دسته بندی نشده

جهان در آستانه پیری

جمعیت جهان با سرعت بیشتری درحال‌پیرشدن است. با بُروز این تغییر جمعیت‌‌شناختی، سیستم‌ بهداشت و درمان با مشکلاتی مواجه خواهد داشت که دولت‌ها قبلاً آن را پیش‌‌بینی نمی‌‌کردند. بزرگ‌ترین آن‌ها این است که چگونه دولت‌ها خواهند توانست پاسخگوی نیازهای فزاینده‌‌ این جمعیت سالخورده باشند؛ آن‌هم در شرایطی که جمعیت جوان و آماده‌‌به‌‌کار آن‌‌ها درحال‌کاهش است.

امروزه، با مسئله‌ پیری جمعیت مواجه‌‌ایم؛ اما علت بُروز این پدیده چیست؟ تعداد زیادی از عوامل در بروز این مسئله نقش دارند. اولین عامل، افزایش امید به زندگی در میان ما در قرن گذشته است. تا پیش از قرن بیستم، میانگین امید به زندگی در اکثر مناطق مهم دنیا حدود ۳۰ سال بود. در اوایل قرن بیستم، امید به زندگی در کشورهایی که به‌‌تازگی صنعتی شده بودند، شروع به افزایش کرد؛ درحالی‌که در کشورهای دیگر، این شاخص ثابت باقی ماند.

امروزه به‌‌لطف پیشرفت‌‌ سطح سلامت عمومی و اقدامات موفقیت‌‌آمیز در کنترل بیماری‌‌های عفونی، متوسط امید به زندگی در سطح جهان به ۷۲ سال رسیده است. آنتی‌بیوتیک‌ها و واکسیناسیون به کاهش شمار تلفات ناشی از بیماری‌های واگیردار کمک کرده‌اند. پیشرفت‌های پزشکی نظیر فناوری‌های پیچیده‌‌ غربالگری، در تشخیص بیماری‌‌ها مؤثر بوده‌‌اند و پزشکان و پرستارها نیز اکنون می‌‌توانند بسیار زودتر از هر زمان دیگری فرایند درمان را آغاز کنند. بهبود در تکنیک‌ها و روش‌های جراحی نیز امید به زندگی را برای بسیاری از افراد افزایش داده است.

تغییرات چشمگیر در نرخ باروری

همان‌‌گونه که امید به زندگی افزایش یافته، همزمان تغییرات کاهشی محسوسی در نرخ باروری در سراسر جهان به‌‌وجود آمده است. در اواسط دهه‌‌ ۱۹۶۰، هر زن به‌‌طور متوسط بیش از ۵ فرزند داشت؛ ولی امروزه، این میانگین به کمتر از ۲/۵ رسیده است. کشورهای توسعه‌یافته به‌‌طور خاص دارای پایین‌ترین نرخ باروری در سراسر جهان هستند. در این میان، اروپا با میانگین ۱/۶، پایین‌ترین نرخ باروری را دارد.

درمقابل، آفریقای‌مرکزی و غربی با میانگین تعداد ۵ فرزند در ازای هر زن، بیشترین نرخ باروری را دارند. بااین‌حال، برخی از مناطق درحال‌توسعه نیز با تشدید در افت نرخ باروری مواجه‌اند. هم‌‌اکنون در آسیا و آمریکای‌لاتین و منطقه‌‌ کارائیب، میانگین نرخ باروری حدوداً به ۲/۲ فرزند در ازای هر زن رسیده است.

امروزه، تقریباً نیمی از جمعیت جهان در کشوری زندگی می‌کنند که نرخ باروری در آن، کمتر از نرخ جایگزینی است. نرخ جایگزینی به‌‌معنای تعداد فرزندانی است که هر زن باید داشته باشد تا سطح فعلی جمعیت ثابت بماند. این رویکرد منجر به بُروز پدیده‌‌ جدیدی به‌‌نام «باروری زیر خط جایگزینی» شده است؛ به این معنی که بسیاری از کشورها، همزمان با پیرشدن در حالت تجربه‌ انقباض جمعیت هستند.

تغییرات در گروه حامیان و نقش خانوادگی و آرایش زندگی

علاوه‌‌بر تغییرات یادشده در میزان امید به زندگی و باروری، تغییرات اجتماعی عمده‌ای نیز در گروه حامیان و نقش‌های خانوادگی و آرایش زندگی رخ داده است که همگی بر چگونگی روند پیرشدن جامعه مؤثر هستند. مهاجرت نسل‌های جوان‌‌تر به بازارهای شهری و برون‌‌شهری یکی از همین تغییرات است که باعث شده جمعیت مسن ساکن روستاها تنها بمانند. جمعیت جوان از کشورهایی با درآمد کمتر به کشورهایی با درآمد بیشتر مهاجرت می‌کنند تا فرصت‌های بیشتری برای کار بیابند. این میزان مهاجرت به‌سمت شهرهای بزرگ‌تر و پرجمعیت‌‌تر بی‌سابقه است. در تاریخ بشر، این اولین‌بار است که اکثریت جمعیت جهان در شهرهای پرجمعیت زندگی می‌کنند.

همزمان با مهاجرت نسل‌های جوان به شهرهای بزرگ‌تر، آرایش زندگی نیز تغییر کرده‌ است. زندگی چندنسلی که در کشورهایی مانند ژاپن یک سنّت محسوب ‌‌می‌‌شد، امروزه دیگر رونقی ندارد. تعدادی از کشورها، افزایشی چشمگیر در جمعیت افراد تنها و سالخورده‌شان را شاهد هستند. در بعضی از کشورهای اروپایی، بیش از ۴۰ درصد از زنان ۶۵ساله یا بزرگ‌تر، به‌‌تنهایی زندگی می‌کنند.

تمام این تغییرات اجتماعی منجر به محدودترشدن گروه حامیان اجتماعی برای نسل‌های مسن‌تر خواهد شد. با این تغییرات، نقش‌های خانوادگی و انتظارات از نو تعریف می‌‌شوند و فرزندان بزرگسال با فشارهای شدیدی برای مراقبت از والدین پیر و نیز خانواده و فرزندان خود روبه‌رو هستند. این گروه از افراد با نام «نسل ساندویچ» شناخته می‌شوند و به گروهی از افراد ۳۰ تا ۶۰ساله اطلاق می‌‌شود که به‌‌طور همزمان از نسل جوان‌‌تر و نسل مسن‌تر از خود مراقبت می‌کنند؛ آن‌هم در شرایطی که نسل مسن‌‌تر، معمولاً در مکانی دورتر از آن‌‌ها زندگی می‌‌کند.

بار فشارهای وارده بر این نسل نوظهور بیشتر بر دوش زنانی است که تمایل بیشتری به اتخاذ این مسئولیت‌های دوگانه دارند. در بسیاری از فرهنگ‌ها، ازجمله فرهنگ‌های آسیایی، ترسی فزاینده از تضعیف ارتباط بین والدین مسن و فرزندان احساس می‌شود. این ترس هرگونه تنزل در روابط عاطفی و عملی و نیز احساس مسئولیت فرزندان به والدینشان را شامل می‌‌شود.

فرصت‌‌های ازدست‌‌رفته

پیرشدن و میزان باروری از لحاظ تاریخی به‌‌عنوان شاخص‌های اقتصادی درنظر گرفته می‌‌شوند. همان‌گونه که جوانی و باروری، نمادی از شکوفایی و رشد اقتصادی در جامعه محسوب می‌شود، سالخوردگی و انقباض جمعیت نیز نشانگر انقباض اقتصادی بوده است. مسلماً ارمغان این تفکر سنّتی، ازدست‌رفتن فرصت‌‌هاست.

وقتی کشورها در سرمایه‌‌گذاری صحیح روی جمعیت سالخورده‌ خود شکست بخورند، فرصت بهره‌‌برداری از سرمایه‌‌ عظیم و روبه‌‌رشد را از دست خواهند داد. پیری مفهومی وسیع‌‌تر از دوره‌‌ زوال و مرگ است. همزمان با پیرشدن، درون فرد خِرد و تجربه‌‌ زندگی و دوراندیشی شکل می‌‌گیرد. جمعیت مسن و سالخورده هنوز هم می‌توانند نیروی کار مهم و مولدی تأثیرگذار برای درآمدزایی و منبعی مهم برای حمایت اجتماعی از اعضای گروه خودشان باشند.

برای اینکه کشورها بتوانند به حداکثر ظرفیت خود در استفاده از جمعیت سالخورده‌‌ برسند، به تغییراتی بنیادی در نحوه‌‌ نگرش سیاست‌‌مداران به مقوله‌‌ پیری نیاز دارند.

به‌‌عنوان نمونه‌‌ای از این تلاش‌‌ها، می‌‌توان به برنامه‌‌ای با عنوان Stay Young Navigators در سنگاپور اشاره کرد. این برنامه‌‌ جامعه‌‌محور به‌‌منظور آموزش بزرگسالان مسن‌‌‌تر برای کمک به همتایان خود شکل گرفته است تا این گروه بهتر بتوانند از خدمات حوزه‌‌ سلامت و منابع اجتماعی و حمایت‌‌های مالی لازم بهره‌‌مند شوند. این برنامه توانسته هزینه‌‌های سیستم درمانی کشور را کاهش دهد و درعین‌حال، با بهبود وضعیت سلامت و رفاه سالخوردگان، از این جمعیت به‌‌عنوان نیرویی مفید بهره ببرد.

مجله اینترنتی زندگی سالم

روزبه خانجانی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا