فرهنگ و هنر

«فروغِ» بی فروغ قربانی / نسل فردا آلبوم «فروغ» علیرضا قربانی را بررسی می کند

«فروغِ» بی فروغ قربانی / نسل فردا آلبوم «فروغ» علیرضا قربانی را بررسی می کند

«فروغِ» بی فروغ قربانی / نسل فردا آلبوم «فروغ» علیرضا قربانی را بررسی می کند

علیرضا قربانی خواننده ای که با عاشقانه هایی همچون «من عاشق چشمت شدم» و «بی قرار» در عرصه موسیقی کلاسیک – سنتی ایران عرض اندام کرد ، آلبوم «فروغ» را به تازگی روانه بازار کرده است . این آلبوم که تنها در ابتدا و انتهای آن دو قطعه سروده شده توسط فروغ فرخزاد را در خود جای داده است توانایی ارتجاع به برون متن ادبی این شاعر بلند آوازه را در حوزه موسیقی ندارد . اول آنکه هیچ سروده ای لزوما نباید با جنجره خواننده به رشته تحریر درآید و از قالب متن به صدا تغییر هویت دهد . دوم صدای زنانه ای که فروغ فرخزاد در بستر متن های آزادی خواهانه با سرکوب گری احساسات مردانه در سروده هایش گنجانده مانع بروز هویت اصلی این دو سروده خواهد شد . و دلیل آخر آنکه به نظر می رسد علیرضا قربانی بیشتر از نام فروغ فرخزاد استفاده ابزاری کرده و برای شکستن تابوها چنین اسمی را برای آلبوم برگزیده ، چرا که وقتی نام آلبومی به اسم شاعری گره زده می شود ، باید انتظار داشت که حداکثر اشعار استفاده شده از شخص مورد نظر باشد و نه ادیب دیگری .

«فروغِ» بی فروغ قربانی / نسل فردا آلبوم «فروغ» علیرضا قربانی را بررسی می کند

*زنی تنها

آوازی که قربانی سر به فریاد می کشد یک نیروی مهیج را به مخاطب الصاق می کند که در پایان باید این نیرو به جهتی متصل گردد ، اما ماجرای ما با این آلبوم در این موضوع می باشد که صدا با بیان و بیان با ابیات خارج شده از صدای پخش نا هنجاری صوتی را تشکیل می دهند و در نتیجه شنونده احساس می کند که با یک ملودرام – انتزاعی در قالب موسیقی روبه رو است . بهتر است اینگونه موضوع را باز کنیم که اگر یک شاعر بخواهد برای خواننده مورد نظر شعری بسراید در ابتدا به آثار قبلی وی گوش می دهد ، خلوت می گزیند ، بعد از کمی فشردگی خاطر و هجوم واژه ها به واژه آرایی و سرودن می پردازد . اما مسلما در حال حاضر فروغ فرخزاد نه علیرضا قربانی را می شناسد و نه به صرف آواز چنین سروده هایی را به رشته تحریر در آورده است . پس نمی توان قالب ادبیات را به این سادگی با نام یک شاعر گره زد و آن را همانند سبزه به آب روانی سپرد که سر از ناکجا آباد در خواهد آورد . به شخصه نیز صدای علیرضا قربانی را در مواجهه با اشعار «افشین یداللهی» و «هوشنگ ابتهاج» می پسندم اما این سطح سلیقه دلیل نمی شود که همه آثار این خواننده محبوب را بهانه ای برای تبلیغ کورکورانه قرار دهم . به مراتب کارکرد فرخزاد را می توان در دیگر قطعات این البوم دید که سراینده می خواهد خود را قائم به ذات این مجموعه قرار دهد در صورتی که تصویر سازی از یک مجرای شنیداری بسیار ثقیل تر از رسانه نوشتاری و بصری است و به همین جهت می توان گفت «فروغ» علیرضا قربانی ذاتا چیزی بر فروغی که تا به امروز می شناختیم اضافه نمی کند .

«فروغِ» بی فروغ قربانی / نسل فردا آلبوم «فروغ» علیرضا قربانی را بررسی می کند

*فصل بی برگی

اما امروز خوشبختانه انبوهی از سراینده ها و خواننده های کوچه بازاری با به روز رسانی هفتگی منابع خود مخاطبان نه چندان خاص خود را حفظ می کنند غافل از این که ادبیات تنها جایی است که باید نقطه محور فرهنگی کشور قرار گیرد و به زوم بیشتری لازم دارد . این تفاسیر نشان دهنده این مهم می باشند که اگر در جایی از جهان شنیدید که خواننده ای اشعار فروغ فرخزاد را در زیر زمین خانه خود به زبان مادری خود ترجمه و تبدیل به آلبوم کرده است ، جای تعجب ندارد بلکه باید به این باور رسید که متاسفانه کارکرد معنایی ادبیات بیش از آنکه هویت جامعه را به بلوغ برساند ، رسانه جامعه را گسترده تر و پویا تر کرده است . اما علیرضا قربانی از معدود خواننده هایی است که به رواج موسیقی ایران در سطح بین الملل کمک کرده است و صدای او نه تنها گوش را بلکه دل را به لرزه می اندازد . از همین رو است که نیاز به یک کارگردان در زمینه موسیقی برای خواننده دیده می شود ، کسی که بتواند تشخیص دهد بهترین شعر برای صدای خواننده کدام سروده است و اصلا خواننده خوب چه کسی است ؟ . به امید بهار دیگری می نشینیم ، زیر باغ دلتنگی ،  بلکه فرسایشی باشد برای درد هامان ، دردهایی که روزی شوق بودند و اکنون به سبزه ها گره می خورند و در قلب ناکجا آباد آرام به خواب می روند .

«فروغِ» بی فروغ قربانی / نسل فردا آلبوم «فروغ» علیرضا قربانی را بررسی می کند

«فروغِ» بی فروغ قربانی / نسل فردا آلبوم «فروغ» علیرضا قربانی را بررسی می کند

نویسنده : علی رفیعی وردنجانی

همچنین بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا