عقد حواله
عقد حواله چه ویژگی هایی در قانون دارد ؟
عقد حواله چه شرایطی و آثاری دارد ؟
عقد (قرارداد) حواله یکی از عقود معین در قانون مدنی ایران است؛ به این معنی که همهی شروط و ویژگیهای آن در این قانون بهطور اختصاصی ذکر شده است. در این مبحث قرار است با مفهوم این عقد، کارکرد و آثار آن آشنا شویم.
حواله در لغت از ریشه حول و به معنای انتقال دادن آمده و در اصطلاح حقوقی نیز عقدی است که به موجب آن طلب فردی از ذمه شخص مدیون به ذمه فرد دیگری منتقل میشود.
مدیون را محیل یا حوالهکننده، طلبکار را محتال و شخص ثالثی که حواله را میپذیرد، محالعلیه مینامند که قانونگذار به این موضوع در ماده ۷۲۴ قانون مدنی اشاره کرده است.
عقد حواله بین محیل و محتال منعقد شده و با قبول محالعلیه (شخص ثالث) تکمیل میشود.
بر اساس ماده ۷۲۵ قانون مدنی، «حواله محقق نمیشود؛ مگر با رضای محتال و قبول محالعلیه.»
ارکان عقد حواله
- محیل
- محتال
- محالعلیه
در عقد حواله، محیل به محتال مدیون میشود؛ در غیر این صورت چنین عقدی حواله نخواهد بود و میتواند به عنوان قراردادی خصوصی مطرح شود.
البته لازم نیست که محالعلیه نیز به محیل بدهکار باشد، یعنی اگر شخصی به دیگری حواله دهد که قرض مرا بپرداز، لزوماً او نباید بدهکار باشد تا قرض دیگری را پرداخت کند، بلکه طبق ماده ۷۲۷ قانون مدنی، در این صورت محالعلیه در حکم ضامن است.
در این زمینه، قانونگذار در ماده ۷۲۷ قانون مدنی میگوید: «برای صحت حواله لازم نیست که محالعلیه مدیون به محیل باشد؛ در این صورت محالعلیه پس از قبولی در حکم ضامن است.»
همچنین لازم نیست که محالعلیه، مالدار باشد. در حقیقت برای صحت حواله، ملائت (مالدار بودن) محالعلیه شرط نیست اما اگر در هنگام عقد، محتال جاهل بر اعسار محالعلیه باشد، حق فسخ خواهد داشت.
در این خصوص نیز ماده ۷۲۹ قانون مدنی اشعار میدارد: «هر گاه در وقت حواله، محالعلیه معسر بوده و محتال جاهل به اعسار او باشد، محتال میتواند حواله را فسخ و به محیل رجوع کند.»
نکته دیگری که باید به آن اشاره کرد، این است که مورد حواله باید دین بوده و در ذمه ثابت شده باشد تا بتوان آن را منتقل کرد.
ابعاد عقد حواله
- انتقال دین از ذمه محیل به محال علیه.
- انتقال طلب محیل از محالعلیه به محتال.
اگر محالعلیه به محیل مدیون نباشد، فقط دارای بعد اول خواهد بود.
آثار عقد حواله
حواله دارای آثاری به شرح ذیل است:
۱- برائت ذمه محیل (مدیون)
بر اثر حواله، رابطه حقوقی بین مدیون و دائن قطع شده و به جای آن رابطه حقوقی میان دائن (محتال) و محالعلیه ایجاد میشود و این عمل با قبول محالعلیه خواهد بود.
۲- اشتغال ذمه محالعلیه
پس از تحقق حواله، ذمه محیل از دینی که حواله داده است، بری و ذمه محالعلیه مشغول میشود.» (مفاد ماده ۷۳۰ قانون مدنی)
از آنجایی که حواله عقدی لازم است، نمیتوان آن را فسخ کرد؛ مگر این که دلیل قانونی داشته باشد؛ مانند اختیار فسخ محتال به دلیل اعسار (تنگدستی) محالعلیه در صورت جهل محتال در هنگام عقد یا این که خیار فسخی شرط شده باشد یا به وسیله خیار تخلف از شرط فسخ کنند.
موارد بطلان حواله
الف) فقدان شرایط اساسی صحت عقد از قبیل قصد طرفین و فقدان شرایط اساسی ماده ۱۹۰ قانون مدنی.
بر اساس این ماده، «برای صحت هر معامله شرایط ذیل اساسی است:
- قصد طرفین و رضای آنها.
- اهلیت طرفین.
- موضوع معین که مورد معامله باشد.
- مشروعیت جهت معامله.»
ب) در صورتی که دین موضوع حواله به علتی از بین برود یا این که باطل باشد. چون عقد حواله، دائر بر مدار دین است.
بر اساس ماده ۷۳۳ «اگر در بیع، بایع (فروشنده) حواله داده باشد که مشتری ثمن را به شخصی بدهد یا مشتری حواله داده باشد که بایع ثمن را از کسی بگیرد و بعد بطلان بیع معلوم شود، حواله باطل میشود و اگر محتال، ثمن را اخذ کرده باشد،
باید مسترد دارد اما اگر بیع به واسطه فسخ یا اقاله منفسخ شود، حواله باطل نیست اما محالعلیه بری و بایع یا مشتری میتوانند به یکدیگر رجوع کنند.
مفاد این ماده در مورد سایر تعهدات نیز جاری خواهد بود.»با تحقق عقد حواله و قبول آن توسط مشتری، دین بایع به مشتری منتقل شده و ذمه مشتری از دینی که بر بایع دارد، بری میشود.
اگر کشف شود که بیع باطل است و مشتری دینی بر بایع نداشته است، کشف میشود که حواله هم باطل است؛ چرا که حواله بدون مورد بوده است.
عقد حواله بین محیل و محتال منعقد و با قبول محالعلیه تکمیل میشود. چنانچه محالعلیه مدیون محیل نباشد، حواله فقط دارای یک بعد یعنی انتقال دین از ذمه محیل به ذمه محالعلیه است که بنا بر تقاضای محیل صورت میگیرد.
محالعلیه نیز پس از قبولی در حکم ضامن است.
شرایط خاص عقد حواله
عقد حواله دارای شرایط خاصی به شرح ذیل است:
الف) نیاز عقد حواله به سه طرف
عقود دارای دو طرف ایجاب و قبول هستند. در عقد حواله علاوه بر محیل و محتال که دو طرف عقد هستند، محالعلیه نیز باید باشد و آن را قبول کند.
عقد حواله بدون شرکت محالعلیه عنوان حواله پیدا نمیکند.
در حقیقت حواله بدون محالعلیه تحقق نمییابد و محالعلیه علاوه بر اینکه باید دارای اهلیت باشد، لازم است که قصد و رضا نیز داشته باشد.
ب) مدیون بودن محیل به محتال
طبق ماده ۷۲۶ قانون مدنی «اگر در مورد حواله، محیل مدیون محتال نباشد، احکام حواله در آن جاری نخواهد بود.»
بنابراین شرط تحقق حواله، مدیون بودن محیل به محتال است.
ج) مدیون بودن محالعلیه به محیل
علیالقاعده کسی که حواله صادر میکند تا دیگری (محالعلیه) وجهی را به محتال پرداخت کند، باید مدیون محیل باشد، در غیر این صورت، به چه مناسبت محالعلیه باید دستور محیل را در پرداخت اجرا کند.
اساسا طبق ماده ۷۲۵ وقتی حواله تحقق پیدا میکند که محالعلیه حواله را بپذیرد.
د) عدم لزوم ملائت محالعلیه
همانگونه که در ماده ۷۲۸ تصریح شده است «در صحت حواله، ملائت محالعلیه شرط نیست.»
بنابراین دارا بودن و امکان پرداخت مورد حواله از سوی محالعلیه از شرایط عقد حواله نیست، اما اگر محتال به اعسار محالعلیه آگاه بود و معالوصف عقد حواله را قبول کرد و محالعلیه نیز قبولی خود را اعلام کرد، عقد حواله به صحت واقع شده و انتقال دین صورت گرفته است.
عقد حواله در واقع نوعی وسیلهی پرداخت است. بدهکار با انجام حواله، دین خود را ادا میکند و بعد از این که عقد حواله بسته شد، دیگر به طلبکار هیچ بدهیای نخواهد داشت.
در عوض شخص محالعلیه است که در مقابل طلبکار مسئول میشود و باید بدهی را بپردازد.
طلبکار هم فقط میتواند از او پرداخت دین را مطالبه کند و دیگر نمیتواند سراغ طلبکار اولی برود و طلب خود را از او مطالبه کند.
اهلیت در حواله
گفته شد که حواله یک عقد و قرارداد است بنابراین اشخاصی که میخواهند این عقد را منعقد کنند باید اهلیت داشته باشند و بتوانند در اموال خود تصرف کنند.
به این ترتیب تاجر ورشکسته، چون حق تصرف در اموال خود را ندارد، نمیتواند با کسی عقد حواله منعقد کند.
انحلال عقد حواله
نکتهی مهم دیگر در مورد نحوهی انحلال عقد حواله است. عقد حواله یک عقد لازم است؛ به این معنی که طرفین باید به آن متعهد و پایبند باشند و نمیتوانند جز در موارد معدود قانونی آن را به هم بزنند. این موارد قانونی عبارتاند از:
- اعسار محالعلیه: اعسار به معنای ناتوانی مالی است. گفتیم که حواله در واقع نوعی وسیلهی پرداخت دین است؛ بنابراین محالعلیه باید توانایی مالی پرداخت دین موردنظر را داشته باشد.
حال اگر محالعلیه توانایی مالی پرداخت چنین مالی را نداشته باشد و به اصطلاح حقوقی «مُعسِر» باشد و طلبکار هم به این مسئله آگاهی نداشته باشد، میتواند عقد حواله را فسخ کند و به خود بدهکار اصلی مراجعه کند و طلبش را از او بگیرد.
- تخلف از شرط: اگر ضمن عقد حواله، شرطی و تعهدی به نفع هریک از طرفین شده باشد، اما آن فرد مسئول از اجرای آن شرط سر باز بزند، در اینجا هم شخص ذینفع میتواند عقد حواله را بههمبزند.
- اقاله: اِقالِه یک عمل حقوقی است که در آن طرفینی که قبلا با هم قراردادی را منعقد کردهاند، توافق میکنند که آن قرارداد را بههمبزنند. در واقع همان ارادههایی که میتوانند با توافق، قراردادی را ایجاد کنند، همان ارادهها هم میتوانند آن توافق را بر هم بزنند.
این عمل در حقوق «اقاله» نامیده میشود در اینجا هم هرگاه بدهکار، طلبکار و محالعلیه به این نتیجه برسند که دیگر نمیخواهند عقد حواله وجود داشته باشد، میتوانند آن را اقاله کنند و به هم بزنند.
منبع : مجله اینترنتی دلگرم