فرهنگ و هنر

محمود بصیری از زندگی شخصی و علت ممنوع الکاری 11 ساله اش می گوید !

محمود بصيري مثل نقش‌هايش بي‌رياست و در گير و‌ دار اين روزها همرنگ خيلي‌ها نشده است. با هم از اين سال‌هاي بيكاري و نبودنش حرف زده‌ايم و اينكه چه برنامه‌اي براي آينده دارد.

 

محمود بصيري، بازيگر خاطره‌ساز دهه 60 سال‌هاست به خاطر يك سوءتفاهم و قراردادي نانوشته خانه‌نشين شده است. او كه با لهجه شيرينش بخش جدايي‌ناپذير سريال‌هاي مرضيه برومند بود حتي در اين سال‌ها نتوانست با تيم هميشگي‌اش همكاري كند.

محمود بصيري مثل نقش‌هايش بي‌رياست و در گير و‌ دار اين روزها همرنگ خيلي‌ها نشده است. با هم از اين سال‌هاي بيكاري و نبودنش حرف زده‌ايم و اينكه چه برنامه‌اي براي آينده دارد.

چای عامل سرطان

سال 82 از يك شركت توليد چاي با من تماس گرفتند و گفتند مي‌خواهند يك قدم ملي در زمينه اطلاع‌رساني درباره چاي و تغذيه ضدسرطان بردارند. مدير شركت كه دختر خودشان هم قرباني بيماري سرطان بود به من گفت خيلي از سرطان‌ها به‌خاطر تغذيه ناسالم و استفاده از چاي نامرغوب است. من هم چون احساس كردم اين كار به نفع مردم و در جهت آگاهي آنان است پذيرفتم و اصلا اطلاع نداشتم اين يك كار تبليغاتي است حتي آقاي داود رشيدي هم شاهد هستند كه صحبتي از كارهاي تبليغاتي به ميان نيامد.

خلاصه حدود يك سال و نيم در اختيار اين گروه بودم و هر جا مي‌گفتند مي‌رفتم و درباره چاي صحبت مي‌كردم حتي براي بازديد از مزارع چاي آنها هم رفتيم و انصافا هم چاي بسيار مرغوب و خوبي داشتند. همين موضوع باعث شد من به‌خاطر كار تبليغاتي در تلويزيون به نوعي ممنوع‌الكار شوم و سه سال خانه‌نشين شدم.

پس از آن هم ماجراهاي رياست‌جمهوري و شباهت من با رئيس‌جمهور سابق پيش آمد و من به شكل غير رسمي ممنوع‌الكار شدم. هركس از دوستان فيلمساز يا تهيه‌كننده در آن مدت فيلمنامه يا طرحي را براي بازي در اختيارم مي‌گذاشت كه همه‌شان را هم هنوز در خانه دارم و صحبت‌هايي مي‌شد اما همه‌شان مي‌رفتند و ديگر پشت سرشان را هم نگاه نمي‌كردند.

در 11 سال گذشته تنها در يك سريال بازي كرده‌ام

من در 11 سال گذشته تنها در سريال «كتابفروشي هدهد» به كارگرداني خانم مرضيه برومند بازي داشته‌ام و پس از آن جلوي كار من گرفته شد. در اين مدت به‌خاطر كم‌سويي چشمانم به علت بيماري آب مرواريد مطالعه نداشتم و روزنامه‌ها و مجلات را نمي‌خواندم و نمي‌دانم درباره‌ام چه چيزهايي نوشته شده است. تازه يك‌سال است چشمانم را جراحي كرده‌ام و دكتر به‌تازگي به من اجازه مطالعه داده است.

با فيلم يا سريالي خوب برمی گردم

اين روزها با اينكه مدت‌هاست اعلام شده ممنوع‌الكار نيستم مشغول كاري نيستم و خانه‌نشينم. چند كار در اين مدت پيشنهاد شده اما متاسفانه منجر به همكاري نشد؛ مثلا به‌تازگي براي يك سريال با من صحبت‌هايي شد كه اتفاقا فيلمنامه بسيار خوبي داشت اما فيلمبرداري در شهرستان بود كه برايم مقدور نبود ضمن اينكه دوست ندارم بعد از اين همه سال بيكاري و نبودن با كاري ضعيف به دنياي بازيگري بازگردم.

قصه و فيلمنامه برايم خيلي مهم است و دوست دارم در كاري خوب حضور پيدا كنم. گاهي فيلمنامه‌اي را به من مي‌دهند و مي‌خوانم و مي‌دانم آن نقش با وجود اينكه خوب است اما براي من نوشته نشده و به نوع بازي من نمي‌خورد و حتي خودم پيشنهاد بازيگر مي‌دهم تا كار به شكل بهتري انجام شود.

دوچرخه تنها وسیله رفت و آمد

شغل قبلي من مكانيكي بود و با ماشين خيلي آشنا هستم. مي‌دانم در اين روزهايي كه هواي تهران به شكل خفقان‌آوري آلوده شده بايد ملاحظه كرد. من اصلا متوجه نمي‌شوم چرا در ترافيك‌ها و پشت چراغ قرمزهاي طولاني كسي ماشينش را خاموش نمي‌كند؟ يا اينكه چرا براي طي كردن مسير‌هاي كوتاه از ماشين استفاده مي‌كنند؛ مثلا نانوايي با خانه‌شان 500متر فاصله دارد و براي رسيدن به نانوايي از ماشين استفاده مي‌كنند و 60 تا خيابان را دور مي‌زنند تا به نانوايي برسند (مي‌خندد). موتور و ماشين مردم ما را تنبل كرده است. من سال‌هاست از دوچرخه براي رفت و آمد استفاده مي‌كنم و در مسيرهاي خيلي دور هم از وسایل حمل و نقل عمومي استفاده مي‌كنم.

دوچرخه هم وسيله رفت و آمدم است و هم وسيله‌اي براي ورزش. شب‌ها ساعت 12 و گاهي حتي ديرتر با دوچرخه در خيابان‌هاي محله‌ام دوچرخه‌سواري مي‌كنم و از سكوت شب و خلوتي خيابان‌ها در آن ساعات لذت می‌برم. گاهي مردم مرا مي‌بينند و مي‌شناسند و با تعجب مي‌پرسند «چرا سوار دوچرخه شده‌ايد؟!» و من جواب مي‌دهم من در روز چند چاي را با قند مي‌نوشم و بايد اين قند را بسوزانم. دكترها به من گفته‌اند كمي چربي و قند خون دارم و من سعي مي‌كنم با دوچرخه‌سواري بدنم را سالم نگه دارم. ضمن اينكه تند و تيز‌تر هم مي‌شوم (مي‌خندد).

تغذيه سالم برايم مهم است

در كنار ورزش تلاش مي‌كنم تغذيه سالمي هم داشته باشم. سال‌هاست سعي مي‌كنم از غذاهاي گياهي استفاده كنم؛ مثلا در زمستان شلغم زياد مي‌خورم و با اينكه به خاطر مشكل دستم پوست كندن ميوه برايم دشوار است و حتي همين موضوع تا سال‌ها مرا از ميوه‌خواري دور نگه داشته بود اما به تازگي سعي مي‌كنم در برنامه غذايي‌ام حتما از ميوه‌هاي فصل استفاده كنم. مدت‌هاست گوشت و برنج را تقريبا از غذاهايم حذف كرده‌ام و شب‌ها شام نمي‌خورم.

موبايل؛ هرگز

هرگز از تلفن همراه يا همان موبايل استفاده نكرده‌ام و هنوز هم موبايل ندارم. حوصله استفاده از اين وسيله را ندارم ضمن اينكه شنيده‌ام امواج موبايل بيماري‌زاست و براي گوش و مغز زيان دارد حتي شنيده‌ام اگر موبايل را در جيب بگذاريد ممكن است به كليه‌ها آسيب برساند. من نمي‌دانم اين حرف‌ها تا چه حد از نظر علمي صحت دارد اما ترجيح مي‌دهم از موبايل استفاده نكنم.

هنر واقعي نزد مردم است

از اينكه بين مردم باشم لذت مي‌برم و معتقدم هنر واقعي نزد مردم است. من دوچرخه سوار مي‌شوم و به اين شكل به مردم نزديك‌ترم و با آنها هم‌صحبت مي‌شوم و از آنها چيزهاي مختلفي ياد مي‌گيرم؛ مثلا چند روز پيش پسر نوجوان يكي از دوستان وقتي داشتم چاقويي را مي‌شستم و در كابينت قرار مي‌دادم به من گفت: «عمو نبايد اين چاقو را در كابينت بگذاريد. اين نوع چاقوها بايد در فريزر نگهداري شوند تا دوام‌شان بيشتر شده و تيز بمانند.» من اين موضوع را نمي‌دانستم و يك نوجوان به من مطلب جديدي ياد داد. توصيه‌ام به هنرمندان اين است كه به وقت شهرت از مردم كناره نگيرند چون در نهايت دوري از مردم به ضرر خودشان تمام خواهد شد.

خاطره‌اي از مرحوم علي حاتمي

با مرحوم علي حاتمي عزيز رفاقت داشتم. به ياد دارم روزي با هم در اداره‌اي بوديم و علي حاتمي به من گفتند بايد جايي بروند. من پيشنهاد دادم با موتورم ايشان را برسانم و آقاي حاتمي هم قبول كردند. پشت يكي از چراغ‌قرمز‌ها در خيابان وزرا يكي از طرفداران ايشان كه اتفاقا در يك ماشين بنز مدل بالا هم نشسته بود، آقاي حاتمي را شناخت و از ماشين پياده شد و با تعجب پرسيد: «آقاي حاتمي چرا پشت موتور سوار شده‌ايد؟ لطفا اجازه بديد من شما را برسانم.» اما آقاي حاتمي جواب دادند: «اين موتور مردمي است و من هم دوست دارم بين مردم باشم. من اگر در بنز شما بنشينم از مردمم دور مي‌شوم.» كاش همه هنرمندان خضوع و مردمي بودن را از امثال مرحوم علي حاتمي ياد بگيرند.

مجله زندگی ایده آل

همچنین بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا