فرهنگ و هنر

جای خالی فرهنگ در اینستاگرام

بازیگران ایران فعال در اینستاگرام

بهنوش بختیاری، رامبد جوان، بهاره رهنما، مهراب قاسم خانی، محمد رضا گلزار و … سلبریتی های همواره در اوج اینستاگرام هستند که این روزها نرم افزار برتر در فضای مجازی است. چرایی اینکه بهنوش بختیاری با تتلو درگیر شده است و بعد آشتی کرده‌اند و بعد کاریکاتور یکدیگر را به هم اهدا کردند واقعا جای تعجب دارد؟ از آن قابل تأمل تر اینکه مهران مدیری که همواره ادعای دوری از فضای مجازی را به رخ دیگران می‌کشید، این روزها پس از اکران اولین فیلم خود در سینما به همه حاشیه‌ها از گزافه گویی هایی که درباره خانواده‌اش شده است تا کمترین نقدها به فیلمش را پاسخ می‌دهد. جامعه ما ازدواج را به طور ویژه‌ای در آغوش می‌گیرد مخصوصا اینکه از سوی سلبریتی ها و چهره‌های شناخته شده در این زمینه باشد؛ به عنوان مثال: ازدواج مجدد بهاره رهنما داغ‌ترین سوژه این روزهای اینستاگرام است که به طور مشخصی کش داده می‌شود.

*دار و دسته بیکاران

دو دسته فرهنگ در فضای مجازی گردش می‌کنند. دسته اول برای تفریح و بازدید از پروفایل خود به این نرم افزار مراجعه می‌کنند و دسته دوم با روان پریشی عمیقی به زمین و زمان در این فضا بدگویی می‌کنند، پروفایل دیگران را هک کرده و عکس‌های خصوصیشان را به معرض دید همگان می‌گذارند. این دو دسته را نمی‌توان از نظر فرهنگی مورد ارزیابی قرار داد؛ چرا که هر فردی در شرایط خاص خود با مسائل اجتماعی برخورد می‌کند و انگیزه‌اش از این همه پوشش رویدادهای مختلف مشخص نیست. در این بین اگر روی ذره بین این نرم افزار کلیک کنید، این نرم افزار به طور پیشنهادی عکس‌ها و فیلم‌هایی را به شما نمایش می‌دهد که از سوی کاربران بیشترین بازدید را داشته و مسلما هیچ متنی به اندازه حاشیه برای مخاطب جذاب نیست. فرهنگ استفاده از این نرم افزار به کاربر تزریق می‌شود بدون اینکه هیچ آموزشی نیاز باشد یکی از راه‌های نفوذ فرهنگی در جوامع افزایش ارتباطات بصری به هر شکل ممکن است؛ به طوری که حتی خود این سلبریتی ها نیز نمی‌دانند در حال ایفای نقش روی صحنه بیگانگان هستند. مهم‌ترین مشکلی که به نظر می‌رسد استفاده از این فضاها را گسترش می‌دهد بیکاری و بی هدفی در زندگی فردی و اجتماعی افراد است که جا دارد در این زمینه مسئولان با جدیت بیشتری به بررسی مسائل بپردازند.

*مرگ مغزی

مرجوعان به فضای مجازی در ایران عملا دچار زوال اندیشه خواهند شد هم از سوی هدف گذاری در خانواده و هم از سوی شوق به زندگی؛ به طوری که در تصویری که حامل یک پیام ناهنجار است، جایی برای تفکر باقی نمی‌ماند جز واکنش به جهت مثبت یا منفی به آن سوژه. در کنار این سلبریتی های پروفایل‌هایی دیده می‌شود که با انتشار جمله‌های فیلسوفانه از بزرگان ادبیات جهان عملا فرهنگ کتابخوانی را در کشور کاهش می‌دهد. از یک ساختار مجازی آن هم در وسعت بصری با قابلیت انتشار محتوا جایی برای درک عمیق از رویدادها در این زمینه وجود ندارد. مخصوصا هنگامی که حواشی از متن‌هایی حاصل می‌شوند که واقعیت محض را به دوش می‌کشند. در این زمانه هیچ دغدغه‌ای بالاتر از این برای یک هنرمند نیست که به فحش‌ها و حواشی فضای مجازی پاسخ دهد؟ هیچ مشخصه دیگری نمی‌تواند ذهن هنرمند را به تکاپو اندازد؟ واقعا جای تعجب دارد که چرا هنرمندان ما مخصوصا آنهایی که بیشترین دنبال کنندگان را دارند فضای مجازی را از دنیای واقعی که در آن زیست می‌کنند، نفس می‌کشند و می‌آفرینند، جدی‌تر می‌گیرند. در این لحظه نمی‌توان هیچ فرضیه‌ای را به عنوان یک برهان قاطع برای وقوع چنین رویدادهایی در نظر گرفت. حال جای خالی فرهنگ در کشور بیش از هر زمان دیگری احساس می‌شود، اکنون کشورمان در زمان وارونگی فرهنگی به سر می‌برد، باید به طور جدی این مسئله از سوی مدیران فرهنگی پیگیری شود.

نویسنده : علی رفیعی وردنجانی

همچنین بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا