فرهنگ و هنر

ساختار تئاتر در آلمان / نگاه یک کارشناس تئاتر مقیم در آلمان به این رشته

ساختار تئاتر در آلمان / نگاه یک کارشناس تئاتر مقیم در آلمان به این رشته

ساختار تئاتر در آلمان / نگاه یک کارشناس تئاتر مقیم در آلمان به این رشته

تئاتر در آلمان همانند بیشتر کشورها، هنری مهجور و متعلق به قشر خاص محسوب می‌شود. این قشر خاص را البته نمی‌توان در هیچ گروه و یا طبقه اجتماعی خاصی دسته‌بندی کرد بلکه مخاطبان این هنر همانند اغلب کشورها به دلایل خاص و بیشتر بر مبنای علایق شخصی دنبال کننده آن هستند. عوامل گروه اجرایی و یا تماشاگران آن هرگز به عنوان طبقه‌ای خاص با القاب و عناوینی همچون روشنفکر و … خطاب نمی‌شوند.

در آلمان، تئاتر در اختیار بخش خصوصی است و دولت حمایت و یا سرمایه گذاری مستقیم و خاصی بر آن ندارد و بیشتر گروه‌های تئاتری و حتی جشنواره‌های تئاتری به طور خصوصی برگزار می‌شوند و در بهترین حالت حامیان مالی به کمک گروه‌ها می‌آیند و اتفاقاً بیشتر حامیان مالی هم جزء بخش خصوصی محسوب می‌شوند.

ساختار تئاتر در آلمان / نگاه یک کارشناس تئاتر مقیم در آلمان به این رشته

تئاتر و هنرمندانش در آلمان هم مانند بیشتر کشورها هنر و هنرمندان فقیری به حساب می‌آیند و قطعاً هیچ علاقمندی با آرزوی شهرت و یا کسب منافع مالی پا به این عرصه نمی‌گذارد. بلیت تئاتر در آلمان اغلب گران است و تئاتر دیدن به خصوص به طور مستمر برای همه میسر نیست. برخی گروه‌ها البته با جذب حامیان مالی تلاش می‌کنند تا بهای بلیت را به نفع تماشاگر و نه به نفع درآمد گروه اجرایی پائین بیاورند.

آما آنچه به واقع راز ماندگاری گروه‌های تئاتری در این کشور است، مدت زمان طولانی اجرای تئاترها است. اغلب سالن‌های بزرگ و معروف آلمانی برنامه‌هایشان را برای بلند مدت تعیین می‌کنند و در عین حال در تفاهم با گروه‌های تئاتری برای اجرای بیش از یک سال به توافق می‌رسند. این زمان طولانی در اجرا سبب ارتباط مناسب با علاقمندانش شده و در بلند مدت سالن‌های تئاتری را همواره پررونق نگه داشته است.

ساختار تئاتر در آلمان / نگاه یک کارشناس تئاتر مقیم در آلمان به این رشته

بیشتر تئاترها با آمادگی کامل روی صحنه می‌روند، با تمرینات منظم و در نهایت آمادگی. شتاب در تمرین و رسیدن به اجرا و گام گذاشتن روی صحنه در این کشور بی معنی است. از سوی دیگر خداحافظی گروه‌ها از صحنه اغلب بیش از یک سال طول می‌کشد و اغلب پس از پایان اجرا در یک شهر، آغازی دوباره در شهری دیگر را تجربه می‌کنند.

برای تئاتر ایرانی وابسته به دولت و کمک مالی آن، آلمان می‌تواند الگوی خوبی باشد. تئاتر ایران مدتی است از زیر یوغ دولتی بودن بیرون آمده و تنفس در فضای خصوصی را تجربه می‌کند. هرچند که این تجربه هنوز به بلوغ نرسیده اما شروع خوبی است. در ایران؛ تئاتر وامدار دولت بود (هست). از همین رو تمام مراحل برنامه‌ریزی و اجرا هم از برنامه ریزی مدیران دولتی تبعیت می‌کند. مدیرانی که صرفاً با بودجه دولتی سیاه مشق می‌کنند و نه نگاه عمیق به اقتصاد تئاتر دارند و نه چندان شناختی از تولد تا عروج یک تئاتر.

حالا که تئاتر ایران مسیر خصوصی سازی را پی گرفته است، بد نیست نگاه عمیق و بلندمرتبه‌ای به روند خصوصی سازی به خصوص در کشورهای صاحب سبک داشته باشد. در غیر اینصورت روند خصوصی‌سازی به غرق شدن متولیان آن در دریای درآمدزایی از یک‌سو و فرو رفتن در منجلاب تئاتر سخیف و بی ارزش به قصد رونق سالن‌های تئاتری منجر خواهد شد.

ساختار تئاتر در آلمان / نگاه یک کارشناس تئاتر مقیم در آلمان به این رشته

بزرگ‌ترین نیاز تئاتر ایران در فرآیند خصوصی سازی، برنامه ریزی است. رونق سالن‌های تئاتری در کوتاه مدت با حضور ستاره‌های سینمایی و تلویزیونی معنا خواهد داشت اما در بلند مدت مرگ تئاتر را رقم خواهد زد. تئاتر سخیف و صرف نگاه اقتصادی داشتن هم مرگی چنین را برای تئاتر ایران رقم خواهد زد، که پیش از این با جوانمرگی تئاتر دولتی تجربه شده است.

ساختار تئاتر در آلمان / نگاه یک کارشناس تئاتر مقیم در آلمان به این رشته

ساختار تئاتر در آلمان / نگاه یک کارشناس تئاتر مقیم در آلمان به این رشته

نویسنده : مهرداد ابولقاسمی

همچنین بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا