مصاحبه با پدر و دختر بازیگر
بازیگر نقش «سیاره» گفت: با توجه به اینکه نقشی را در «بچههای نسبتا بد» بازی میکنم که تا به حال تجربه نکردهام، انتخاب سختی بود. ضمن اینکه در بازیگری پارتی بازی نمیکنم و دختر «مجید مظفری» نیستم.
یکی مظفری دختر «مجید مظفری»، بازیگر با سابقه تئاتر، سینما و تلویزیون که تا کنون در عرصه تئاتر و همچنین طراحی صحنه و لباس فعالیت داشته است،این روزها در مجموعه تلویزیونی «بچههای نسبتا بد» حضور دارد. در این باره با «نیکی مظفری» گفتوگو کردهایم که در ادامه میخوانید:
چه شد که بعد از فعالیت در پشت صحنه و همچنین بازیگری تئاتر، به بازیگری در تلویزیون روی آوردید؟
-سریال بچه های نسبتا بد نخستین تجربه تلویزیونی من بود. بعد از فعالیت هایی که در حوزه تئاتر داشتم، بالاخره به صورت جدی وارد تلویزیون شدم. شهرام زمانی که بازیگردان این مجموعه بود، مرا برای این نقش مناسب دانسته و انتخاب کرد که جا دارد از ایشان تشکر کنم به خاطر اعتمادی که به من کرد. به گمان من انتخاب بسیار سختی بود برای اینکه من دختر مجردی هستم که هیچ وقت تجربه زندگی مشترک نداشتم و ایفای نقش خانم بارداری که در فراز و نشیبهای زندگیاش تصمیم میگیرد بحران را مدیریت کند.
چرا تصمیم گرفتید پس از فعالیتها و سوابقی که در تئاتر داشتید به تلویزیون آمده و در مجموعه تلویزیونی به ایفای نقش بپردازید؟
-با توجه به اینکه هر کسی از استعدادهایی که در خود سراغ دارد، همیشه دوست داشتم تمامی مدیوم ها، از جمله تئاتر، سینما و تلویزیون را تجربه کنم. با توجه به اعتماد شهرام زمانی به من و سیروس مقدم به عنوان کارگردانی شناخته شده و موفق و همچنین سایر عوامل حاضر در این مجموعه، آرزوی هر کسی است که چنین تجربه ای را داشته باشد. من هم این سعادت را داشتم که در کنار این عزیزان باشم به تعبیری خیلی خوشحال کننده و البته خیلی هم سخت بود. تمامی کسانی که در این سریال حضور داشتند افراد باتجربه ای بودند و کارهای موفقی پیش از این داشتند. من از خداوند متعال بابت اینکه این موقعیت برایم فراهم شد بسیار سپاسگزارم.
با سیروس مقدم چگونه و از کجا آشنا شدید؟
-سالها پیش پدرم در یکی از موفق ترین کارهای سیروس مقدم با عنوان «روزهای زندگی» حضور داشت که در این مجموعه نقش استاد دانشگاهی به نام استاد فرهمند را ایفا می کرد. آن زمان من گاهی همراه با پدرم سر صحنه فیلمبرداری می رفتم و آقای مقدم را از آن روزها می شناختم. از سوی دیگر همیشه یکی از طرفداران و بینندههای پر و پا قرص سریال های ایشان بودم و واقعا همیشه این آرزو را داشتم که روزی با ایشان کار کنم.
زمانی که آقای زمانی با من تماس گرفت و به دفتر آقای مقدم رفتم خیلی جالب بود که بعد از حدود یک ساعت که آقای مقدم نقش و کل داستان سریال را برایم تعریف کردند، گفتند می توانی بروی و قراردادت را ببندی و واقعا من بعد از اینکه از دفتر ایشان بیرون آمدم خیلی شوکه بودم. من اولین گزینه برای این نقش بودم و همه چیز خیلی سریع اتفاق افتاد. در واقع آشنایی اصلی من با آقای مقدم در این کار شکل گرفت و ایشان در طول کار همیشه خیلی همراه و همدل و پرانرژی بودند و خیلی به من کمک کردند تا بتوانم درست پیش بروم. حمایت های همه جانبه سیروس مقدم، شهرام زمانی، کمال طباطبایی به عنوان تهیه کننده این مجموعه و حتی میلاد کی مرام به عنوان نقش مقابلم خیلی به من کمک کرد تا بتوانم تجربه و خاطره خوبی از این مجموعه به عنوان اولین کار تلویزیونی داشته باشم.
من سالها و در حقیقت از دوران کودکی عاشق بازیگری بودم و خیلی این فضا و این حرفه و این نوع فعالیت را دوست داشتم. هر لحظه زندگی کردن با مجید مظفری چیزهایی را به آدم میآموزد و حتی رابطه پدر و دختری هم میتواند یک کلاس درس باشد.
مجید مظفری چقدر در انتخابها و تصمیمگیریهایتان چه در زمینه تئاتر و چه در زمینه سینما و تلویزیون موثر بوده است؟
-من سالها و در حقیقت از دوران کودکی عاشق بازیگری بودم و خیلی این فضا و این حرفه و این نوع فعالیت را دوست داشتم. هر لحظه زندگی کردن با مجید مظفری چیزهایی را به آدم میآموزد و حتی رابطه پدر و دختری هم میتواند یک کلاس درس باشد. بعد از اینکه من چند سال پشت دوربین فعالیت داشتم، طراحی صحنه و لباس انجام میدادم و در کارهای تهیه و تولید به پدرم کمک میکردم، خیلی دوست داشتم که نور، دوربین و صدا و حتی معاشرت و روابط عمومی که یک بازیگر میتواند با عوامل پشت دوربین داشته باشد را بشناسم. وقتی تصمیم گرفتم که وارد عرصه بازیگری شوم، پدرم جملهای به من گفت که خیلی به من کمک کرد. پدرم گفت: «نیکی مظفری باش، دختر مجید مظفری نباش» در ابتدا از این حرف پدرم خیلی ناراحت شدم و گفتم من به حمایتت در این راه نیاز دارم و او گفت: تو باید نیکی مظفری باشی نه مجید مظفری. من در آن لحظه به طور کامل متوجه مفهوم این حرف پدر نشدم اما بعد که به آن فکر کردم دیدم چقدر خوب است که اگر کسی مثل هادی مرزبان به من پیشنهاد کاری را میدهد به خاطر استعداد و توانایی خودم و اعتمادی است که او به من داشته و نه به خاطر آشنایی و دوستی با پدرم یا به اعتبار اسم و هویت مجید مظفری. وقتی شهرام زمانی به من اعتماد کرده و پیشنهاد بازی در کنار کسانی را میدهد که هر کدام دارای تجربیات بسیاری هستند و حرفی برای گفتن دارند، بسیار برایم ارزشمند است و امیدوارم توانسته باشم پاسخگوی این اعتماد بوده و موجب پشیمانی آنها نشده باشم.
اما در مورد تصمیمگیری و انتخاب نقشها و کارهایم چه در تئاتر و چه در سینما و تلویزیون و همچنین در تمام مراحل و امور زندگی، معاشرتها و روابطم مطمئنا همیشه اولین و آخرین شخصی که با او مشورت و صحبت کردهام پدرم بوده هر چه دارم از پدر و مادرم دارم.
البته سالهاست که متاسفانه مادرم را از دست دادهام و در طی این سالها پدرم برای من نه تنها پدر بلکه بهترین مادر بوده و خیلی جالب است بدانید که من روز مادر را حتی قبل از مادر بزرگم، به پدرم تبریک میگویم.
تبیان
لطفا نظر خود را در مورد مطلب بالا در قسمت اعلام نظرات ذکر کرده و نوع مقالات و اخبار مورد علاقه خود را بیان کنید به بهترین نظرات هدایای نفیسی تعلق خواهد گرفت . باتشکر