درجه بندی محصولات فرهنگی برای گروه های سنی
درجه بندی سنی محصولات فرهنگی
درجه بندی محصولات فرهنگی بر اساس ارزشهای اخلاقی، سوابق فرهنگی و گرایش اعتقادی در جوامع صورت میگیرد؛ البته این درجه بندی هر گز نمیتواند به غایت خود، معیاری برای سنجش بلوغ فکری آدمی از نظر میزان طول عمر اجتماعی وی باشد؛ اما از آنجایی که کلیت همواره بر جزئیات انباشته شده از نظر تجربی و آکادمیک ارجحیت دارد، باید برای طبقه بندی محصولات در هر رده سنی کیفیت فرهنگی و میزان گستره آن را در نظر گرفت. در جامعه ما متاسفانه آنچه که کمترین توجه خانوادهها را به خود جلب میکند، درجه بندی حک شده روی محصولات فرهنگی – هنری است، بی انصافی نکنیم و بنویسیم که عدهای نیز در این بین به این مولفه تاثیر گذار بر روح و روان فرزندانشان توجه میکنند؛ اما این عمل با بی توجهی دسته اول هیچ تفاوتی نخواهد کرد و تا مادامی که کیفیت انتشار و عرضه فرهنگ و قالبهای فلسفی در ژانرهای مختلفی چون: بازیهای رایانهای، فیلم، موسیقی، نقاشی و … از سوی مسئولان مربوطه در نظر گرفته نشود، آش همان خواهد بود و کاسه نیز همان.
*چرا محصولات فرهنگی درجه بندی میشوند؟
از راههای شیوع تفکر در سنتز بیولوژی مغز آدمی دستاوردهایی است، از آنچه دیده و شنیده شده. برای مثال اگر یک بچه ده ساله را به تماشای فیلمهای ترسناکی چون «جن گیر» دعوت کنیم نه تنها هیچ مفهومی از معنای دراماتیک این اثر برداشت نخواهد کرد چه بسا ممکن است میزان نشت رویا پردازی به جهت منفی در سنتز مغزی وی افزوده شود و در نهایت دچار فوبیای آنی شود. اساس شکل گیری این نظریه که برای عرضه محصولات فرهنگی الگوی درجه بندی خاصی را در نظر گرفته شود از همان ابتداییترین شکل آثار هنری پدید آمد، حتی این اندیشه مثبت به طور خودکار در برخورد خانوادههای غربی با فرزندانشان موجب آرامش اجتماعی شد؛ اما امروزه این مسئله تبدیل به یک مسئله جهانی شده و متاسفانه در کشور ما که اتفاقا ید طولایی در ادبیات دارد و پرچمدار فرهنگ است، بیش از هرنقطه دیگری مخرب و آسیب زاست. چطور میشود که روی یک محصول سینمایی برچسب بالای هجده حک میشود؛ اما در هنگام تماشای آن هیچ فعل مخرب اخلاقی برای سنین پایینتر مشاهده نمیشود؟ و از سوی دیگر بسیاری از فیلمهایی که برچسب «مناسب برای تمامی سنین» را بر خود حک میکنند، پر از ایماژها و ابژههای تاثیر گذار و مخالف هنجارهای جامعه است. تمامی این تفاسیر گویای این حقیقت هستند که گروهی که برای درجهبندی آثار انتخاب شدهاند، از صلاحیت علمی و تجربی کافی برخوردار نیستند.
*مجمع الدرد های در نوسان
قلب تپنده یک محصول فرهنگی، مقاصد اجتماعی آن است. اگر جوامعی مانند کشورمان را یک جامعه مصرف گرا در نظر بگیریم به خوبی به کشف این حقیقت خواهیم رسید که سوءهاضمه جامعه، از مصرف بی رویه محصولاتی است که صرفا با شرایط اجتماعی موجود در کشورهای دیگر ساخته و بهره برداری میشوند. در این راه، کمپانیهای عظیمی مانند هالیوود راه را برای نفوذ بر تفکر و تغییر هنجارهای جوامع باز میبینند و به راحتی آثاری مملو از خشونت، با جذابیتهای بصری بالا، سرشار از بنمایههای اروتیک، با ایجاد کشمکشهای عاطفی، ضد باورهای اجتماعی، با طرح سوال های کاذب و … را تولید و پخش میکنند. این چنین میشود که فرزند خلف جامعه ایران که تا به حال رویی از آفتاب و مهتاب ندیده، پس از تماشای چنین صحنههای تامل برانگیز و البته تاثیر گذار به قامت خود، دست به کنجکاوی و کشف می زند. در عصر حاضر جامعه را نمیتوان با چند روایت سطحی در ریشههای فرهنگی خود فرو برد، باید آثاری انباشته از تعلیق، روایت، هیجان به جهت مثبت و … تولید کرد و مانند مبارزه در مرزهای سیاسی – اقتصادی، شجاعانه در برابر حملات فرهنگی بیگانگان ایستاد. نسل فردا نیازمند آگاهی است. قبل از اینکه به آگاهی برسد باید از نظر روانی آمادگی کامل برای پذیرش یک تفکر پویا را داشته باشد، این مهم تنها با برخورد مسئولانه با محصولات فرهنگی در قبال جامعه میسر خواهد شد.
نویسنده : علی رفیعی وردنجانی