جنگل پرتقال؛ سفری خیالی به شمال
اگر به دنبال تماشای یک فیلم رؤیایی و زیبا در جنگلهای شمال هستید که شما را به تعطیلاتی خیالی ببرد این آخر هفته فیلم جنگل پرتقال را ببینید.
جنگل پرتقال، داستان معلمی به نام علی بهاریان و با نام هنری سهراب بهاریان است که در رشته نمایشنامهنویسی تحصیلکرده و حالا پس از سالها بیکاری بهتازگی در یک مدرسه بهعنوان معلم ادبیات مشغول به کار شده است.
معلمی آنچنان سختگیر که در عرض ۳ روز ۵ نفر را از کلاس اخراج میکند و حالا از طرف مدیر تهدید میشود که اگر تا ۲ روز دیگر مدرک تحصیلیاش را تحویل ندهد، عذرش را از مدرسه میخواهند!
آقای معلم علیرغم میل خود به شهر محل تحصیلش در تنکابن میرود و بهاینترتیب فیلم بر بستر روایتگری این سفر پیگیری شده و با شکافتن شخصیت فرهیخته و معلم ادبیات، شخصیتی دیگر از او نمایان میشود که سالها پیش در دانشگاه دختری عاشقپیشه را مورد آزار و اذیت قرار داده است و…
آرمان خوانساریان یکی از فیلم اولیهای جشنواره فجر امسال بود که با فیلم جنگل پرتقال در این جشنواره حاضر شد؛ فیلمی که تحسین تماشاچیان و منتقدان را به همراه داشت. رسول صدرعاملی تهیهکننده نخستین فیلم آرمان خوانساریان است.
سارا بهرامی و رضا بهبودی از بازیگران اصلی فیلم جنگل پرتقال هستند. در این فیلم حسام نورانی، فراز سرابی، داوود فتحعلی بیگی، فرشته مرعشی، ارشیا نیکبین، حمیدرضا عباسی، زینب شعبانی و بازی کردهاند.
چالشهای شخصیت اصلی فیلم آن جایی آغازمی شود که دختری که در دوران دانشگاه شخصیت اصلی را دوست داشته میگوید فراموشی گرفتهام؛ اما در نهایت میفهمیم تمام آن خاطرات تلخ گذشته از عشقش را به یاد دارد و حالا باید برای جبران اتفاقات ۱۵ سال پیش تلاش کند.
آرمان خوانساریان، کارگردان فیلم در نشست خبری این فیلم گفت: به نظرم بخش زیادی از هر فیلمی از تجربههای شخصی خود من کارگردان میآید. تمام لحظههای فیلم خاطرات مختلف شخصی خودم بود که همه آنها را در فیلم جمع کردم. این فیلم در ادامه فیلمهای کوتاهم بود و دنبال این بودم که قصه متفاوتتر و در شهر جدیدتری باشد و دوست داشتم در فیلم زیاد دادوفریاد وجود نداشته باشد.
رسول صدرعاملی نیز در نشست خبری این فیلم گفت: موضوع زنان بخش مهم فیلم بود، نگاهی که مرد به زن دارد؛ این به ما یاد میدهد که خودمان را زود قضاوت نکنیم اسیر جو و شرایط نشویم و ذهن خودمان را محترم بشماریم. کار با نسل جدید فیلمساز بسیار جذاب و خوب است البته خیلی هم اذیت میشوم، نزدیکشدن به آنان، درک آنها و رسیدن به نگاه متقابل، زمان میبرد و تردید نکنید سینمای آینده ایران بسیار درخشان خواهد بود.
واقعیت این است شخصاً از زمانی که خودم را شناختم آنقدر در کارگردانی و تلاش خود تنها بودم که الان آنان را درک میکنم. بعضی اتفاقات در رنج سنی خاصی است که خانوادهها کمتر به آنان توجه میکنند، بخشی از موفقیت جامعه این است که نسل جدید را دریابیم. من ۲۶ سال پیش با فیلم «دختری با کفشهای کتانی» هشدار خودم را دادم و باید این روند را ادامه داد.