زندگی نامه عاطفه حبیبی
عاطفه حبیبی کیست؟
«عاطفه حبیبی» متولد اسفندماه ۱۳۶۷ در شهر قم، ترانهسرای جوان و پر کار این روزهای موسیقی پاپ کشور است. وی در سالهای اخیر به واسطه همکاریهای موفق و پر تعداد خود با خوانندگان مختلف، به سرعت توانست ناماش را در بین ترانهسرایان شناخته شده کشور مطرح کند. عاطفه حبیبی، سابقه همکاری با خوانندگانی از قبیل احسان خواجهامیری، بهنام بانی، سینا شعبانخانی، میثم ابراهیمی، امیرعباس گلاب، شهاب رمضان، سامان جلیلی، حسین توکلی، حامد برادران، محمدرضا گلزار و… را در کارنامه خود دارد. گفتوگوی اختصاصی نسلفردا را با او بخوانید:
*علاقه به سرودن ترانه از چه زمانی در وجود عاطفه حبیبی متولد شد؟
از زمانیکه به خاطر میآورم، عاشقانه ادبیات و بهخصوص شعر را دوست داشتم. نگاهم از هیچ شعری نخوانده و بیتوجه گذر نمیکرد. آرامآرام نوشتن و مقایسهکردن را آغاز کردم و این تلاش برای من از سال 88 شکل جدیتر به خود گرفت.
*چطور؟
ابتدا ترانه آهنگهای موجود در مارکت موسیقی نظرم را جلب کرد. با توجه به اینکه در جایگاه شنونده یک اثر، خود را بیشتر ترانه محور میدانستم تا موسیقی محور، به هر اثر اجرایی که گوش میدادم بیشتر در مورد ترانه آن تأمل میکردم و این ریزبینیها و کلنجارها تا جایی پیش میرفت که بتوانم چیزی شبیه به آن و حتی بهتر از آن خلق کنم
*اولین شعر و ترانهتان را برای چه کسی خواندید؟
اوایل برای کسی کارهایم را نمیخواندم؛ اما بعدها آنها را برای اطرافیان و اهل فن میخواندم و از آنان در مورد ترانههایم نظرخواهی میکردم.
*کدام ترانههایتان را بیشتر دوست دارید؟
معمولاً با گذشت زمان کارهای جدید را بیشتر دوس دارم؛ چون هر روز حس میکنم خلاقتر از روز قبل شدهام. لیکن در مورد سؤال شما اگر بخواهم ترانهای را نام ببرم باید به ترانه «عاشق که بشی» اشاره کنم که پس از دهه اول محرم با صدای «احسان خواجهامیری» منتشر خواهد شد.
*ترانهای هست که همیشه با خودتان بگویید کاش من شاعر این ترانه بودم؟
به این شکل که بگویم کاش من شاعر این ترانه بودم نه؛ اما من همیشه از ترانههای «روزبه بمانی» لذت میبرم، یاد میگیرم و مینویسم.
*رمز موفقیت شما در ترانهسرایی به عنوان یکی از معدود ترانهسراهای موفقی که در تهران ساکن نیستند، چه بوده است؟
بسیاری این سؤال را از من پرسیدهاند، ولی به نظرم استعداد انسان محدود به زمان و مکان نیست؛ تعداد قابل توجهی از استعدادهای موسیقی حال حاضر کشورمان اهل شهرهای مختلف، جز تهران هستند. از دیدگاه بنده چیزی که باید به آن اهتمام ورزید، تلاش و پشتکار است و باید در نظر داشت که این جمله در سطح یک شعار باقی نماند. باید با صرفنظر از موانع پیش رو، تلاش را از مرحله کلام به مرحله عمل ارتقا داد. شخصاً هیچگاه تا به چیزی که قصد رسیدن به آن را دارم نرسم، کوتاه نخواهم آمد و از این رو اطمینان دارم، موفقیت بیش از هر چیز به جسارت بستگی دارد.
*شما در دانشگاه رشته کامپیوتر خواندید و همانند اکثر ترانهسرایان مطرح، رشته تحصیلیتان ارتباطی با حرفه ترانهسرایی ندارد؛ این تناقض را چطور تحلیل میکنید؟
نه تنها ترانه سرایان، بلکه تعداد قابل توجهی از فارغالتحصیلان کشور ما در زمینه رشته تحصیلی و حرفه خود دچار تناقض هستند. یک ترانهسرا نیز از این دایره بیرون نیست. از دیدگاه من موفقیت در هر حرفهای مانند یک سیبل است که باید تنها تلاش کرد، مرکز آن را مورد هدف قرار داد؛ مهم نیست با کدام تیر، کدام کمان یا حتی کدام دست!
*دوست دارید برای کدامیک از خوانندههای داخل ایران که تا به حال با آنان همکاری نداشتهاید ترانه بگویید؟
معمولاً به جای آرزوکردن عمل میکنم. اگر ترانهای مناسب خوانندهای که مدنظرم است بنویسم، حتماً برای او ارسال میکنم.
*از دیدگاه شما چرا برخی از خوانندگان برای ترانه، ارزش مادی در نظر نمیگیرند و از حق ترانهسرا چشمپوشی میکنند؟
بهتر است بگوییم خواننده نماها! زیرا هنرمندان حرفهای، هرگز اخلاق حرفهای را زیر پا نخواهند گذاشت. ترانهسرا صاحب یک اثر است و هر اثری یک حقی به همراه دارد که اگر خواننده، حرفهای باشد به این حق کاملاً آشنا خواهد بود.
*ترانهنویسی بر روی ملودی برای شما، نوعی اتفاق بود یا انتخاب؟
اوایل، این سبک از ترانهسرایی را اتفاقی تجربه کردم و برایم بسیار لذتبخش بود؛ اما به مرور، کارها ملودی محور شدند و این اتفاق بیشتر شد تا جاییکه در حال حاضر از هر ده ترانهای که از بنده منتشر میشود، نه عدد از آنها، روی ملودی نوشته شده است.
*چرا اینقدر دشمنی در موسیقی زیاد است؟
مرکز توجهبودن وسوسهکننده است و یکی از این مراکز توجه، موسیقی است. رقابت برای رسیدن به شهرت در جای خود، قابل توجیه و لذتبخش است؛ اما متأسفانه این رقابت گاهی به بیراهه میرود و به دشمنی مبدل میشود.
*چطور میتوان از این بیراهه دور ماند؟
به نظر من اگر همه کسانی که صاحب استعداد هستند مورد حمایت واقعی قرار بگیرند و این توانایی را داشته باشند که هنر خود را از راه صحیح ارائه دهند، کمتر شاهد چنین مشکلات و رفتارهایی خواهیم بود.
*به عنوان آخرین سؤال، برای علاقهمندان به ترانهنویسی چه راهکارهایی پیشنهاد میکنید؟
ابتدا روشی که برای خود پیش گرفتم، نوشتن روی وزنهای استاندارد بود. اگر شناخت خود را نسبت به وزن و قافیه کاملتر کنیم، پس از آن بسیار سادهتر و البته صحیحتر میتوان به مرحله خلاقیت، تصویرسازی و حتی نگارش ترانه روی ملودی رسید.
نویسنده : مجید صادق حسینی