نقد کتاب آخرین انار دنیا
خلاصه کتاب آخرین انار دنیا
این سرزمین پر از انسانهای مهجوری است که به تنهایی نمیتوانند دردها و زخمهای خودشان را درمان کنند، نه، چندان کاری از دست من برنمی آید. هیچ کاری از من ساخته نیست اما حس میکنم باید بروم، با یک کلام هم که شده با تکان ساده دستی، دستم را برای انسانهای دیگر دراز کنم…
جملات فوق برگرفته از متن کتاب “آخرین انار دنیا” اثر “بختیار علی” نویسندهی کرد عراقی و مقیم آلمان است. اثری قابل احترام که در قالب داستانی جذاب، در کنار شخصیت پردازی قوی و فضاسازی هنرمندانه به نکوهش مقولهی جنگ میپردازد. آخرین انار دنیا از آن دسته کتابهایی است که پس از مطالعه، با دیدن صحنهی خاک خوردن آن در قفسهی کتاب فروشیها و مهجور ماندگیاش دلگیر خواهید شد.
رئالیسم جادویی
اثر مذکور با نثری شاعرانه و حاوی جملات تامل برانگیز فراوان، در سبک رئالیسم جادویی نگاشته شده و “تنهایی” کلید واژهی سراسر داستان است. تمام شخصیتهای کتاب به نوعی از تنهایی و غربت رنج میبرند. مردمانی که با وجود هم زبانی، برادری و فرهنگ یکسان پس از پیروزی قیامشان، درگیر جنگهای داخلی میشوند. آخرین انار دنیا شرح نوعی ویرانگی برگرفته از بی وفایی مردمان یک سرزمین است، سرزمینی پر از انار، موسیقی، رنگ و زیبایی. منظور از واژهی جنگ در کتاب، جنگهای داخلی کردستان عراق است که البته میتوان به برخی از جنگهای دیگر نیز تعمیم داد.
کتاب بیانگر تک گویی های مردی به نام “مظفر صبحدم” است که در جریان فداکاری برای فرماندهی خویش (یعقوب صنوبر)، بیست و یک سال در کویری بی انتها به اسارت گرفته میشود. مظفر، همزمان با اسارت خویش و رهایی یعقوب از وی درخواست مینماید که از فرزند تازه متولد شده و بدون مادرش یعنی “سریاس صبحدم” مراقبت کند. در طی سالهای اسارت مظفر، جنگها و تحولات متعددی رخ میدهد که منجر به پیروزی حزب آنها و به قدرت رسیدن یعقوب صنوبر میشود. اما دنیای ییش روی مظفر پس از آزادی، دنیایی است که جنگ چهرهی آن را دگرگون نموده است. بنابراین به جستجوی سه پسر خویش که هر کدام به سرنوشت تلخی دچار خواهند شد میپردازد ولی آنچه در دنیای سرشار از جنگ و خون ریزی مییابد چیزی به جز رنج، مرگ، آوارگی، فقر و گرسنگی نیست. در بطن تلخیهای داستان، درون مایهای از رومانتیسم و احساسات درونی انسانها نیز قابل مشاهده است.
نمادهای مختلف
آخرین انار دنیا نمادهای گوناگونی دارد، پسران مظفر هر کدام نماد مظلومان واقعی جنگ هستند که بعضا تمام تلاش خود را برای سامان بخشیدن به اوضاع آشفته انجام میدهند ولی با بی توجهی به آنان در نهایت قربانی جنگ میشوند. از بین دیگر شخصیتهای کتاب. یعقوب و مظفر هر کدام نمادی از دو رفتار متفاوت در قبال جنگ میباشند. مظفر ترجیح میدهد با وجود آن که کاری از دستش بر نمیآید با تحمل رنجها و تلخیها در دل جامعه بماند و اما یعقوب دوری گزیدن از فضای جامعهی مشوش و جنگ زده را میپسندد و در باغی خلوت میکند.
آخرین انار دنیا را باید چشید، باید تک تک واژههای آن را مزمزه کرد تا پیام آن را دریافت نمود: جنگها با هر هدفی که آغاز شوند، حاصلی جز ویرانی، فقر، سیاهی، سوختگی و تباهی انسانهای بی گناه ندارند.
نویسنده : مجید صادق حسینی
نقد کتاب کریم شیرهای دلقک ناصرالدین شاه