فرهنگ و هنر

ماهواره خانگی

کاربرد ماهواره ها

امروزه استفاده از ماهواره در منازل به‌عنوان ابزار سرگرمی، جزو امور بدیهی زندگی بیشتر مردم جامعه شده است. در چنین شرایطی، نخست باید فرهنگ استفاده از چنین ابزاری را در منازل کشف کرد و سپس مواضع سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و… را از نظر مدیریت برنامه‌های تولیدی بررسی کنیم. در مورد مؤلفه اول باید اعتراف کرد که جامعه ما از نظر فرهنگ استفاده از تکنولوژی، به مراتب عقب‌تر از دیگر کشورهای جهان سوم و در حال پیشرفت قرار دارد؛ دلیل آن نیز مبارزه با تحولات جغرافیایی از نظر ابزاررسانه‌ای و دیگر وسایل که اشاعه دهنده فرهنگ در جوامع کشورها هستند است. به هر حال باید پذیرفت که جلوی نفوذ آب را از یک سطحی به سطح دیگر نمی‌توان گرفت و به همان ترتیب، نمی‌توان جلوی بروز تکنولوژی و افکار را در جوامع گرفت. البته اندیشه‌ای که از سوی یک کشور بیگانه به کشور دیگری تحمیل شود، به‌قطع مخرب و ضد پایه‌های فرهنگی آن جامعه خواهد بود؛ اما مبارزه افراطی با آن موجب تبلیغ ناخواسته برای چنین رسانه‌هایی خواهد شد.

**چرا شبکه‌های بیگانه به جامعه ما خدمت می‌کنند

به‌تازگی شبکه‌های بیگانه با ژست روشن‌فکری و هنری خاصی، سلیقه و فرهنگ مخاطب را زیر سؤال می‌برند. یک نمونه، برگزاری آکادمی‌های موسیقی با چهره‌های مشهور و مغموم غرب‌زده که کیلومترها دورتر از وطن، ادعای وطن‌دوستی می‌کنند است و متأسفانه از آن‌جا که سلیقه صوتی و بصری مردم به سمت چنین افرادی از گذشته سوق پیدا کرده است، استقبال از چنین برنامه‌هایی قابل توجه است. از سوی دیگر، فضای پذیرایی برای شرکت‌کنندگان و هنرجویان حاضر در این آکادمی‌ها، به‌گونه‌ای تنظیم شده است که مخاطب، حسرت آزادی‌های افراطی موجود در آن را با خود بکشد و از دیگر سو، لایه‌های پنهانی و دست‌های پشت پرده چنین برنامه‌هایی همواره حواشی در بر خواهدداشت که به جهت مثبت به نفع این شبکه‌ها خواهد بود. پس می‌توان نتیجه‌گیری کرد: این خدمتی است از جانب فارسی‌زبانان مهاجرت کرده به کشورهای غربی که از روی دشمنی و ایجاد اختلاف فرهنگی میان اعضای یک خانواده، ایجاد می‌کنند.

**خبرهایی که هویت خبری ندارند

تمام شبکه‌هایی که در برنامه‌ریزی برای زمان پخش خود بخشی به نام خبر و تحلیل اخبار را در نظر می‌گیرند، محتوای خبری آن‌ها به‌گونه‌ای ناملموس، جهتی ضدخبری دارد؛ به‌طوری‌که با خوانش تیترهای روزنامه‌ها یا سوتی‌گرفتن از برخی اشتباه‌ها، برنامه‌های خبری تحلیلی در داخل، می‌خواهند ثابت کنند که فرهنگ کشور راه درست خود را انتخاب نکرده است.

در چنین وضعیتی فرد یا خانواده‌ای که پای چنین خزعبلاتی می‌نشیند، علاوه بر اینکه از جذابیت‌های بصری و زرق و برق‌های برهنگی موجود در آن لذت می‌برد، حیرت‌زده این شبکه‌ها را با شبکه‌های داخلی مقایسه می‌کند و به‌طورناخواسته به این نتیجه می‌رسد که همیشه حرف راست را باید از دشمن خود شنید؛ درصورتی‌که امروزه برای شنیدن حرف درست و حسابی، خود انسان باید به کشف و تحقیق بپردازد. مسئله بزرگ دیگری که وجود دارد این است که هیچ‌کدام از این شبکه‌ها، مشکل اقتصادی و مالی ندارند و اندک شبکه‌هایی که برای مظلوم‌نمایی دست گدایی به سوی مخاطب دراز می‌کنند، با قصد فریب فرهنگی و تزویر عقیدتی است.

مسئله اقتصاد یک شبکه و تأمین منابع مالی در آن، مهم‌ترین وجه توسعه و پایداری یک شبکه خارجی زبان در کشور بیگانه است. با همه این تفاسیر می‌شود نتیجه گرفت که پشتوانه مالی این شبکه‌ها از سوی گروه‌هایی تأمین می‌شود که به‌شدت با آرمان‌های انقلاب اسلامی مخالف هستند و برای براندازی آن، دست به هر کاری خواهند زد که مطمئناً در هیچ‌کدام موفق نخواهند بود. جالب‌تر اینکه این شبکه‌ها، تبلیغات گسترده‌ای ندارند و تعداد اندک تبلیغات پخش شده در این شبکه‌ها جهت‌مند خواهد بود. موضع‌گیری‌های دوجانبه و شبیه‌سازی برنامه‌های تولیدی برای به تمسخرگرفتن آنان اطلاعات غلطی است که بیننده ایرانی می‌تواند باور کند یا باور نکند؛ اما در این زمینه باورکردن آن اطلاعات به مراتب احتمال بیشتری نسبت به فرضیه دیگر دارد؛ چراکه شوخی با هر چهره محبوب و مشهور می‌تواند یک عقیده زائد را در قالب فرهنگ و هنر با جامعه تزریق کند. در چنین شرایطی که حمله همه جانبه اطلاعاتی در فضای مجازی و شبکه‌های ماهواره‌ای انقلاب اسلامی را عذاب می‌دهد، باید زیرساخت فرهنگِ استفاده از ابزارهایی این‌چنینی، به طور گسترده در سطح کشور اشاعه داده شود. امیدواریم نسل‌فردا اگر به روشنی می‌اندیشد، به روشنایی خورشید گرم انقلابی باشد که رشادت‌ها و شهادت‌های فراوانی را در این راه به خود دیده است.

نویسنده : علی رفیعی وردنجانی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا