم اين كار مي‌تواند خيلي مثبت باشد. در اين برنامه به ما گفتند بعد از تركيب‌بندي رنگي، لباس‌هايتان را در كمد پشت و رو آويزان كنيد به اين دليل كه بعد از يك فصل متوجه مي‌شوي كدام يك از لباس‌هايت را هيچ‌وقت نپوشيده‌اي و بداني كه نبايد اينها در كمد تو باقي بماند.
صورت طبیعی بهتر است
خيلي‌ها فكر مي‌كنند با هفت قلم آرايش زيباتر به نظر مي‌رسند در صورتي كه آراستگي با ميكاپ متفاوت است. من كساني را مي‌بينم كه بعضي مواقع با خودم مي‌گويم اينهايي كه با اين ظاهر به خيابان مي‌روند وقتي به يك مهماني دعوت مي‌شوند با چه ظاهري مي‌روند. خب اين سليقه است شايد بعضي‌ها بپسندند اما من به هيچ وجه نمي‌توانم با اين تيپ قيافه‌ها كنار بيايم. به نظر من سادگي خيلي خوب است. خود من هيچ‌وقت موهايم را رنگ نكرده‌ام. من اهل آن نيستم كه بخواهم در چهره‌ام تغيير و تحول ايجاد كنم در عين حال سعي مي‌كنم هميشه آراسته و مرتب باشم. اگر قرار است لباس بپوشم سعي مي‌كنم طوري بپوشم كه همه چيز با هم هماهنگ باشد. قرار نيست نوع پوششم توي ذوق بزند يا ظاهرم مثل فلش برق بزند. در كل نمي‌خواهم با ظاهرم جلب‌توجه كنم. البته نمي‌توان به دخترخانم‌‌ها گفت چرا با اين شكل و شمايل خودتان را درست مي‌‌كنيد چون همه چيز به سليقه برمي‌گردد.
تا به حال دخترهاي جوان از شما پرسيده‌اند كه چطور مي‌تواني ظاهر آراسته داشت؟
نه فكر نمي‌كنم به نفع‌شان باشد اين سؤال را از من بپرسند براي اينكه هيچ كاري نبايد انجام دهند تا مثل من باشند. به همه مي‌گويم سادگي مي‌تواند از همه چيز زيباتر باشد اگر قرار باشد يك بازيگر نقشي را بازي كند كه احتياج به گريم يا آرايش مضاعف داشته باشد، اجازه بدهد گريمور اين كار را انجام دهد ولي اگر قرار باشد تو ديده شوي بهتر است با همان خودت ديده شوي. بعضي‌ها آنقدر ظاهرشان را دستكاري مي‌كنند كه ديگر تو ظاهر واقعي‌شان را نمي‌بيني و كاملا يك فرد ديگر از خود مي‌سازند. در بيشتر مواقع چهره طبيعي خانم‌ها زيبا‌تر از چهره آرايش‌ كرده‌شان است.
نوشابه فقط يک قلپ!
نوشابه به طور كامل از زندگي من حذف شده است. بعضي مواقع دلم مي‌خواهد نوشابه بخورم اما متاسفانه هرچيز خوشمزه‌اي ضرر دارد. نوشابه نمي‌خرم كه در خانه باشد و وسوسه‌ام كند ولي اگر خيلي هوس كنم در حد يك قلپ مي‌خورم كه فقط مزه آن را چشيده باشم و خيلي خودم را محدود نكنم كه عطش آن باقي بماند. در مورد شيريني و شكلات هم همين‌طور، فقط يك ذره مي‌خورم كه ولعم نسبت به‌آن از بين برود. اين قضيه هم به تثبيت وزنم كمك مي‌‌كند.
تغذيه سالمي كه مديون مادرم هستم
در كل اين روال زندگي يعني زياد نخوردن و سبزيجات را به صورت سالم خوردن (نه سرخ كرده) را مديون مادرم هستم، مثلا قورمه‌سبزي مادر من با تمام قورمه‌سبزي‌ها متفاوت است به هيچ عنوان سياه‌رنگ نيست. سبزي آن خيلي سرخ نمي‌شود زيرا مادرم آن را بخارپز مي‌كند. ما غذاي فريزري نمي‌خوريم تا آنجايي كه امكان دارد سعي مي‌كنيم غذا را به صورت تازه صرف كنيم.
چيزهايي كه رعايت مي‌كنم
خوردن فست‌فود خيلي لذيذ است اما سعي مي‌كنم خوردن اين نوع غذاها را محدود كنم. اگر يك شب فست‌فود بخورم فكر مي‌كنم بايد تا چند روز تقاص خوردن آن را پس بدهم. من سر سفره هيچ وقت آب نمي‌خورم. بهتر است كه 03دقيقه قبل از غذا آب بخورم تا اذيت نشوم.این را به یاد داشته باشید اگر 03دقيقه قبل از خواب آب خورده شود از سكته قلبي جلوگيري مي‌شود.
صبحانه را فراموش نكنيد
خيلي‌ها به دليل تنبلي‌شان صبحانه نمي‌خورند. اما خوردن صبحانه به شما كمك مي‌كند در طول روز كمتر غذا بخوريد. من نتيجه گرفته‌ام كه خوردن صبحانه خيلي كمك مي‌كند به ثابت نگه داشتن وزن و مهم‌تر از آن سلامت. به همين دليل اگر قرار باشد در يك وعده پرخوري كنم آن وعده حتما صبحانه خواهد بود.
اهميت حفظ عادات غذايي نگه داشتن عادت غذايي براي ما بازيگران خيلي مهم است. به‌خصوص در پروژه فيلمبرداري كه هستيم نمي‌توانيم آنطور كه خودمان مي‌خواهيم غذا بخوريم. من سعي مي‌كنم در اينطور مواقع غذاي رژيمي بخورم يا برنج غذا را نخورم يا سعي كنم نان و پنير با گوجه و خيار بخورم. در آفريقا نوع خوراك‌شان باب طبع ما ايراني‌ها نبود به همين دليل من در آن سفر خيلي زياد لاغر شدم.
تمرين کنيد که آرام غذا بخوريد
كاري را كه از دوستم ياد گرفته‌ام و خيلي سخت است آرام غذا خوردن است. آرام غذا خوردن كمك مي‌كند كه هميشه فرم بدن يك‌طور باقي بماند، براي اينكه هميشه بعد از 20 دقيقه مغز فرمان مي‌دهد كه تو سيري. حالا اگر در اين 20 دقيقه حجم كمتري غذا خورده باشي خيلي موفق‌تري. فرانسوي‌ها بيشتر موقع غذا خوردن حرف مي‌زنند و معاشرت مي‌كنند اما ما ايراني‌ها عادت داريم تندتند غذا بخوريم. خب فرهنگ ما اينطور است كه غذاي سرد دوست نداريم. البته نوع تغذيه ايراني سنتي خيلي مي‌تواند به سلامت ما كمك كند. سبزي خوردن، سالاد، ماست اينها غذاهايي هستند كه به سلامت ما كمك مي‌‌كند.
اگر كارگرداني به شما بگويد براي يك فيلم بايد 30-20 كيلوگرم وزن اضافه داشته باشي آن موقع چه كار مي‌كنيد؟
خيلي به اين پيشنهاد فكر مي‌كردم و شايد حتي آن را قبول نمي‌كردم براي اينكه با بالا رفتن سن كاهش وزن خيلي مشكل مي‌شود. در سن كم اگر شما 2 روز غذا نخوريد خيلي راحت وزن‌تان به حالت عادي برمي‌گردد. متابوليسم بدن در سن بالا،‌ با سن كم خيلي فرق دارد و به نظر من اين تغيير وزن در سن و سال من كمي دشوار است. فكر مي‌كنم در چنين شرايطي بر سر دوراهي قرار مي‌گيرم كه آيا نقش را قبول كنم يا نه. نمي‌‌دانم شايد اين پيشنهاد را قبول نكنم. اما در عين حال تغيير وزن اينچنيني مي‌تواند خيلي جالب باشد؛ به هر حال تو مي‌تواني يك مدت هرچه دلت مي‌خواهد بخوري و اين قانون‌شكني بسيار جذاب است.
نبايد وزنم پايين بيايد چون…
البته خيلي سخت مي‌‌توان مهتاب كرامتي چاق را تصور كرد.مهتاب كرامتي صورت پرتري داشت، اما به مرور كودكي چهره از بين مي‌رود و صورت زاويه‌دارتر مي‌شد اتفاقا من نبايد وزنم پايين بيايد بايد سعي كنم وزنم را ثابت نگه دارم وگرنه صورتم خيلي زود شادابي خود را از دست مي‌دهد. به نظر من بازيگرها دردسر بيشتري بايد تحمل كنند، چون مجبور هستند خيلي بيشتر به خودشان برسند، چه از نظر خواب و چه از نظر تغذيه و قدرت بدني‌شان. چون شغل مشكلي دارند. در پروژه «فرزند چهارم» كه در آفريقا فيلمبرداري مي‌شد واقعا به انرژي بدني نياز بود. به اين دليل كه ساعت كاري‌مان زياد و هوا بي‌نهايت گرم بود و تغذيه خوبي هم به دليل تنوع كم ‌غذايي نداشتيم. طبيعي است در چنين شرايطي بايد انرژي لازم براي كار كردن را داشته باشي. ما زماني كه كارمان را شروع مي‌كنيم ممكن است مدت يك‌ماه شب كار باشيم. خب در اين مدت به طور كامل سيستم غذايي به هم مي‌ريزد. شما زماني كه شب‌ها بيداريد و كار مي‌كنيد بايد ميزان پروتئيني كه مي‌خوريد بيشتر از قبل باشد وگرنه به بدنتان لطمه مي‌زنيد و پروتئين دفع مي‌‌كنيد. خواب روز هيچ‌وقت جبران خواب شب را نمي‌كند. به همين دليل در چنين شرايطي بايد نوع تغذيه‌‌تان عوض شود تا به بدن كمترين آسيب برسد. بدن ما خيلي مهربان است معمولا با نوع زندگي ما خودش را وفق مي‌دهد. البته شب‌كاري يك حسن هم دارد آن هم آرامش آن است. آنقدر همه جا ساكت است كه شما مي‌تواني با تمركز بيشتري كار كني.
دغدغه بالا رفتن سن
نمي‌توانم بگويم به بالا رفتن سن فكر نمي‌كنم اگر اينطور بگويم دروغ گفته‌ام. مي‌دانم دغدغه بالا رفتن سن خانم‌‌ها به‌خصوص در بين سينماگرها خيلي اهميت دارد. به خصوص در ايران كه فيلمنامه‌‌ها بيشتر داستان‌هاي مردانه‌ دارد كه به زن‌ها كمتر توجه مي‌شود. اما من در كنار بازيگري به كارهايي كه به آن علاقه‌مند بودم را شروع كردم، مثل کار يونيسف و تبعات ديگر آن. اين كار به من آرامش مي‌دهد كه اگر قرار باشد به دليل بالا رفتن سنم كمتر فعاليت سينمايي داشته باشم كارهاي جالبي براي انجام دادن داشته باشم، يعني اينطور نيستم كه بخواهم به طور كامل زندگي‌ كاري‌ام را تحت‌الشعاع قرار دهم.
اهميت به مد و رنگ‌ها
در دوره‌اي كه توليدي لباس داشتم خيلي به موضوع مد اهميت مي‌دادم هميشه حواسم را جمع مي‌كردم كه در هر فصلي چه رنگي مد است و خيلي برايم مهم بود كه مدهايي كه خارج از ايران بورس بود را بتوانم ايرانيزه كنم و در ايران بيشتر از آن استفاده كنم. براي اينكه ممكن است ما از خيلي از چيزها خوش‌مان بيايد ولي هيچ‌وقت جايي را نداشته باشيم كه از آن استفاده كنيم. خيلي از لباس‌هاي خانم‌ها معمولا در كمد باقي مي‌ماند براي اينكه جاي پوشيدن آن را پيدا نمي‌كنند. در حال حاضر خيلي كمتر به موضوع مد اهميت مي‌دهم. يكسري رنگ‌ها هميشه مد هستند آنها را ترجيح مي‌دهم. بعضي از رنگ‌ها هم به شما يك انرژي مي‌دهد كه به نظر من به مد مربوط نيست. البته شايد زياد ديده شدن آن رنگ است كه شما دلتان مي‌خواهد آن رنگ لباس را داشته باشيد.

منبع:مجله زندگی ایده ال

لطفا نظر خود را در مورد مطلب بالا در قسمت اعلام نظرات ذکر کرده و نوع مقالات و اخبار مورد علاقه خود را بیان کنید به بهترین نظرات هدایای نفیسی تعلق خواهد گرفت . باتشکر

همچنین بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا