وداع با اسلحه / گفت وگوی خیالی با ارنست همینگوی نویسندگان معاصر
وداع با اسلحه / گفت وگوی خیالی با ارنست همینگوی نویسندگان معاصر
وداع با اسلحه / گفت وگوی خیالی با ارنست همینگوی نویسندگان معاصر
نویسندگان معاصر، بسیار مدیون همینگوی هستند و احتمالا سبک نثر هیچ نویسنده آمریکایی دیگری این قدر اثرگذار نبوده است. بسیاری از منتقدان پذیرفتهاند که نکته قابل ذکر نوشتههای همینگوی جملههای کوتاه، نبود اغواگری، تکیه به اسامی و افعال تا صفتها و قیدها و استفاده شدید-حتی باید گفت مفرط- از کلمه”و” است. نکتهای که در آثار او چندان شناخته نیست، این است که همینگوی نیز خصوصا در رمانهای آخرش، از عناصر ساختاری و تکنیکهای پرورش شخصیت سنتی استفاده میکرده تا کارش نتیجه مطلوبی داشته باشد. نوشتههای آخری او دارای ساختار جملهای پرآب و تاب تری هستند و عمیقتر از آثار ابتداییاش به گسترش شخصیت پرداخته است. با این حال و با وجود اکتشافات و تجارب اضافی، اساس سبک همینگوی در بسیاری از آثارش همچنان به چشم میخورد و برای همه قابل تشخیص است. در 1954 نوبل ادبیات را به دلیل استادیاش در هنر روایت که در پیرمرد و دریا بسیار مشهود است و به خاطر تأثیری که بر نثر معاصر بر جای گذاشته به او اهدا کردند.
وداع با اسلحه / گفت وگوی خیالی با ارنست همینگوی نویسندگان معاصر
*چنانچه ممکن است ما را به صورت مختصر با زندگینامه خود آشنا کنید
در یکی از نواحی ساکت و آرم اطراف شیکاگو در سال 1899 به دنیا آمدم و در اوک پارک واقع در ایلینویز و همراه خواهری که 18 ماه از من بزرگتر بود، بزرگ شدم. ماهیگیری، قایقرانی، اسکی و مشت زنی را آموختم. وقتی دبیرستان را تمام کردم، به کالج نرفتم و به جای آن به عنوان خبرنگار شروع به کار کردم. کار به عنوان خبرنگار اثری ماندگار بر سبک نویسندگیام گذاشت. چند ماه بعد روزنامه نگاری را رها و در ارتش ثبت نام کردم. در طول جنگ جهانی اول در ایتالیا در لشکر بیمارستان سیار صلیب سرخ خدمت کردم. سه روز پیش از 19 سالگی، بر اثر انفجار یک خمپاره انداز اتریشی، مجروح شدم. چند هفتهای در بیمارستان ایتالیاییها بستری بودم. آینس فن کوروفسکی به عنوان پرستار در آن بیمارستان مشغول به خدمت بود. چیزی طول نکشید که عاشقش شدم؛ اما هرگز به وصال یکدیگر نرسیدیم. آینس بعدها انگیزهای برای نوشتن وداع با اسلحه شد.
*آیا شخصیتهای سایر داستانهایتان نیز بر اثر تجارب شخصی خودتان خلق شدند.
بله. در داستانهای نیک آدامز، شخصیت نیک برگرفته از شخصیت خودم است. از تجربیات زندگی در کی وست برای خلق شخصیتهای داشتن و نداشتن استفاده کردم. خلق بسیاری از شخصیتهای رمان خورشید هم چنان میدرخشد نیز حاصل تجربه اقامت من در اروپا بود. پس از این رمان بود که بسیاری از منتقدان پذیرفتند که من به عنوان رمان نویسی جدید که مهارتی بدیع در نگارش گفت و گوهای شخصیتهای داستان و روایت دارم، ظهور کردهام. جنگهای داخلی اسچانیا نیز زمینه داستانهای رمان ناقوسها برای که به صدا در میآیند، شد. بسیاری از منتقدانم این رمان را ستودهترین اثرم میدانند. در این رمان شرح روشنی از ددمنشی و شقاوت غیر انسانی جنگ داخلی را به رشته تحریر در آوردهام.
وداع با اسلحه / گفت وگوی خیالی با ارنست همینگوی نویسندگان معاصر
*از ویژگیهای سبک نویسندگی خودتان برایمان توضیح دهید
از جملات کوتاه در نوشتههای استفاده میکنم؛ چون معتقدم که نوشته بایستی وضوح داشته باشد. جملات بایستی راست و پوست کنده باشند و خوانندگان اشارات من را درک کند. از سوی دیگر استفاده از جملات کوتاه تأثیر درماتیک کار من را بیشتر میکند. در داستانهایم سعی کردهام از جزئیات و رنگ برای نقاشی تصاویر در ذهن خواننده استفاده کنم. من پایان وداع با اسلحه؛ یعنی صفحه آخر این رمان را 39 بار نوشتم و پاره کردم تا سرانجام از کارم راضی شدم.
نویسنده : زهرا آقایی