اجتماعی

نگاهی به معضل دزدی در کودکان/روش های تربیت فرزند خوب در جامعه

نگاهی به معضل دزدی در کودکان/روش های تربیت فرزند خوب در جامعه

دزدی کودک

یکی از معضلات اجتماعی- اقتصادی که دامنگیر همه جوامع و از جمله جامعه  ما شده، بحث ((دزدی)) است.نگاهی به آمارهای منتشر شده طی چند ساله اخیر، گویای آن است که متاسفانه انحرافات اجتماعی به طرق و انحاء مختلف در حال رشد و ریشه دوانیدن در ابعاد مختلف شده،ضمن آنکه عده ای با زیرکی خاص، دزدی های آشکار خود را توجیه کرده و بنا به دلایلی نام های دیگری بر عملکردشان می گذارند و این در حالی است که دزدی،تحت هر شرایطی و هر مقیاسی، دزدی است؛ چه هزار میلیاردی باشد و چه ندادن حق و حقوق کارگری زحمتکش و یا سوءاستفاده از مزیت های یک سازمان و یا ارگان. از جمع بندی تمام مطالعات و گزارشات مربوط به دزدی چنین می آید که این پدیده که با افزایش بحران های اجتماعی-اقتصادی جامعه رابطه مستقیم و معناداری دارد، یکی از رفتارهای مجرمانه و از مشکلات رفتاری است که به ویژه در میان نوجوانان و به خصوص در محیط های آموزشی قابل مشاهده است.

 تاکنون گزارشات زیادی مبنی بر نبودن مداد،گم شدن پاک کن، پیدا نشدن خط کش و … دریافت کرده ایم؛ از این گونه مسائل نباید به سادگی گذشت؛ زیرا دزدی از همین مقیاس کوچک، دامنه خود را گسترش داده و به تولید شخصیت بزه کار می پردازد. بررسی های به عمل آمده در سطح جامعه نشان می دهد که دزدی،  پدیده ای چند علتی است که عوامل اجتماعی و اقتصادی از مهم‌ترین آنها هستند.در این میان، در راستای شکل گیری و ایجاد اندیشه دزدی  و سپس  اقدام جهت دزدی، آنچه با قدرت تمام، خود را مطرح می کند، موضوع  نیازهاست؛ نیازهایی مثل غذا، مسکن، پوشاک، آموزش و…

توسل به آخرین ابزار

وقتی که نوجوان و حتی بزرگ‌تر و یا کوچک‌تر از آن، نتواند به نیازهایش برسد پس از مدتی تلاش و کوشش، مایوس و درمانده به آخرین ابزار متوسل می شود و آن چیزی نیست جز کِش رفتن و دزدی؛ ضمن آنکه علاوه بر نیازهای صرفا مادی و روزمره، نیازهای دیگر هم چون نیازهای عاطفی و احساس های اجتماعی و موقعیت های اقتصادی نیز بسیار تاثیرگذارند؛هر جوان و نوجوانی می بیند، مقایسه می کند، می خواهد یا    نمی خواهد، اگر خواست یا می تواند به خواسته اش برسد یا نمی تواند و اگر نتوانست، سعی می کند راه های مختلف را مورد آزمون و آزمایش قرار دهد، که یکی از این راه ها متاسفانه دزدی است.
در ارتباط با علل عاطفی- احساسی، بررسی ها گویای آن است که در بعضی مواقع، جوان یا نوجوان، به دلایل عاطفی، مثلا جلب توجه و یا گرفتن تایید دیگران و یا کاهش نگرانی و دلواپسی یا  احساس بزرگی و بی باکی یا دشمنی و کینه و…، دست به دزدی می زند. اخیرا نوعی توجیه بسیار خطرناک و وحشتناک در ارتباط با دزدی شکل گرفته و آن طرح این مطلب که ((این حق من است))، ((وقتی حقم داده نمی شود، پس چکار کنم)) و یا  ((وقتی هر کس به نوعی دستی بر آتش دارد، چرا من نداشته باشم))، ((وقتی افرادی مدعی، آن چنان می کنند، دیگر چه قُبحی برای دیگران باقی می ماند))؟! و بسیاری از این موارد که نیازی به گفتن و دوباره گفتن ندارد.
 در امتداد انواع دزدی و بحث نوجوانان، می توان دو نوع اساسی دزدی را یادآوری کرد: یکی دزدی با طرح و نقشه قبلی، (این نوع اصولا با هدف تنبیه و یا اذیت کردن دیگران و به صورت ماهرانه به انجام می رسد و یا به دلیل مشکلات و مسائل خانوادگی همچون اعتیاد، اختلافات عمیق، ازدواج مجدد و … به وجود می آید) و دیگری دزدی های بدون برنامه و کودکانه (که البته این نوع نیز بدون علت نبوده و باید به کند و کاو در محیط نوجوانی که دست به چنین کاری می زند، پرداخت).
در ارتباط با موضوع نقش سن و سال در نوع تحلیل افراد،توجه به یک نکته بسیار جالب است که ما هیچوقت به دو کودک دو یا سه ساله،به دلیل اینکه چیزی را بدون اجازه برداشته و در جایی پنهان کرده، تهمت دزدی نمی زنیم ولی اگر همین کار را یک نوجوان ده یا دوازده ساله انجام دهد، به راحتی به او اتهام دزدی می زنیم و وی را مورد سرزنش و شماتت قرار می دهیم؛ بنابراین متوجه می شویم که در هر اقدامی، توجه به سن و سال، وجود دارد؛ هر چند که آن نوجوان ده یا دوازده ساله نیز هیچ قصد و غرضی نداشته باشد.

الگوهای نامناسب رفتاری

 از علل با اهمیت دیگر در دزدی، موضوع الگوهای رفتاری است؛ اگر الگوهای نامناسبی داشته باشیم، اگر بستر نامساعدی داشته باشیم،اگر فیلم های نامطلوبی مشاهده کنیم و بسیار اگرهای دیگر، راحت تر می دزدیم و راحت تر از آن، برای خودمان توجیه می کنیم.

 برای اینکه نوجوانانی خوب‌تر و بهتر داشته باشیم، باید:

1- به علل و انگیزه های آنان در  چنین اقداماتی،هر چه بیشتر توجه شود.
2- حتی المقدور نیازهای مادی آنها  مطرح و مرتفع شود.
3- ارتباطات عاطفی- احساسی قوی‌تری با آنها برقرار شود.
4- محیط مناسب و متناسبی برای آنها تدارک دیده شود.
5- به کیفیت زندگی نوجوانان به طور جدی توجه شود.
6- آنها را به طور مستمر مورد آموزش مهارت های زندگی قرار داد.
7- عزت و اعتماد به نفس آنها را با سرزنش ها و تنبیه های نامعقول و زیاده از حد، از بین نبریم.
دزدی کودکان
نگاهی به معضل دزدی در کودکان/روش های تربیت فرزند خوب در جامعه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا