چارلی چاپلین و سینما / بررسی کارکرد دراماتیک آثار چارلی چاپلین در سینما
چارلی چاپلین و سینما / بررسی کارکرد دراماتیک آثار چارلی چاپلین در سینما
چارلی چاپلین و سینما / بررسی کارکرد دراماتیک آثار چارلی چاپلین در سینما
چارلی چاپلین؛ اندیشمند، موسیقیدان، فیلمساز و بازیگر بزرگ سینمای جهان به اندازهای به پدیده پویایی آثار سینمایی تسلط داشت که میتوان فیلمهای وی را در طول سال چند بار دید و لذت برد. قبل از اینکه به شاخصههای اساسی چاپلین در سینما بپردازیم، باید به شخصیت هنری مؤلف اشاره کنیم و اینگونه بنویسیم که: هنرمند تنها هنگامی به آستانه هنری خود نزدیک میشود که از همه جهات: اجتماعی،اقتصادی،فرهنگی و … ارضا شده باشد. اما در مورد چاپلین اینگونه نمیتوان نوشت، چراکه او به همان اندازه که مخاطب را با آثارش قلقلک میداد، در هنگام آفرینش به روح خود ضربه وارد میکرد و هیچ کس این واقعیت را درک نمیکرد. چاپلین در یکی از سخنرانیهایش میگوید: خیلی تلاش کردم که مردم بفهمند، اما آنها فقط خندیدند. این سخن همه مؤلفهای است که هنرمند در خواستگاه اندیشهاش از ذات سینما انتظار دارد و در حال عبور از جادهای است که راه بازگشتی برای آن در نظر گرفته نشده است.
*فلسفه چاپلین و سینما
رویکرد انتقادی چاپلین در سینما، به اندازهای محافظه کارانه در محتوا و ساختار نفوذ میکند که مخاطب در بیشتر لحظات متوجه آن نمیشود به همین جهت نمیتوان چاپلین را یک منتقد اجتماعی و شرایط سیاسی دانست، چراکه وی در فیلمی مانند «دیکتاتور بزرگ» چهرهای کاریزماتیک،جذاب و قدرتمند از هیتلر به نمایش میگذارد،اما به گونهای داستان روایت میشود که مخاطب از هیتلر و افکار نازیسمی متنفر شود. این استعداد ذاتی چاپلین را در همه آثارش به وفور میتوان دید. در «روشناییهای شهر» زیباترین جلوه از احساسات انسانی به نمایش گذاشته میشود؛ بدون آنکه کوچکترین صدمهای به منطق فیلسوفانی چون: افلاطون، کانت و دکارت وارد کند. از سوی دیگر شباهت نوع اندیشهورزی چاپلین به «نیچه» باعث میشود که بسیاری از مخاطبان جدی سینما وی را فیلسوفی ایدئولوژیک بنامند. «اندرو بازن» منتقد بزرگ سینما که ریشههای شناساییاش را از منطقهای فرانسوی برگرفته، هرچه درباره آثار سینمایی چاپلین مینویسد ستایش محض است و او را یک اسطوره بی همتا نامیده است. فلسفه در آثار چاپلین با ساختاری روایتمند درگیر میشود که بدون داشتن کوچکترین منطقی میتواند دارای پیرنگ شاخص و کلاسیک و در عین حال مدرن در سینما باشد.
چارلی چاپلین و سینما / بررسی کارکرد دراماتیک آثار چارلی چاپلین در سینما
*عبور از پریشانحالی
چاپلین علاوه بر اینکه علم تئوریک موسیقی را خوب بلد بود، میتوانست با الگو برداری از موومان های ارکستر گونه، به سینما ساختاری یک شکل و جهتمند عرضه کند. دستاورد بزرگی که چاپلین برای سینما به همراه داشت در این حوزه بود که لزوماً نباید کارگردان بازیگر را به شخصیت نزدیک کند، بلکه باید شخصیت به گونهای نوشته شود که با کنشهای رفتاری بازیگر مطابقت داشته باشد. از همین رو همه متدهای بازیگری در جهان تغییر کرد و علوم بازیگری جلوه آکادمیک به خود گرفت و به یک هنر محبوب تبدیل شد. میزان سنهایی که برای برداشتهای باز و بسته در آثار چاپلین استفاده شده،از جمله به یادماندنیترین دکوپاژهای سینما هستند. به عنوان مثال در نمایی از فیلم «عصر مدرن» میبینیم که چاپلین ابزاری به دست گرفته و با سرعت پیچ و مهرهها را به هم متصل میکند. این لوکیشن و این نمونه فیلم برداری تا به امروز بی نظیر در سینما مانده، چراکه بعد از چاپلین هیچ فیلمسازی دست به چنین ریسک بزرگی نزد. چاپلین با تسلط به همه گونههای هنری مخصوصا هنر «سماع» روح خود را به پالایش بادوام رسانیده بود و از این طریق میتوانست مخاطب خود را آن گونه که شایسته است درگیر کنشهای رفتاری بازیگر کند.
*سینمای متحول شده
متاسفانه دوران سینما پس از چاپلین مانند قرون وسطی است؛چرا که هنر علاوه بر نداشتن هیچ تعریف مشخصی الگو و ساختار مشخصی نیز ندارد و به همین جهت تحول ساختاری به وجود آمده در سینما باعث زوال اخلاقیات و کیفیت هنر شده است. چگونگی این تحول عموما به دست فیلمسازان هالیوودی نبوده، بلکه فیلمسازان ایرانی نیز سهم بیشتری در آن دارند. اما با تمام این تفاسیر هنوز فیلمهایی قابل تحمل و قابل تفسیر روی پردهها میروند که باعث رشد لبخند بر لبان مخاطب خواهد شد و هنوز میتوان به ظهور سینمایی فرهنگی – هنری به معنای واقعی کلمه امیدوار بود.
چارلی چاپلین و سینما / بررسی کارکرد دراماتیک آثار چارلی چاپلین در سینما
نویسنده : تحریریه سایت