وضعیت کودکان کار در ایران چگونه است؟درآمد ملیونی یا محدود؟
وضعیت کودکان کار در ایران چگونه است؟درآمد ملیونی یا محدود؟
اسم کودکان کار که به میان می آید، بیشتر چهره کودک معصومی را تصور می کنیم که برای فروش یک شیء بیارزش از قوطی کبریت گرفته تا جوراب و خودکار، التماس میکند و با ظاهر ژولیده و ترحم برانگیزش،آنقدر اصرار می کند تا مردم را مجاب به خرید می کند.کودکانی که به تصور اکثر افراد جامعه، درآمد محدودی دارند و به سختی روزگار می گذرانند، اما اظهار نظر چند روز قبل حبیب اله مسعودی فرید، معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی در خصوص میزان درآمد هر یک از کودکان کار و خیابان، آب سردی بر این باور عمومی ریخته است. فرید در این زمینه گفت: بر اساس مطالعات صورت گرفته، کودکان کار و خیابان، روزانه 20 تا 100 هزار تومان درآمد دارند و میتوان میانگین درآمد روزانه کودکان کار را 30 تا 40 هزار تومان اعلام کرد.بر همین اساس اگر میانگین 40 هزار تومانی را در نظر بگیریم، میانگین حقوق این افراد در ماه یک میلیون و 200 هزار تومان می شود که از حداقل حقوق رسمی اداره کار که مبنای قرارداد بسیاری از کارمندان است، بیشتر است.
تعریف سازمان جهانی کار از کودکان کار، کسانی هستند که به جای کودکی،کار میکنند و فعالیت به رشد جسمی و ذهنی آنها آسیب می زند.
با وجود اینکه هر کشوری برای پیشگیری از کار کردن کودکان قانونی دارد، به ادعای سلامت نیوز اکنون بیش از 200 سال است که میلیون ها کودک در حال کار کردن هستند. این کودکان،هم حقوق کمتری دریافت می کنند، هم ساعات بیشتری کار می کنند. در ایران هم 1.7 میلیون کودک کار زندگی می کنند. معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور خبر داده که میزان درآمد هر یک از کودکان کار در ایران، روزانه 30 تا 40 هزار تومان است.
بر اساس آمار سازمان جهانی کار هم اکنون 168 میلیون کودک کار در دنیا وجود دارد که 85 میلیون نفر از آنها در شرایط خطرناکی زندگی می کنند و بیشترین سهم از کودکان کار را هم قاره آسیا و اقیانوسیه دارند.
با گذشته زمان، قوانین زیادی برای حل مسئله کودکان کار تصویب شد؛ مثلا در سال 1990 سازمان ملل متحد کنوانسیون حقوق کودک را به تصویب رساند و این در 193 کشور هم تصویب شد؛ در ماده سی و دوم این کنوانسیون آمده “کودک باید در برابر هر کاری که رشد و سلامت او را تهدید میکند، حمایت شود و دولتها باید حداقل سن کار و شرایط کار کودکان را مشخص کنند.”این قوانین، تاثیر مثبت هم داشت و باعث شد از سال 2000 تاکنون، تعداد کودکان کار 171 میلیون نفر کاهش پیدا کند، اما هنوز به دلایل مختلف، کودکان کار در کشورهای مختلف زندگی می کنند.بر اساس اطلاعات سازمان ملل، اصلی ترین دلیل کار کردن کودکان فقر است، اما دلایل دیگری هم می تواند از عوامل کار کردن کودکان باشد. ازجمله موانع تحصیل نکردن دانشآموزان،پولی بودن تحصیل، سنت و فرهنگ، سیاست های ضعیف برای مراقبت از کودکان و…است.
البته شرایط کودکان کار در کشورهای مختلف،متفاوت است و یکی از شاخصهایی که وضعیت کودکان کار را نشان می دهد، درآمد آنهاست.
بازهم خلاء آماری
ایران هم در سال 1990 کنوانسیون حقوق کودک را تصویب کرد. ماده 79 قانون کار ایران، اشتغال به کار کودکان زیر 15 سال را ممنوع دانسته است. البته کارگران شاغل در کارگاههای خانوادگی که کارفرمای آنها، همسر یا بستگان و خویشاوندان نسبی درجه یک باشند، مشمول قانون کار نیستند؛ در نتیجه حداقل سن کار در مورد چنین کارگرانی رعایت نمیشود؛ بر اساس قانون کار، اگر یک کارفرما کودک زیر 15سال را به کار بگیرد، متخلف خواهد بود و برای نخستین بار مجازات نقدی، بار دوم مجازات نقدی و حبس و بار سوم علاوه بر این موارد، کارخانه یا کارگاه پلمب و پروانه کار فرد متخلف، ابطال خواهد شد.
از سوی دیگر ماده 84 قانون کار پیشبینی کرده که در مشاغل و کارهایی که ماهیت آن برای سلامتی یا اخلاق کارآموزان و نوجوانان زیانآور است، حداقل سن کار 18 سال تمام خواهد بود که تشخیص این امر با وزارت کار و امور اجتماعی است.
با وجود این قانون ها هنوز هم کودکان زیادی در ایران مشغول به کار هستند که هیچ آمار دقیقی از آنها وجود ندارد؛هرچند که برخی منابع و سازمانها از وجود دو میلیون کودک کار در ایران خبر میدهند ولی آمارهای غیررسمی تعداد کودکان کار ایرانی را 7 میلیون نفر تخمین میزند که گفته میشود 40 درصد این کودکان را مهاجران تشکیل می دهند.
آسیب ها در کمین کودکان کار
مونا جمدی، جامعه شناس در مورد کودکان کار به نسل فردا می گوید:اینکه بگوییم کودکان کار درآمد بالایی دارند، پس اوضاع آنقدر هم که فکر می کنیم برایشان نابسامان نیست، تفکر کاملا اشتباهی است.این کودکان معمولا در شرایط سختی زندگی می کنند و درآمدشان صرف اعتیاد پدر یا بیماری های مادرشان می شود.در ایران مهم ترین شغل کودکان کار، دستفروشی است که از مشاغل کاذب به شمار می آید.
متاسفانه سلامت جسمی و روانی این کودکان به شدت در معرض انواع آسیبها و خشونتهای جسمی و حتی جنسی قرار میگیرد و در آینده با افسردگی، سوء تغذیه و انواع بیماریهای روحی و جسمی مواجه میشوند.آمار بزه در این کودکان بالاست؛ چون به درستی تحت تربیت و جامعه پذیری قرار نگرفته اند و نسبت به عموم جامعه تفکر کینه ورزانه دارند.دولت می تواند با صرف هزینه اندک (نسبت به آسیب های بعدی)اقدام به جمع آوری آنان کند و مردم هم با عدم پرداخت پول به آنها می توانند در ریشهکن کردن این مشکل، کوشا باشند.