«اشرافزادگان فقیر»؛ کتابی که باید هرروز خواند
«همه میخواهند به خرج دولت زندگی کنند. آنها فراموش کردهاند که خود دولت به خرج همانها زندگی میکند. »
جمله جالبی که خواندید بخشی از کتاب «اشرافزادگان فقیر»است؛ کتابی پرفروش نوشته « رضا حیاتالغیب » که توسط انتشارات سخنوران در زمینه خودیاری منتشر شده و میخواهد از دید نویسنده به مخاطب یادآوری کند فقر یک توهم است، توهمی به اندازه طول تمدن بشریت است: این یک توهم است که باید برای کسب منافع با همدیگر بجنگیم، چون هیچ کمبودی در هیچ جای جهان هستی وجود ندارد و همه مردم به مرور این را متوجه خواهند شد و آن زمان، زمانی خواهد بود كه صلح سرتاسر جهان را فرا خواهد گرفت. »
رضا حیاتالغیب در روی جلد کتاب نوشته نوشتن این کتاب یک ضرورت بود و در بخشی از کتاب مینویسد: «در مورد فقر صحبت نکنید؛ درباره آن بحث نکنید؛ خود را با آن و حواشیاش درگیر نسازید؛ هرگز فکر نکنید که چه باعث فقر میشود؛ شما نمیتوانید با آن کاری بکنید. به این فکر کنید که چه چیزی میتواند باعث ثروت شود؟
آنچه شما را علاقهمند کند و علاقه شما را به سمت خود جذب کند، برایتان اتفاق خواهد افتاد. وقت خود را با کارهای بیهوده هدر ندهید. بحث کردن در مورد هر چیزی سبب به وجود آمدن آن میشود. منظور این نیست که شما باید بیرحم و نامهربان باشید و نیازهای مردم و نالههای آنها را نشنوید…. بحث این است که نباید فقر را مورد بررسی و مطالعه قرار دهید… از هیچ راهی! اگر فقر پشت سر شما باشد، هر انچه قدرت دارد، پشت سر شما جا میگذارد؛ و این باعث به وجود آمدن خوبی روبه روی شما میشود. »
نوسنده معتقد است عدهای میخواهند آحاد مردم در فقر و ناآگاهی زندگی کنند؛ چرا که این گونه به راحتی به بردگی گرفته خواهند شد! حال اگر مردم آگاه شوند و به راحتی فراوانی و نعمت را به زندگی خود دعوت کنند، دیگر هیچ کسی برده و دیگری با یک سیستم نخواهد شد؛ این چیزی نیست که آنها میخواهند و البته که اشتباه میکنند؛ چون اگر قوانین جهان هستی را خوب درک میکردند، متوجه میشدند که بدون به بردگی گرفتن دیگران هم میتوان به همهی خواستههای خویش رسید.
حیات الغیب در کتاب اشراف زادگان فقیر حرفهای جدیدی را مطرح میکند؛ ادعایی که بیان میکند ثروت و فقر توهم ذهن آدم است. فقر تنها به این دلیل وجود دارد که برخی از نیروها در جهان وجود آن را لازم و ضروری میدانند. به این ترتیب عدهای برای همیشه در فقر زندگی میکنند تا دیگران به ثروت، پول و امکانات دسترسی داشته باشند.
توهمی که عامل اصلی تمامی مصیبتهای روی زمین است. در بخشی از کتاب میخوانید: زمانی که عموم مردم به توهم و غیر طبیعی بودن «فقر» پی ببرند، آن زمان سرتاسر زمین سرشار از صلح خواهد شد؛ چرا که دیگر دلیلی برای جنگیدن، رقابت و یا آسیب زدن به طبیعت وجود ندارد. این کتاب برای کسانی است که میخواهند آنچه که واقعاً هستند را زندگی کنند، نه آنچه که جامعه و اطرافیان از آنها انتظار دارند. و همچنین یک نقشه راه قدرتمند برای کسانی است که میخواهند در سفر زندگیشان، آزادی را به جای امنیت برگزینند. «اشرافزادگان فقیر» با رونمایی از ۴۰ پردهی حقیقت شما را به ثروت که ماهیت حقیقیتان است، سوق میدهد. کسانی که این کتاب را بدون تعصب و با ذهن و قلبی گشاده به پایان برسانند؛ بیشک در انتهای آن از رویکردی بسیار وسیعتر و ذهنی کاملاً باز نسبت به زندگی و معنای آن برخوردار خواهند بود.
بخشهایی از کتاب اشرافزادگان فقیر:
«هر قدر هم که در ستایش فقر صحبت شود، باز هم این واقعیت پابرجاست که نمیتوانیم زندگی کامل و موفقی داشته باشیم، مگر اینکه ثروتمند باشیم. هیچکسی بدون پول کافی نمیتواند به بالاترین سطح استعداد و رشد روحیاش برسد؛ چون برای گشایش روح و رشد استعدادها به چیزهای زیادی احتیاج داریم و بدون پول نمیتوانیم آنها را فراهم کنیم. خداوند صفات بسیار زیادی دارد، ولی هیچگاه صفت فقر را برای خود برنگزیده و نگفته است فقیرم! خداوند در تمام کتابهای آسمانی خود را غنی و صمد معرفی کرده است؛ بینیاز و سرشار از غنا! پس فقر نه فضیلت است و نه میتواند خواست خداوند باشد. هیچ کجای جهان هستی، شما آثاری از فقر نخواهید دید، مگر در یک مورد و آن هم بین انسانهایی که فقر را باور کرده و با آن زندگی میکنند. شما فقط در یک گوشه از جهان فقر را خواهید دید و آن گوشه جایی است که انسانهای فقیر با انعکاس نگاه و انرژی فقیرانهی خود باعث تجلی فقر در سر و روی آن منطقه میشوند. انسان حق زندگی دارد. این بدان معناست که او قابلیت این را دارد که بتواند بدون مشکل از هر امکاناتی که برای حداکثر پیشرفت ذهنی، روحی و جسمی خود نیازمند است بهره بگیرد. به بیانی دیگر او حق دارد ثروتمند باشد. برای ثروتمندشدن واقعی نباید به میزان اندک رضایت داد. هیچکس نباید به امکانات اندک رضایت دهد، در حالیکه میتواند و توانایی آن را دارد که از امکانات بیشتری لذت ببرد. رضایت داشتن به اندک احمقانه است. ما نمیتوانیم جلوی این آرزو را بگیریم که دوست داریم همانی باشیم که توانش را داریم. »
« دولتها، بانکها، سیاستها هرکاری را که از نظر مالی برای شما انجام دهند، در کنار آن زنجیری به پای شما میبندند که مانع آزادی مالیتان هم از نظر فیزیکی و هم متافیزیکی میشود. آزادانه و خلاقانه زندگی کنید و بینیاز از کمک دولتها باشید. کارمند و کارگری که از روی عشق و علاقه نباشد، یک نوع بردگی است که در نهایت شما را به شرک میکشاند، چون خیالتان راحت است که در پایان هر ماه مبلغی مشخص به حسابتان واریز میشود؛ در حالیکه خدواند میگوید هر روز رزق خود را از من بخواه…. بهجای اینکه بگویید: الهی بهامید تو، میگویید: الهی بهامید شرکت! کارمندی برای امنیت، انسان را در یک لایهی بظاهر محافظ و امن نگه میدارد، ولی پیگرفتن اشتیاقتان و کارآفرینی، یعنی هر روز طنابتان به خداوند وصل است. موضوع فقط کسب درآمد نیست. مهم آزادکردن خودتان است. مهم این است که چگونه پول درمیآورید: با آزادی یا بردگی؟ شما نباید مجبور شوید زمان را با پول معامله کنید. اصلاًیهایدهی جدید، انقلابی و یا حتی به سرمایهی کلان نیازی نیست. شما میتوانید هر کجا که هستید و همین الان فرصت و راهی برای شروع تجربهی بازی خود بیابید. فرصتهایی وجود دارد که ممکن است آنها را نادیده گرفته باشید مثل: علایق و نبوغ خود. »
درباره نویسنده کتاب اشراف زادگان فقیر
سید رضا حیات الغیب، نویسنده کتابهای انگیزشی، در سال ۱۳۶۷ به دنیا آمد. اوپیش ازاین نیز کتابهایی در زمینه خودیاری، روانشناسی و موفقیت منتشر کرده است.
از دیگر کتابهای منتشرشده از او میتوان به کتابهای «معجزهگر خاموش»، «رسالت یک زن جادوگر»، «باورهای زیبای یک مرد ثروتمند » اشاره کرد. حیاتالغیب همچنین ترجمهای از کتاب مشهور ریچارد باخ با نام «جاناتان، مرغ آزادی» دارد.
برشی از کتاب:
«پشتکار عاملی مهم در روند تبدیل اشتیاق به معادل مادی آن است. اساس پشتکار نیروی اراده است. نیروی اراده و اشتیاق وقتی که درست ترکیب شوند، جفتی مقاومتناپذیر میسازند. افراد ثروتمند نیروی ارادهی خود را با پشتکار ترکیب میکنند و بهعنوان اساس آرزوهایشان مورد استفاده قرار میدهند تا نیل به اهدافشان حتمی شود. بیشتر مردم حاضرند اهداف و مقاصد خود را کنار بگذارند و با دیدن اولین نشانهی مخالفت یا بدشانسی تسلیم شوند. معدودی بهرغم همهی مخالفتها ادامه میدهند تا به هدف خود برسند و این معدود افراد همان فوردها، کارنگیها، ادیسونها، بیل گیتسها، استیو جابزها هستند که علاوه بر ثروتمندکردن خود و هزاران نفر دیگر، باعث دگرگونی در سرتاسر دنیا میشوند. هیچ جایگزینی برای پشتکار وجود ندارد، نمیتواند با ویژگی دیگری تعویض شود. در آغاز این را بهخاطر بسپارید و هنگامی که پیشرفت سخت و کند صورت میگیرد، به شما دل و جرئت خواهد داد. هرگز به افرادی که به طور طبیعی استعداد ذاتی دارند و دارای موهبت هستند، حسادت نکنید. برای افرادی که بهندرت ارزش تلاش و پشتکار و تمرکز را میفهمند، این موهبت نوعی نفرین بهشمار میآید و آنها، بعدها بهای آن را خواهند پرداخت. هر روز نخستین روز بقیه زندگی شماست. توانایی فراموشکردن شکستهای گذشتهتان را افزایش دهید، یا به عبارت دقیقتر ناراحتی و یأسهایی را که در وجودتان نشسته به فراموشی بسپارید و در عینحال از گذشتهها درس بگیرید. »
چند متن انگیزشی کتاب اشراف زادگان فقیر:
- سعادتمند کسی است که از همان اوایل زندگی تخیل را بیاموزد و بتواند در این عصر فرصتها از آن استفاده کند.
- محدودیتی برای مقدار ثروتی که میتوانیم داشته باشیم وجود ندارد. فقط آگاهی ما از این که چگونه میتوانیم این میزان ثروت را جذب و باز توزیع کنیم، دچار مشکل است.
- انسانهای بزرگ کسانی هستند که میداننداندیشهها بر جهان حکم میرانند.
- در زندگی در راستای آنچه چشم اندازتان میگوید حرکت کنید؛ نه آنچه چشمتان میگوید.
- بدون سیستم اعتقادی و ساختار روانی مناسب، تقربیا غیر ممکن است که به ثروتی برسید و بتوانید آن را نگهداری کنید.
- عادتهای شما شخصیت شما را میسازند.