گفتگو با فریبا نادری
بانی فیلم: فریبا نادری این روزها همزمان در شبکه های سه و نسیم به ترتيب مجموعه تلویزیونی «ستایش» و جنگ «عینک آفتابی» را در حال پخش دارد. اولین تجربه بازی در ژانر طنز، آن هم در یک مجموعه آیتمی با کارگردانی که اولین تجربه سریال سازی اش را پشت سر می گذارد، فرصتی است تا بازیگر مجموعه های «گل بارون زده» و «غیر محرمانه» خودش را در این ژانر نیز محک بزند. بازیگر شخصیت پری سیمای سریال «ستایش» که این روزها مشغول بازی در سریال «فاخته» محمود معظمی نیز هست، در اولین تجربه همکاری اش با سعید سلطانی کاراکتری خاکستری و متمایل به سیاه را دارد که قطع به یقین حضوری موثر در قصه ستایش به خصوص زندگی حشمت فردوس خواهد داشت؛ نادری مهمان یک فنجان چای «بانی فیلم» شد و از فعالیت های اخیرش گفت.
***
*خانم نادری بازیگر سریال مناسبتی ماه رمضان امسال شدید؟
ـ بله، ولی متاسفانه همزمان سر دو کار هستم.
*چرا متاسفانه؟! خیلی از همکاران شما در روزهای بی پولی تلویزیون و تولیدات پایین خانه نشین هستند.
ـ خدا را شکر که سر کار هستم. اتفاقاً هر دو کار را هم دوست دارم، ولی فکر می کردم این تداخل ایجاد نشود که شد.
*قبل از اینکه برویم سراغ سریال آیتمی طنز شبکه نسیم، از همکاری تان با محمود معظمی صحبت کنید.
ـ بله، سریال «فاخته» برای شبکه دوم سیما و پخش در ماه رمضان تولید می شود و از آنجا که زمان پخش مشخص دارد، گروه با جدیت مشغول به کار هستند.
*و نقشی که در این سریال بازی می کنید هم یک کاراکتر زن خاکستری است که…
ـ دقیقاً، از آنجا که هر وقت تو با یک نقش در تلویزیون دیده شوی، سیل پیشنهادها با همان ویژگی ها به سمت تو می آید. این نقش من هم یک مقدار شباهت دارد به شخصیتی که در سریال «ستایش» بازی می کنم. همانطور که گفتید اینجا هم ایفاگر نقش یک زن با خصوصیات خاکستری هستم، امّا مقدار سیاه بودنش تا حدودی از نقشم در سریال «ستایش» کمتر است.
*فکر می کنم این برای اولین بار است که به سراغ طنزی با این شکل و شمایل (عینک دودی) رفتید؟
ـ بله من هیچ گاه کار طنزی با این شدت را تجربه نکرده بودم. دوست داشتم فضای کاری ام را بشکنم و فضایی جدید و نو را تجربه کنم. از آنجا که می دانستم تاریخ کلید خوردن کار آقای رضا رشیدپور با پخش سریال «ستایش» در اردیبهشت ماه همزمان خواهد بود، ترجیح دادم، در دو جنس مختلف از بازیگری دیده شوم و البته خودم را در این نوع از کار هم تست کنم.
*می دانید که ژانر طنز به همان اندازه جذابیت و موفقیتش می تواند برای بازیگر بسیار هم خطرناک باشد.
ـ بله موافقم امّا در خودم اين را دیدم که می توانم از پس این ژانر هم بر آیم اگر چه خیلی آدم طنازی نیستم امّا تا حدود زیادی می توانم در موقعیت های طنز خلاق باشم. شاید این را در زندگی ام هم تجربه کرده باشم. یک جورهایی قابلیت های طنز را در خودم حس می کنم. قبول کردم و حس می کنم کار ما جواب داده، در واقع واکنش هایی که می بینم اینگونه می گوید.
*در واقع بدون هیچ استرس جلوی دوربین رشید پور رفتید؟
ـ واقعاً نه، سالهاست که آقای رشیدپور را می شناسم. نگاه ایشان را می شناسم. می دانستم چه می خواهند و یک ذره هم به خودم مطمئن بودم.
*در این ژانر پرطرفدار، بازیگران خانم خیلی اندك هستند و شاید محدودیت ها و ممیزی های موجود عاملی باشد که بازیگران زن کمتر به این سمت سوق داشته باشند.
ـ بله، خیلی معدود بازیگران خانمی که در این ژانر فعاليت ميكنند و البته موفق، شاید بتوان انگشت شمار در میان خانم های جوان، بازیگری مثل خانم بهنوش بختیاری پیدا کرد که در سینما و تلویزیون، طنز را موفق تجربه کرده باشد. که البته ایشان هم فکر نمی کنم تجربه کار آیتمی داشته باشند…
*در ساخته اخیر مهران مدیری، او هم طنز آیتمی را تجربه کرده است.
ـ بله، آنجا هم آنقدر تعدد بازیگر زیاد است که فرصت رونمایی از بازیگران جدید وجود نداشت. آقای رشیدپور به سمت بازیگران جدید رفتند و با تلفیقی از بازیگران جوان و با تجربه به دنبال تجربه ای جدید در این ژانر بودند. ایشان خانم لاله صبوری را آوردند که بیش از این سابقه کار طنز را داشتند. از آن طرف هم چند بازیگر تئاتر آوردند و به من پیشنهاد دادند.
*البته بدون رودربایستی انتخاب شما هم برای این کار از سوی رشیدپور یک ریسک محسوب می شود.
ـ اتفاقاً روزی که برای صحبت های جدی به دفتر ایشان رفتم، در واقع قبل از عقد قرارداد و… گفتم من دارم ریسک می کنم، آقای رشیدپور گفت من هم دارم ریسک می کنم! (می خندد) در واقع یک اعتماد دوطرفه بود که گویا خدا را شکر جواب داده است. به نظرم نکته مهمی که در موفقیت این کار موثر بوده است، بر می گردد به خود آقای رشیدپور و اینکه او می دانسته کدام آیتم را به کدام بازیگر بسپارد که بتواند از پس آن بر آید. به نظرم انتخاب درست، یک مسئله مهم در کار ماست. گاهی می شود شما 90 دقیقه در یک کار حضور داری، آن کار طنز است و اصلاً تماشاگر متوجه نميشود که شما داری در یک کار طنز بازی ميكني! گاه فیلمنامه شرایط لازم را نداشته، گاه آدم ها نگذاشتهاند و گاهي کارگردان نتوانسته و… ولی در سریال آقای رشیدپور باید بگویم این مهندسی وجود داشته، حداقل در مورد آیتم های خودم مطمئنم که به درستی انتخاب شده اند.
*آیتم های عینک آفتابی از قبل نوشته شده به دست بازیگر می رسد؟
ـ نخیر، در مورد بقیه بچه ها نمی دانم، امّا در مورد خودم می دانم که فقط آیتم اول نوشته شده به دست من رسید. من اصلاً نمی دانستم آیتم چیست فقط در حد یک برش تلویزیونی مطلع بودم. اینکه چگونه نوشته ضبط و اجرا می شود و… را واقعاً نمی دانستم چون تجربه آن را نداشتم. بعد رفتم و دیدم اصلاً سیستم متفاوتی دارد. شما می روی سر صحنه و می گویند خب الان آیتم هواپیما داریم! میگويم خب! خیلی ممنون!
*یعنی آیتم فریبا که یکی از آیتم های جذاب این مجموعه طنز است، بدون هیچ فیلمنامهای از سوی شما اجرا شد؟
ـ نه، ببینید آقای رشیدپور یک طرح کلی با خودشان میآورند، من می گویم آقای رشیدپور می گوید، من می گویم ایشان می گویند به یک متن می رسیم…
*در واقع متن کار کارگاهی در میآید.
ـ بله دقیقاً، هر کدام از ما ایده های خودمان را می دهیم و در نهایت به یک اجرای تمرین شده می رسیم. خودم که اهل نوشتن نیستم، در واقع به یک اجرای کارگاهی برگرفته از آن نت اولیه و ایده هایمان می رسیم. به طور مثال در همان آیتم دکتر فریبا کاملاً فامیلي شخصیت همان لحظه در آمد…
*نداشتن فیلمنامه آماده و البته تیم نگارش در آثار این چنینی بسیار خطرناک است. چرا که در نهایت کار به جایی خواهد رسید که ایده ها و فانتزی های یک فرد به پایان می رسد و به تنهایی نمی تواند پیش برنده قصه های آیتمی با تعداد قسمت های بالا باشد؟
ـ به نظرم آقای رشیدپور به اندازه کافی در ذهنش قصه و فانتزی لازم را دارد. شاید رو نمی کند تا طراوت و جذابیت آن برای من بازیگر از بین نرود. اینکه شما فکر کنید ما 10 قسمت فیلمنامه آماده داریم و پیش از کلید با مطالعه سر صحنه می آییم، نه اینگونه نیست…
*خیلی از بزرگان طنز تلویزیون ما دقیقاً از همین مسئله لطمه مفصل و جبران ناپذیری خوردند. گاهی حتی عنوان و جایگاهشان در این ژانر از نداشتن متن متزلزل شده است؟ قبول کنید تا یک جا، می توان به خلاقیت کارگردان و سازنده امیدوار بود و پیش رفت…
ـ نمی دانم شاید خدای نکرده کار ما هم به آنجا بکشد، امّا فکر می کنم آقای رشیدپور مراقبت لازم را از پروژه شان می کنند. اول اینکه ما حدود 40 قسمت آماده داریم، تعدادی روی آنتن رفته و مابقی هم آماده است. ضمن اینکه ما داریم کم کم نویسنده وارد کار می کنیم. قرار است تعدادی از نویسنده های صاحب نام عرصه طنز به کمک ما بیایند تا سریال «عینک آفتابی» به آن مسیری که شما اشاره کردید نرود. ضمن اینکه 2 بازیگر چهره طنز قرار است به زودی به ما ملحق شوند. فکر می کنم با این اوصاف کار با انرژی جدید پیش می رود و دچار افت نخواهیم شد.
*مشخص است که «عینک آفتابی» در چند قسمت تولید خواهد شد؟
ـ دقیق نمی دانم، گویا قرار است در 130 قسمت این کار تولید شود. حالا کمتر یا بیشتر مطمئن نیستم.
*فکر می کنم فضا مهیا باشد تا از این به بعد شما هم به حیطه طنز تلویزیونی وارد شوید. حیطه ای که البته خیلی از بازیگران در آن به کلیشه تبدیل شدند و به ورطه تکرار افتادند.
ـ من 10 سال از خودم مراقبت کردم که در کار طنز وارد نشوم. حالا که آمدهام، سعی می کنم یا ادامه ندهم و به این کار به چشم یک تجربه نگاه کنم یا اینکه با وسواس انتخاب کنم و تنها با آدم های بنام این ژانر کار کنم. دوست دارم اگر بشود کار بعدی ام یک سینمایی کمدی باشد یا اینکه اصلاً کار نکنم.
*رضا رشیدپور را پیش از این در عرصه کارگردانی ندیده بودیم. او به عنوان یک شومن و مجری چقدر در بحث کارگردانی می تواند موفق باشد؟
ـ مهمترین خصوصیت کار ایشان به نظر من این است که بسیار ایده پذیر و پیشنهاد پذیر هستند. نکته دیگر اینکه وارد بازی بازیگران نمی شوند. بسیار با تیم شان تعامل دارند. هر کجا لازم باشد نظر عوامل را می پذیرد و هر کجا که نه خیلی رک و پوست کنده میگوید این شوخی خیلی بیمزه بود. خوب به بازیگر گوش میدهد امّا با توجه به خطی که در ذهنش دارد تصمیم می گیرد. یک اطمینان خاطر در ذهن او وجود دارد که آن را به بازیگر هم منتقل می کند و این به نظرم خیلی خوب است. اصولاً تحت تاثیر شنیدهها، شما درست میگویید، ما قبلاً او را در مقام کارگردان ندیده بودیم. من خودم تنها مهمان برنامه های او بودم امّا وقتی مرا دعوت کردند و رفتم و توضیحاتشان را شنیدم، یک اطمینان خاص به من گفت بپذیرم و الان هم پشیمان نیستم.
*آیتم های «عینک آفتابی» بی شباهت به ساختار آثار آیتمی ساخته های مهران مدیری هم نیست؟
ـ ما اصلاً منکر این نیستم که «عینک آفتابی» شباهت بسیاری به آثار آقای مدیری دارد. حتی ابتدای تیتراژ می آید با رخصت از آقای مهران مدیری، به هر حال طنز آقای مدیری متعلق به سبک و سیاق خودشان است. طنز آقای مدیری بر خلاف خیلی از طنزها دارای لودگی نیست، اصلاً شلنگ تخته در کار ایشان نمی بینیم. آقای رشیدپور هم بسیار به نظرم باهوش عمل کرده و از نسخه آقای مدیری به قدر لازم سود برده است. به نظرم کار درستی هم انجام داده است.
*بازخورد خوبی از «عینک آفتابی» گرفتید؟
ـ فکر نمی کردم این کار اینقدر زود بتواند مخاطبش را جلب کند. اصولاً این آثار پس از گذشت مدت زماني جواب می دهد امّا خدا را شکر مردم مخاطب این سریال هستند و با توجه اینکه مدت ها بود از این دست کارها در تلویزیون تولید نشده بود و سریال «شوخی کردم» آقای مدیری هم در رسانه های خانگی پخش شد، مردم خیلی خوب با سریال ما برخورد کردند.
بازخورد خوبی من از این سریال دیدم و مثل سریال «ستایش» توانسته مخاطبش را جلب کند.
*و امّا سریال «ستایش»، که شما در سری دوم آن با نقش پری سیما حضور پیدا کردید…
ـ بله من از طرفداران سری اول این سریال بودم. وقتی خانم دین محمد با من تماس گرفت، اصلاً رويم نشد که بگویم فیلمنامه را براي من بفرستید. آدرس گرفتم و رفتم. به طور حتم موفقیت سری اول دلیل اصلی انتخاب من بود.
در مورد نقشم اطلاعات کاملی نداشتم. وقتی رفتم دفتر با آقای سلطانی گپ و گفتی داشتم، نقش را به من معرفی کردند. ابتدا خیلی هراس داشتم. آقای مطلبی، نویسنده سریال هم در همان جلسه اول گفتند ما روی این نقش خیلی حساس هستیم، توضیحاتی داشتند که این کاراکتر باید اینگونه باشد.
*وضیحات نویسنده راجع به پری سیما چه بود؟
ـ می خواستند یک کاراکتر منفی را نشان بدهم که خیلی هم رو نباشد. معتقد بودند این شخصیت باید طوری نشان دهد که کدی به تماشاگر ندهد. نباید طوری بازی شود که تماشاگر دست او را بخواند و… در نهایت به دنبال یک شخصیت چندش بودند که تماشاگر او را طرد کند. در واقع پری سیما تنها، پیش صابر شیرین است و آنجاست که دلبری می کند. در کل ما او را بیشتر یک کاراکتر خاکستری می بینيم.
*در آوردن یک شخصیت سیاه که قرار است حالا مسیر قصه و جایگاه کاراکترهای سریال «ستایش» را بر هم بزند کار چندان ساده ای نبود، آن هم در مورد فریبا نادری که کمتر در این جنس و جمال دیده شده است.
ـ درست میگویید، کار سخت بود. من که اصولاً سر صحنه بازیگری شوخ و شنگ هستم، اینجا سعی کردم کمتر در جمع باشم. بیشتر در خودم بودم، خیلی از اواسط کار آرام بودم. با بچه ها خیلی دم خور نبودم تا حس و حالم تغییر نکند. دوست داشتم همراه با قصه که به یک پری سیمای بد تبدیل میشوم، حس و حالم را هم حفظ کنم و از نقش دور نشوم. جالب است بدانید هنوز هیچ چیزی رخ نداده، نگاه سنگین مردم را به خاطر این نقش منفی حس می کنم. البته این خوب است و نشان از آن دارد که من طوری بوده ام که مخاطب بازی مرا باور کرده است.
*اولین تجربه کار با سعید سلطانی را چگونه دیدید؟
ـ عالی و امیدوارم شرایطی مهیا شود که بتوانم مجدداً با ایشان همکاری داشته باشم. آقای سلطانی مرد بسیار نازنینی هستند. تمام کارگردانانی که من برای شان بازی کرده ام برایم قابل احتراماند امّا آقای سلطانی برایم جایگاه ویژهای دارد. حرف زدن با ایشان برایم باارزش بود. هیچ حرف اضافه ای نداشتیم و مدام در راستای بهبود کار صحبت می کردیم. گاهی با دو جمله حیاتی درسی سر صحنه به بازیگرشان میدهند که بسیار در کار کمک حال است. من حتی از ایشان درس زندگی گرفتم و خوشحالم که در کشورمان چنین کارگردانی داریم.
*به نظر شما سری دوم هم می تواند مثل سری اول جذاب و گرم پیش برود؟
ـ راستش را بخواهید در شروع و سکانس های شمال خیلی تماس تلفني داشتم که چرا تا این حد قصه شمال طول کشیده، شما چرا بازی ات شروع نمی شود؟! من معتقد بودم که نویسنده و کارگردان باید جوابگوی سوال باشند!
*و نظر خودتان؟
ـ به نظر من هم داستان شمال یک مقدار طولانی شده بود چرا که آنچنان داستان تو در توی چندانی هم وجود نداشت…
*می توانست زودتر جمع شود؟
ـ بله، به هر حال ما باید در نظر بگیریم که یک سریال ساخته می شود و شیوه داستان گویی در این ساختار با فیلم و تله فیلم متفاوت است.
*امّا قبول کنید در سری اول سریال «ستایش» اتفاقات و ماجراهای پی در پی و مفصلی طراحی شده بود که اینجا کمتر شاهد آن هستیم؟
ـ موافقم، ولی در این باره من خیلی نمی توانم صاحب نظر باشم. شما هم قبول کنید به علت تعدد ساخت تله فیلم ها صبر مخاطب هم کمتر از قبل و اعصاب ها هم ضعیف تر شده است…
*و در مورد پری سیما، اندازه حضور و فینالی منطقی خواهیم دید؟
ـ اگر منظورتان طول نقش و سکانس حضور باشد باید بگویم نه، ولی اگر منظورتان تداوم حس و فینال کاراکتر باشد باید بگویم بله، پری سیما حضوری درست و بجا دارد و در زمان لازم تاثیر خود را می گذارد. به نظرم چیدمان درستی بوده برای اینکه دختری بیاید و ضربه به خانواده ای بزند.
*و اگر صحبتی مانده…
ـ دوست دارم در ادامه امسال کمی استراحت کنم خانه بنشینم و در انتظار یک پیشنهاد خوب سینمایی باشم.