نقد کتاب پیرزنی که تمام قوانین را زیر پا گذاشت
کتاب پیرزنی ک تمام قوانین را زیر پا گذاشت
به ندرت اتفاق می افتد که یک اثر در عرصه هنر یا ادبیات، مقبول همگان واقع شود. حتی «جنگ و صلح» نیز که شاهکار «تولستوی» در رماننویسی است، منتقدانی دارد. پیرزنی که تمام قوانین را زیر پا گذاشت، رمانی است که به شدت مورد توجه و علاقه خوانندگانش در سرتاسر دنیا حتی ایرانیان سختگیر قرار گرفته است.
این کتاب به نویسندگی «کترینا اینگلمن سوندبرگ»، نویسنده سوئدی، در سال 2012 منتشر و بهدلیل استقبال زیاد، سریع به هفده زبان دنیا ترجمه شد؛ تا آنجا که سوندبرگ تصمیم گرفت دنباله این رمان را با نام شانس دوباره پیرزن بنویسد. پیرزنی که تمام قوانین را زیر پا گذاشت، روایتگر داستان مارتا اندرسون، پیرزن 79 سالهای است که در آسایشگاه سالمندان زندگی میکند. آسایشگاه وضعیت چندان مناسبی ندارد و مارتا پس از تماشای مستندی از زندانهای سوئد، درمییابد زندانها شرایط بهمراتب بهتری نسبت به آسایشگاه سالمندان دارند. مارتا که هرگز دلش نمیخواهد بقیه عمر را در گوشه خانه سالمندان و روی صندلی چرخدار بگذراند، به همراه چهار نفر از دوستانش تصمیم میگیرند یک گروه حرفهای تبهکاری تشکیل دهند تا بتوانند سر از زندان درآورند. سرقت دو تابلوی مشهور از موزه، اولین ماجرای تبهکاری آنان است که بهطرز شگفتانگیزی با موفقیت انجام میشود. این کتاب با ترجمه کیهان بهمنی، در 486 صفحه و با قیمت 33 هزار تومان توسط نشر آموت در ایران منتشر شد و بهسرعت به چاپ ششم رسید.
دلایل محبوبیت این کتاب
- همه ما در ناخودآگاهمان به پیری فکر میکنیم؛ هر چند از آن متنفر باشیم. هیچکدام از ما تحمل چینوچروکهای اطراف چشممان را هم نداریم، چه برسد به از پا افتادگی و خانهنشینی. خواندن داستان مارتا و دوستانش، با میانگین سنی 80 سال که دست به ماجراجوییهای هیجانانگیز میزنند و کارهای دور از تصور انجام میدهند، به قطع سر ذوقمان میآورد. خیلی لذتبخش است وقتی میبینید یک دسته پیرزن و پیرمرد، نقشههایی برای سرقتهای بزرگ میکشند که مو لای درزشان نمیرود؛ تا آنجا که پلیس هم در مواجهه با آنان و کارهایشان درمیماند. مطمئناً با خواندن این کتاب به سرمان نمیزند که در پیری عضو یک گروه تبهکاری شویم و دست به سرقت بزنیم؛ اما میتوانیم به خود این نوید را بدهیم که پیری آنقدرها هم که فکر میکنیم سخت و دردناک نیست و خیلی کارها هستند که میتوانیم از عهده انجامش برآییم.
- در هر شرایطی، طنز بهتر از جدی بودن جواب میدهد. پیرزنی که تمام قوانین را زیرپا گذاشت، رگههای طنزی دارد که موقع خواندن آن لذتمیبرید. درست است این گروه تبهکار بازنشسته، همه کارهایشان را در عین جدیت و وسواسی عجیب انجام میدهند، ولی شاید به اقتضای سنشان، خیلی از همین کارها، من و شما را به خنده بیندازد.
- قرار نیست در همه فیلمها، کتابها و داستانها، دزدها و تبهکارها دستگیر شوند و به دام پلیس بیفتند؛ بگذارید یک بار هم که شده همه چیز مطابق میل دزدها پیش برود! مارتا و دوستانش در این کتاب به آنچه میخواهند میرسند و با مقدار زیادی پول از کشور خارج میشوند. با دانستن سرگذشت این بازنشستگان، از فرار آنان با این همه پول نه تنها ناراحت نمیشوید، بلکه میتوان گفت دلتان هم خنک میشود!
4_ کاراکترهای کتاب پیرزنی که تمام قوانین را زیرپا گذاشت، سالمندانی دوست داشتنی و کاریزماتیک هستند که برای تمام پولهایی که سرقت کردهاند برنامه دارند. بخشی را به خیریه و بخشی دیگر را به خانه سالمندان اختصاص میدهند. شاید باورتان نشود، اما آنان به موزهای هم که از آن سرقت کردهاند کمک میکنند! در ضمن در نامهای که برای روزنامههای کثیرالانتشار میفرستند، از همه سیاستمداران میخواهند، قبل از تز تصدی هرگونه پستی، مدتی را در خانه سالمندان بگذرانند! مگر میشود با چنین موجودهای دوستداشتی همذاتپنداری نکرد و از موفقیتشان در تبهکاری خوشحال نشد؟!
در هرحال اگر تا امروز این کتاب را نخواندهاید، پیشنهاد میکنیم برای خواندنش اقدام کنید. آنگاه خواهید دید که پیری آنقدرها هم که فکر میکنید سخت و ترسناک نیست؛ فقط کافی است خودتان را باور داشته باشید.
نویسنده : پونه خامین
نقد و بررسی کتاب در یک صبح پاییزی