اخرین گفت و گو با دنیا فنی زاده / دنیا دیگه مثه تو نداره
اخرین گفت و گو با دنیا فنی زاده / دنیا دیگه مثه تو نداره
اخرین گفت و گو با دنیا فنی زاده / دنیا دیگه مثه تو نداره
کلاه قرمزی بی شک،سوپر استار به معنی واقعی کلمه در سینمای ایران است که با گذشت بیش از بیست سال همواره محبوب و پرفروش است و دونسل را با خود همراه ساخته است. بسیاری از مردم می دانند که استاد ایرج طهماسب به همراه استاد حمید جبلی، خالقان این شخصیت بامزه و شیرین هستند؛اما آنچه پشت صحنه بود،نام هنرمندی توانا بود که به کلاه قرمزی عزیزمان جان می بخشید و او را به حرکت درمیآورد؛حرکاتی که بسیار طبیعی،باور پذیر و استادانه بود. دنیا فنی زاده، عروسک گردان کلاه قرمزی و بسیاری از شخصیتهای معروف و محبوب دنیای عروسکگردانی چون خاله قورباغه و … بود. اگر سهم دنیا فنی زاده در شهرت کلاه قرمزی بیشتر از طهماسب و جبلی نباشد، بی شک کمتر از آنها نیست. شخصیت پرجوش و خروش و کودکانه وی با ذوق ، استعداد و تجربه درهم آمیخته و یکی از ماندگارترین عروسک گردانان کشور را بهوجود آورد.مهربانی و باور عمیق به دنیای کودکان،عشق و علاقه به کار ودرک رویاهای بچگی همواره مشوق و عامل پیشرفت وی بود.دنیا فنی زاده متولد تهران بود و در خانوادهای هنرمند پرورش یافت. وی فرزند استاد پرویز فنی زاده یکی از بزرگترین بازیگران تئاتر و سینمای کشور بود. دنیا فنی زاده رغبتی به آنکه اسمش را بدانند و چهره اش را ببینند از خود نشان نمیداد و طی این سالها بیسر و صدا به هنرنمایی پرداخت و بحق باید گفت اگر نبود، نوستالژی کلاه قرمزی هم هیچ گاه نبود.با مرگ دنیا همه ما در غمی عمیق فرو رفتیم.مگر میشود کلاه قرمزی را بدون او باور کرد؟ انگار با رفتنش عروسکها بیمادر شدند. آخرین گفتوگویی را که زندگی سالم با دنیا فنیزاده برای شناخت بهتر عروسکگردان کلاه قرمزی داشت بخوانید .
اخرین گفت و گو با دنیا فنی زاده / دنیا دیگه مثه تو نداره
اگر ابتدا از پدرتان استاد(پرویز فنی زاده)بپرسیم ناراحت نمی شوید؛چون برخی از اهالی سینما دوست ندارند که به واسطه والدینشان شناخته شوند.نظر شما چیست؟
نه تنها ناراحت نمی شوم، بلکه باعث افتخار من است. من از پدرم بسیار الهام گرفتم و همواره می خواهم که برایم دعا کند و از من راضی باشد.
بزرگترین چیزی که از پدرتان آموختید چه بود؟
اینکه همه را دوست داشته باشم و صداقت را پیشه زندگی خود کنم.
خاطره ای از پدرتان برایمان نقل می کنید؟
یادم میآید بسیار کوچک بودم که برای اکران خصوصی فیلم «رگبار» ساخته بهرام بیضایی من و پدر و مادرم رفته بودیم و در سکانسی که آقای فرید، پدرم را کتک میزد، من که در بغل پدر بودم به قدری ناراحت شدم و گریه کردم که در تمام طول مدت فیلم پدرم دلداریام می داد و نوازشم میکرد و میگفت: این فیلم است و شغل من بازیگری است. هیچ کدام از این ها واقعیت ندارد و من و آقای فرید با هم دوست هستیم. بعدها روزی برای ثبتنام من در دبستان به مدرسه ای رفتیم. دیدم مدیر مدرسه آقای منوچهر فرید است. گفتم: نه،نه من به این مدرسه نمی آیم؛ چون آقای فرید با پدر من دعوا کرده و او را کتک زده! یادم میآید که برای اکران خصوصی فیلم «تنگسیر» ساخته امیر نادری چون در سکانسی پدر من تیر
می خورد اصلا من را برای تماشای این فیلم نبردند. هنوز هم که هنوز است بعد از این همه سال وقتی فیلم «تنگسیر» را می بینم، واقعا به هم می ریزم.پدرم بعد از اکران خصوصی فیلم به خانه بازگشت و بسیار ناراحت بود و از اینکه بازی اش بیشتر بوده و تکه های آن را در تدوین درآورده بودند گله مند بود. این ماجرا چنان اثری روی من گذاشت که هنوز وقتی میخواهم از سر کار برگردم، به شوخی به عوامل میگویم: «من
می روم. تکه های عروسک من را درنمیآورید؟!»
اخرین گفت و گو با دنیا فنی زاده / دنیا دیگه مثه تو نداره
شما که پدرتان از بزرگان عرصه بازیگری بود، چرا بازیگر نشدید و همواره از دیدها پنهان ماندید؟
میخواستم اسم فنی زاده در بازیگری تک باشد و اگر من بازیگر می شدم و بازیگر خوبی نبودم چه؟! میدانستم که استعداد پدرم را ندارم و باید نامش در بازیگری یگانه بماند؛ چون پدرم بازیگری را آنقدر مقدس می دانست که هرگز به جان من و مادرم قسم نمی خورد و به تئاتر قسم میخورد.
امروز حال و هوای سینما و هنر نمایش را چگونه می بینید؟
آن روزها سینما زندگی اهالی سینما بود و عاشقانه سر کار می رفتند و به قدری باورپذیر بود و زندگی در سینما و هنر نمایش جریان داشت که همه دوست داشتند خود را جای بازیگر بگذارند و با وی همراه می شدند؛ اما امروز همه چیز تصنعی و ساختگی است. دیگرمخاطب سینما نمی خواهد جای کسی در فیلم باشد و با نقشی همراه نمیشود.
چرا هیچ گاه کسی را پشت صحنه کارهای کلاه قرمزی راه نمی دهید؟
این ایده همه گروه است؛ چون می خواهیم رویای بچه ها همواره باقی بماند و این رویای شیرین هیچ گاه از بین نرود.
غیر از کلاه قرمزی دوست دارید چه شخصیتی را در برنامه کلاه قرمزی عروسکگردانی کنید؟
(به حالت خنده میگوید) اول کلاه قرمزی را بغل میکنم که کسی آن را برندارد و بگوید حالا که عروسکم را به تو دادم تو هم کلاه قرمزی را به من بده! من دوست دارم عروسک گردان
(فامیل دور )باشم؛ چون این شخصیت منطق ندارد و من این خصلتش را در دنیای فانتزی بسیار دوست دارم و می دانم که برای مخاطب نیز شیرین و جذاب است.
چه حسی به شما دست میدهد زمانی که میبینید بعد از دو دهه هنوز فیلم کلاه قرمزی چند میلیارد می فروشد و همکاری هنری فنی زاده،طهماسب و جبلی مورد استقبال همگان قرار می گیرد؟
بسیار خوشحالم و همواره سر ساخت فیلم،این دغدغه را داریم که نکند مردم این اثر را دوست نداشته باشند و چه نوآوری باعث بهتر شدن کارمان میشود. هرگز به فروش فیلم فکر
نمیکنیم ؛ فقط دغدغه داریم که آیا مردم فیلم جدید کلاه قرمزی را دوست خواهند داشت یا نه.
بیتابی کلاه قرمزی از کجا میآید؟
از وجود خود من؛ چون من هم بیتابم و پسر خاله آرامشش را از آقای جبلی دارد.
اخرین گفت و گو با دنیا فنی زاده / دنیا دیگه مثه تو نداره
چرا چند سالی است که برنامه کودک و نوجوان بسیار سطحی شده و بدون طراحی و آموزش دست به برنامه سازی ضعیف در حوزه کودک میزنند؛ در صورتی که کلاه قرمزی بزرگسالان را هم جذب میکند و برای کودکان حرف های بسیار دارد؟
بله. متأسفانه برنامه کودک شده خالهها و عمو ها که مرتبا میگویند :جیغ و دست و هورا…! و اکثرا این برنامهها برای کودکان آموزنده نیستند.
اخرین گفت و گو با دنیا فنی زاده / دنیا دیگه مثه تو نداره
اکنون کلاه قرمزی کجاست؟
(به حالت خنده) آقای کلاه قرمزی که مدرسه است. در تهران دفتر فیلم سازی داریم که عروسک ها همه در آنجا نگهداری می شوند.
کلاه قرمزی چقدر قائم به صدای آقای جبلی و چقدر به عروسک گردانی شماست؟
به نظر من از بین من و آقای جبلی ،کلاه قرمزی قائم به باور آقای طهماسب هم هست. باور ایشان روی عروسکها آنقدر پذیرفتنی است که هیچ گاه آنها را عروسک تصور نکردیم. هر سه نفر در به شهرترسیدن کلاه قرمزی و سوپراستارشدنش سهم داریم. دکور هم بسیار مؤثر است و صد البته عروسکساز ما (خانم محبوب) نه تنها یکی از بهترین عروسکسازان کشور بلکه بهترین هستند.
در برنامههای جدید تلویزیونی کلاه قرمزی،چند پرسوناژ مثل پسرعمهزا، ببعی،آقای همسایه و … اضافه شده اند. به نظر شما این ها رقبای کلاه قرمزی نیستند؟
در برنامه تلویزیونی کلاه قرمزی، هنوز کلاه قرمزی می درخشد؛ چون هرچه باشد او میزبان است. این هماهنگی بین بچه های گروه بسیار جذاب و شیرین است و باعث تجربه جدیدی در کار
می شود که برای مخاطب نیز جذاب است.
چه چیز دیگری در برنامه تلویزیونی برای شما جالب و لذت بخش است؟
هر برنامه تلویزیونی مانند یک برنامه زنده تئاتر است و حتی گاهی به بداهه نزدیک می شود و علی رغم تمرین ها باید آماده وقوع هر حرکت و یا حرفی باشیم و این بداهه پردازی ها را به بهترین شکل با هم اجرا می کنیم؛ چون با هم سال هاست که سر کار زندگی کرده ایم.
اخرین گفت و گو با دنیا فنی زاده / دنیا دیگه مثه تو نداره
بعد از گذشت بیش از 20 سال چگونه گمنام ماندن خود در بین مردم را پذیرفتید و نخواستید نام و چهره شما همه جا باشد؛ در صورتی که کلاه قرمزی بسیار محبوب و معروف است و شما هم در این مهم سهیم هستید.
نیازی نمیبینم که مطرح باشم. فکر خود را با کار خوب پر میکنم. از کودکی به واسطۀ پدرم با بزرگان عرصۀ سینما رفت و آمد داشته ام و جای خالی در خود حس نمیکنم که مطرح باشم.
می توان با در آمد عروسک گردانی گذران زندگی کرد؟
نه. این کار فقط عشق و علاقه است و درآمدش بسیار پایین است.
حرف آخر دنیا فنی زاده چیست؟
بسیار خوشحالم که برنامه کلاه قرمزی خانواده ها را پای تلویزیون می نشاند و بزرگترها و کودکان با هم از این برنامه لذت می برند و برنامه ای برای کودک و بزرگسال است.
نویسنده : حمید مشکلانی