هفت تا هفت با بیمارستان امین / یک گزارش اماری مردمی
هفت تا هفت با بیمارستان امین / یک گزارش اماری مردمی
هفت تا هفت با بیمارستان امین / یک گزارش اماری مردمی
- بله، بفرمایید.
- ببخشید از برخورد بعضی از این پرسنل اورژانس بیمارستان گله داشتیم. وضعیت آمبولانساشونم خوب نیست. توروخدا یه گزارشی چیزی ازشون تهیه کنین.
- ببخشید کدوم بیمارستان؟
- اشکال نداره اسمشو بگم؟
- نه. بفرمایید. بالاخره همه بیمارستانا که مثل هم نیستن. آقا نمیشه گفت همشون وضعیت خوبی ندارن. درسته؟
- بله. درسته.
- خب از کدوم بیمارستان؟
- امین. چند شب پیش بچمو بردم اورژانسش. خانم نمیدونید دوسهتایی که اونجا بودن چه برخوردی داشتن. اصلاً کسی به کسی نیست.
- مشکل چی بوده؟
- یه فامیلامون چند وقت پیش حالش خیلی بد بوده، میخواستن از امین بفرستنش الزهرا. همین فامیلمون میگفت، تخت این آمبولانس معلوم نبود چهجوری بود که روی هر دستاندازی مریض میرفته تو هوا و چندبارم سرم از دستش درمیاد یعنی بیچاره راننده آمبولانسم تقصیری نداشته آمبولانسش داغون بوده، خلاصه تا الزهرا چندبار سرم درمیاد و رو هر دستاندازی کلی بالا و پایین پرت شده و درد میکشیده، البته انگار یه ساعت بعدم که میرسوننش الزهرا تا میان دوباره از اول عکس بگیرن طفلک تموم میکنه.
- خدا رحمتشون کنه. خب آقا میتونید با این شمارهها تماس بگیرین و شکایتتون رو مطرح کنین. واحد رسیدگی به شکایات خود بیمارستان 4479011 و 445909 داخلی 300، میتونید مورد شکایتتون رو به این شماره پیامک کنین: 09130758203.
- خدا اموات شما رو هم بیامرزه. دستتون دردنکنه؛ اما خداوکیلی یهکم برید تو این بیمارستانا ببینید چه خبره. تا میای اعتراض کنی یه تیکه کاغذ رو در و دیوار نشونت میدن که نمیدونم برخورد میشه و شلاق داره و از این تهدیدا.
- چشم آقا. پیگیری میشه؛ اما قبول دارین که اونا هم خسته میشن. بالاخره این همه مریض و فشارکاری؟
- بله؛ اما اینم دلیل نمیشه که درست جواب ندن یا به بیمار محل نذارن یا سرشون توگوشیاشونه یا وایسادن با هم حرف میزنن و میخندن.
- حتماً پیگیری میشه. ممنون که تماس گرفتین.
- هفت تا هفت با بیمارستان امین / یک گزارش اماری مردمی
اگرچه نمیتوان زحمات و خستگیهای شبانهروزی کادرهای درمانی از پزشک گرفته تا پرستار و سایر نیروهای خدماتی را نادیده گرفت، اما این جانب انصاف باید برای مردم و مراجعین هم رعایت شود. شاید درکنار دیگر گلایههای مردمی نسبت به اوضاع خدماتدهی و رفتاری بعضی از مراکز درمانی، این تماس سوژه بدی نباشد برای گزارشی از هفت تا هفت دیگر، روایتی از نیمه پر و نیمه خالی لیوان بیمارستان آموزشیدرمانی امین.
هفت تا هفت با بیمارستان امین / یک گزارش اماری مردمی
صبح – خارجی- ورودی بیمارستان
مأمورین آمبولانس درحال انتقال بیمار به اورژانس هستند. دو همراه بیمار سراسیمه نزدیک ورودی اورژانس میشوند و کمک میکنند تا بیمارشان سریعتر به پزشک برسد. ارائه پرونده بیمار و شرح حال و انجام اقدامات لازم برای پذیرش بلافاصله انجام میشود. هوا درحال گرمشدن است و موارد اسهال و استفراغی هم بیشتر و بیشتر میشود. دراین موقع صبح تعداد کودکانی که با این بیماری دست در دست پدر و مادرهایشان وارد اورژانس میشوند از سایر بیماران با امراض دیگر بیشتر است. بیمار، تحویل داده شده و آمبولانس میرود تا آمبولانس بعدی جلوی اورژانس توقف کند.
صبح- داخلی- اورژانس بیمارستان
اورژانس شلوغ و پرستارانی که هرکدام مشغول انجام کاری هستند، صدای تهوع و استفراغ دختر بچه هشتساله، گریه دخترکی که دستش شکسته، آه و ناله جوانی که ظاهراً درد سنگ کلیه امانش را برده است، همه و همه برای شروع یک روز پرکار و خستهکننده کافیست. آنطرفتر ایستگاه پرستاری است. شیفت درحال تعویض است و شلوغی و نامرتبی محسوسی دیده میشود؛ البته خدمه درحال تمیزکاری است. چشمهای ورمکرده و صورتهای خسته از شیفت شب همچنان از پشت «کرم پودر»ها کاملاً مشخص است. با یک خداقوت برای دقایقی در گپوگفت باز میشود.
از پرستاران قدیمی است. چهرهای خسته، اما دلنشین و آرام دارد. مقنعه سورمهایرنگش را جلوتر کشیده و وسایل روی پیشخوان سنگی را مرتب کرده و درحالیکه گوشی تلفن را برمیدارد تا برنامه شیفت را با سوپروایزر هماهنگ کند، میگوید: «دوربین بیارید و فقط فشارکاری یه شیفت پرستارا رو نشون مردم بدین؛ اونوقت خودشون قضاوت کنن.»
صحبتش با سوپروایزر روز که تمام میشود به ناله و پرخاشگری یکی از بیماران انتهای سالن اشاره کرده و میگوید: «ببینین سالهای ساله با اینجور مریضا سروکله میزنیم؛ البته گاهی هم صبرمون تموم میشه. شاید یه حرفی هم در دفاع از خودمون بزنیم، اما میخوام بگم اگه بیمار با یه درد میاد اینجا و خب بایدم بهش رسیدگی بشه، اما ما هم انسانیم و هرروز باید خیلی برخوردا و حرفا رو بشنویم و تحمل کنیم.»
پرستار جوانتری از راه میرسد و بعد از اینکه خیالش راحت میشود دوربین فیلمبرداری درکار نیست شروع به صحبت میکند: «بعضی از مردم فکر میکنن ماها تو ناز و نعمتیم و هیچ مشکلی نداریم؛ درصورتی که به خدا ماهم آدمیم و هزارجور فکر و غصه داریم. درسته خودمون شغلمون رو انتخاب کردیم و اتفاقاً با جون و دلم برا مریضا کار میکنیم اما بیانصافیه که تا یه چیزی میشه حملهها بهسمت ماست. میگن چرا پرستارا بداخلاقن، بیان دو ساعت با همه شرایط حقوقی و کاریمون جای ما بایستن بعد ببینیم بازم میگن چرا پرستارا اخلاق ندارن؟»
هفت تا هفت با بیمارستان امین / یک گزارش اماری مردمی
یکی دیگر از پرستاران که ظاهراً از شلوغی اورژانس و پروندهنویسیهای دقیقهای بهتنگ آمده بود درهمان حالت که مشغول نوشتن بود گره به چهرهاش انداخت و گفت: «هرکی از راه میرسه یه چیزی میگه. فلان پزشک میزنه دستوپای مریض رو تو اتاق عمل داغون میکنه. بعد جوری پروندهسازی میکنن که آخرش پرستار بیچاره متهم میشه، بیمارستان مشکل داره مریض میاد دادش و سرما میزنه. یکی هم نیس بیاد یه دلجویی ازمون بکنه.
هفت تا هفت با بیمارستان امین / یک گزارش اماری مردمی
پرستار دیگری وارد ایستگاه پرستاری میشود. با نیشخند حرف همکارش را قطع میکند و میگوید: «بله. دلجویی میکنن. روز پرستار که میشه یه مراسم میگیرن. بعدش میان حرفا و وعدههای تکراری میدن، خدایی برید بپرسین چندتا از وعدههایی که دادن محقق شده.»
صبح- داخلی – درمانگاه بیمارستان
نیمکتهای فلزی یکی یکی پر میشود از بیماران قدونیمقد و پیر و جوان. شاید کمهزینهبودن ویزیتها عمدهترین علت این خیل مراجعه باشد. مرد لاغراندام درحالیکه دفترچه را از دست پسرک بازیگوشش دور میکرد، میگفت: «درسته که معطلیش زیاده، اما همینقدر که نمیخوایم پول زیاد بدیم خوبه. خداییش بعضی از دکتراشم خوبن. سرشون میشه.» دیگری که برای چکاپ آمده بود میگفت: «بازم خدا خیرشون بده؛ وگرنه برا یه آزمایش باید میرفتیم بیرون کلی پول میدادیم؛ البته بیمارستانش یه ذره کثیف هست؛ بهخصوص دستشوییا و قسمتی که سونوگرافی و آزمایشگاهش هست؛ اما خب بهتر از اینه که بریم 70،80 هزارتومن بدیم برا یه آزمایش خون و ادرار و این چیزا.» زنی جوان هم که البته از وضعیت نوبتدهی و نبود پزشک گلایه داشت، گفت: «یه نوبت و به چند نفر میدن. وقتی زنگ میزنی تلفنی نوبت میگیری یا کلی وقت باید منتظر باشی تا تلفن از اشغالی دربیاد بعدشم میگه فلان ساعت بیمارستان باشید، وقتی میایم هنوز دکتر نیومده یا بقیه هم همون شماره رو دارن… .»
ظهر- داخلی – کلینیک تخصصی بیمارستان
این بخش هم خالی از مراجعهکننده و بیمار نیست. وقتی با تعدادی از آنها حرف از رضایتمندی بهمیان آمد، نظری جز رضایتمندی از هزینههای پرداختی نداشتند. یکی دو نفرشان هم که مدتهاست مشتری کلینیک تخصصی این بیمارستان هستند. «اینکه پزشک خوب به تورت بخوره شانسیه. اگه هم یه دکتری باشه که تازهکار باشه یا زیاد در قیدوبند تعهدش نباشه که تکلیف معلومه؛ اما درکل نسبت به پولی که میدیم بالاخره متخصصاشون بد نیستن.» دختر جوانی هم که چندی پیش مادرش در همین بیمارستان فوت شده بود با گلایه و گریه حرف میزد: «چند ماه پیش مادرمو آوردیم اینجا حالش خیلی بد بود. شکمش آب آورده بود؛ اما اون شب اونقدر دستدست کردن که فرداش مادرم فوت شد. شاید اگه تو کشیدن آب شکمش معطل نمیکردن مادرم دو ماه بیشتر زنده میموند. حالا هم برای یکی از دوستام اومدم؛ وگرنه خاطره و دلخوشی از این بیمارستان ندارم.»
هفت تا هفت با بیمارستان امین / یک گزارش اماری مردمی
عصر- داخلی – بخش جراحی زنان
عقربههای ساعت زمان شروع ملاقات را نشان میدهد. راهپلهها شلوغ است و تردد بهسختی انجام میشود. هراتاقی پراست از ملاقاتکننده. ازدحام اطراف تخت بیمار چهره زیبایی ندارد. کاش فرهنگ عیادت صحیح در جامعه بهخصوص برخی از اقشار جامیافتاد. سرصحبت با یکی دو بیمار و همراهشان باز میشود. یکی از همراهان که مدتی قبل هم برای همراه یکی از اعضای خانوادهاش بوده بهتر از بقیه حرف میزند: «حدود بعد از عید بود که دوسه روز بیمارستان نو و نوار شد. وقتی میخواستن غذا بدن از بیمار و همراهش میپرسیدن چی میل دارید. خیلی خوب بود؛ اما همون دو سه روز بود. بعد که از یه نفرشون ماجرا رو پرسیدیم گفتن بهخاطر اعتبار بخشیه بیمارستان و قراره بازرس بیاد». بعد نیشخندی زد و ادامه داد: «خلاصه کاشکی همیشه قضیه اعتباربخشی باشه.» بیمار تخت کناری هم در تائید حرفهایی که رد و بدل شده بود وارد بحث شد. «درست میگه خانوم، پسرعموی خودم چند وقت پیش اینجا بستری بود. اتفاقاً خودم اومده بودم عیادتشو میگفت چقدر رسیدگیشون خوبه، ازآدم میپرسن غذا چی میخورین. دائم میان برا نظافت؛ اما انگار بعد از دو سه روز همه چی برمیگرده سرجای اولش. دیگه کسی به کسی نیست… .»
هفت تا هفت با بیمارستان امین / یک گزارش اماری مردمی
عصر- داخلی- جراحی مردان
و اما حالوهوای جراحی مردان هم دست کمی از سایر بخشها ندارد. گلایه از کمبود ملحفه، خرید لباس و دمپایی بیمارستان از داروخانه ازجمله دردلهای مشابه بود؛ البته تعدادی هم با دید منصفانهتر به داستان بیمارستانهای دولتی نگاه میکردند. به عقیده آنان توقعات که کمتر شود ریزبینها و شکایت از درودیوار هم کمتر میشود؛ اما درمقابل این حسننظرها تعدادی هم نظری دیگر درباره نحوه رسیدگیها و توجه به بیماران داشتند. یکی از بیماران که دانشجوی سال آخر مهندسی مکانیک بود به ما گفت: «اگه بیمارا از حقوق خودشون باخبر بودن خیلی از بیمارستانا رو میریختن به هم و هر روز جلوی دانشگاه و ارگانای مربوطش تجمع میکردن. مثلاً همین دردی که بیمار میکشه، تو خیلی از کشورای خارجی از پمپ کاهشدهنده درد برا مریض استفاده میشه و نمیذارن مریض اینقدر درد بکشه؛ درصورتی که اینجا خبری از این چیزا نیست. تازه یه وقتایی سرمم همراه باید دربیاره یا صدبار بگه تا بیان به دادش برسن.»
هفت تا هفت با بیمارستان امین / یک گزارش اماری مردمی
عصر- خارجی – محوطه بیمارستان
فضای پیچدرپیچ و سرسبز امین هیچ وقت خالی از مراجعهکننده نیست. یکی درحال انتقال ویلچر مادر پیرش به درمانگاه است و یکی بچهبغل بهدنبال رسیدن به پزشک درمانگاه. نیروهای خدماتی رفتوروبی میکنند و یکی دو خانواده هم که از شهرستان آمدهاند در گوشهای از محوطه روی چمنها بساطی پهن کردهاند تا نوبتشان برسد. جلو رفته و گپوگفتی هم با این میهمانان کوهپایهای انجام میدهیم. دو باجناق که برای آوردن پدرخانمشان به امین آمدهاند، با چهرههایی آفتابسوخته اما صمیمی و روی باز حضورمان را پذیرا میشوند. پیرزن که دوری از همسرش را تاب نیاورده بههمراه دامادها راهی اصفهان شده است. او هم با لبخند برای نشستن روی گلیم حصیری تعارف میکند و از هردری شروع به صحبت میکند: «شوهرم چندوقته تنگی نفس گرفته. دکتر گفت باید ببرینش اصفهان. خدا به این دوتا دامادم خیربده، صبح تا حالا اومدیم اینجا تا ببینیم چی میشه.» یکی از دامادها صحبتهای مادرزن را ادامه میدهد: «از سجزی کوهپایه میایم. اونجا بیمارستان درستوحسابی نداره. دکتر گفت ببرینش امین؛ اما صبح تا حالا اینجاییم. گفتن باید از قبل نوبت میگرفتیم. ما هم نمیدونستیم برا همین منتظر موندیم تا یه نوبتی بهمون بدن.» داماد دیگر هم سینهای صاف کرد و گفت: «کارخونه و صنایع تو منطقه ما زیاده، اما یه مرکز درمانی حسابی نداریم. دود و بدبختی و مریضیاش مال ماست و منفعتش مال بقیه هستش. خانم توروخدا این حرفا رو به گوش مسئولا برسونید.» با گفتن این جمله پیرزن خندهای کرد و سرش را جلو آورد و گفت: «بهنظرتون کسی هم به این حرفا گوش میده؟ یعنی خودشون نمیدونن؟… .» دراین گیرودار چراییها من خبرنگار کاری جز انعکاس دردها و حرفها از دستم ساخته نیست. قصه پرغصه سرطان، خشکسالی، پسابها و آلایندهها موضوع تازهای نیست… .
هفت تا هفت با بیمارستان امین / یک گزارش اماری مردمی
عصر- خارجی – ورودی بیمارستان
ازدحام ملاقاتکنندهها کمتر شده است؛ اما همچنان مراجعین به اورژانس درحال تردد هستند. روبهروی اتاق انتظامات صدای بگومگو شنیده میشود. مرد میانسالی که از رانندگان تاکسیهای روبهروی بیمارستان است این مسئله را تائید میکند: «روزی نیست که اینجا از این دعواها نبینیم. همشم بهخاطر نداشتن پارکینگه.» بعد فضای بایر داخل بیمارستان را نشان داد و گفت: «ببینین این همه زمین خدا اینجا ول افتاده، خب بیان یه پارکینگ بسازن که اینجوری مکافات درست نشه. هم مریضا حق دارن هم این بنده خداها، اینا هم مامورن و معذور.»
هفت تا هفت با بیمارستان امین / یک گزارش اماری مردمی
یکی دو تا از کسبه مقابل بیمارستان هم از وضعیت پارک خودروها مقابل درب منازل و مغازههایشان شکایت داشتند؛ اینکه پارکهای دوبل و توقف انبوه خودرو مراجعین به این مرکز درمانی علاوهبر سلب آسایش بعضاً باعث مشاجراتی اینچنینی میان کسبه و همراه بیماران میشود.
صاحب یکی از این مغازههای تغذیهفروشی هم در تائید حرفهای همشهری میگفت: «این خیابون (خیابان روبهروی بیمارستان) روشنایی نداره و غروبا رفتوآمد با ماشین و موتور خیلی خطرناکه. چند بارم به شهرداری گفتیم اما کو گوش شنوا، تا یه اتفاق خیلی بدی نیفته کسی کاری نمیکنه.»
داستان یک روز دربیمارستان کهنسال امین را با همه چراهایش در قاب خاطرات هفت تا هفت حک میکنیم؛ به این امید که نگاه آنها که باید، معطوف و متوجه حقایق تلخ آشکار و نهان این چنینی شود؛ هرچند درحوزه درمان و سلامت، مشکلات و گلایهها مختص یک بیمارستان و منطقه و شهرنیست و تمامی هم ندارد؛ اما انتظار میرود با اصلاح نگرشهای مدیریتی و کاربردیکردن آنچه در میتینگهای سازمانی و مناسبتی عنوان میشود، جلب رضایتمندیها مقطعی و درحد رفعورجوع اعتباربخشیها نباشد.
هفت تا هفت با بیمارستان امین / یک گزارش اماری مردمی
باااااااااااااااااااااااااااکس
مركز آموزشيدرماني امين بهعنوان مركز تخصصي و فوقتخصصي شمال شهر و يكي از قدیمیترین مراكز درماني استان زيرنظر دانشگاه علومپزشكي اصفهان با تاكيد بر استانداردهاي اعتباربخشي و استقرار حاكميت باليني به ارائه خدمات مراقبت از سلامت ميپردازد و تلاش ميكند با بهدستآوردن اعتبار و اعتماد در جامعه تحتپوشش و مشاركت در امر آموزش و پژوهش با استفاده از علوم و فنآوري روز دنيا و بر مبناي اصول اخلاق پزشكي به بالاترين سطح بهرهوري دستيافته و در جهت تأمین امكانات رفاهي كاركنان گام بردارد.
سازمان متبوع: دانشگاه علوم پزشکي
نوع فعالیت: آموزشي، درماني
تعداد تخت فعال: 181
نوع تخصص: عمومي
بخشهای بستری: ارتوپدي، جراحي مغز و اعصاب-CCU-NICU-POST CCU و قلب، اطفال، داخلي اعصاب، نوزادان-ICU1-جراحي عمومي، جراحي زنان و زايمان-ICU2-ICU3-ارولوژي، گوش و حلق و بيني، پست پارتوم.
بخشهای ستارهدار: اتاق عمل، تخت زايمان، ليبر، تختهاي تحتنظر اورژانس-post partum-همودياليز، اعمال سرپايي اورژانس.
هفت تا هفت با بیمارستان امین / یک گزارش اماری مردمی
بخشهای پاراکلینیک: آزمايشگاه طبي، اكوكارديوگرافي، الكترميوگرافي، الكتروآنسفالوگرافي، راديولوژي، سونوگرافي، الكترو كارديوگرافي، فيزيوتراپي، گفتاردرماني، داروخانه، آندوسكوپي، تست ورزش، ماموگرافي، تست ريه، سي تي اسكن.
بخشهای درمانگاهی: درمانگاه ارولوژي، درمانگاه ENT-درمانگاه ارتوپدي، درمانگاه اطفال، درمانگاه اعصاب و روان (روانپزشكي)، درمانگاه پوست، درمانگاه جراحي عمومي، درمانگاه جراحي مغز و اعصاب، درمانگاه چشم، درمانگاه داخلي، درمانگاه داخلي اعصاب (نورولوژي)، درمانگاه زنان و زايمان، درمانگاه عفوني، درمانگاه فوقتخصصي، داخلي غدد، ارتوپدي فني، درمانگاه فوقتخصصي، داخلي ريه، درمانگاه گفتاردرماني، درمانگاه داخلي قلب و عروق، درمانگاه فوقتخصصي، داخلي روماتولوژي، درمانگاه فوقتخصصي، اطفال نوزادان، درمانگاه فوقتخصصي، داخلي قلبوعروق، درمانگاه فوقتخصصي، ايمونولوژي، درمانگاه فوقتخصصي، داخلي، درمانگاه فوقتخصصي، عفوني كودكان، درمانگاه فوقتخصصي، گوارش بزرگسالان، درمانگاه فوقتخصصي، داخلي كليه (نفرولوژي)، درمانگاه فوقتخصصي، داخلي هماتولوژي، درمانگاه فوقتخصصي، گوارش اطفال، درمانگاه طب فيزيكي، درمانگاه پزشكي ورزشي، درمانگاه پزشكي اجتماعي.
هفت تا هفت با بیمارستان امین / یک گزارش اماری مردمی
نویسنده : دریا وفایی