فرهنگ و هنر

زندگی تولستوی

لئون تولستوی

کتاب با نامه تاتیانا تولستوی، فرزند لئون تولستوی به رومن رولان با سپاسگزاری و جمله‌ ” به یقین پدرم نه تنها از درک گسترده و فهم درخشان آثارش، بلکه از هستی وجودش عمیقا شاد شده است” آغاز می‌شود که معرفی کوتاه و جامعی از کتاب است. آشنایی با افکار باروخ اسپینوزا، دلیل آشنایی رولان و تولستوی درنوجوانی می‌شود و این ارتباط تا سال‌های پیش از نفرت او از محافل ادبی غرب و تحریم اروپا ادامه می‌یابد. رولان، زندگی لئونیکلایویچ را از مدرسه آغاز و او را همچون بسیاری از نوابغ ناموفق معرفی می‌کند؛ اما ریشه‌های ویژگی شگفت آور و نجات بخش او صداقت را در همان روزهای نوجوانی می‌یابد. عشق و ایمان به وطن، لئون را دوبار به میدان جنگ می‌کشاند و رولان با مرور روزهای زیستن در جوار مرگ از آغاز تفکرات مذهبی و تغییر شخصیت او پرده بر می‌دارد. به دلیل تلاش لئون تولستوی برای اثبات فاصله کلیسا با اصول اعتقاد انجیل، زمانی که تنها ده تن در روسیه به این موضوعات علاقه داشتند، سرانجام در سال ۱۹۰۱ کلیسا او را تکفیری معرفی می‌کند. اگرچه تولستوی هرگز نتوانست ایمان و اعتقادات خود را به همسر و فرزندانش عطا کند وتا پایان، حتی بهترین یارش هرگز افکار او را درک نمی‌کند؛ اما او بی ریاتر از آن است که کنتس را به دلیل رنج خود، به ریا وادارد. سبک شناسی، مرور مفصل جمله به جمله در محور زمان و معرفی شخصیت‌های اصلی و فرعی کتاب‌های تولستوی به قلم رولان، ادبیات سخت روسیه را با زبان نرم فرانسوی برای مخاطب علاقه‌مند، بسیار دلچسب می‌کند. رولان نخستین سرمشق‌ها را در شکل گیری پانصد شخصیت رمان جنگ و صلح در کتاب‌های پیش از آن می‌یابد و با مقایسه‌ محبوبیت دو شاهکار، هر چند اکثر خوانندگان فرانسوی جنگ و صلح را جزو مجموعه‌ای از هزاران امر جزئی نمی‌بینند که از وفورش به شگفت می‌آیند و سردرگم می‌شوند آن را پهناورترین حماسه‌ عصر خود و بسیار فراتر از آناکارنینا می‌داند. رولان در لابه لای داستان زندگی، مخاطب را به نگاه سرشار از نقد و نفرت و البته گاهی بی انصافی تولستوی به جامعه‌ نویسنده، نقاش، موسیقیدان، علم و هنر زمانش می‌رساند. هرچند تولستوی با نقدی بی اندازه عجیب شکسپیر را توانمند برای هر حرفه‌ای جز هنر می‌داند و با دلایل شخصی هنرمند نبودن او را ثابت می‌کند؛ اما رولان عیب جویی‌های او را نه ویرانی، بلکه از نوبنیاد کردن و دفاع از هنر در برابر هنرمندان ریایی که آن را به ننگ می‌آلایند، می‌داند. هنری که در روزهای پایانی تولستوی نیز در نامه‌ای آن را امری پوچ و تفننی می‌خواند. سفر به اروپا اگرچه پوچی اعتقاد باطل پیشرفت غرب را برای تولستوی آشکار می‌کند؛ اما مطالعه‌ آثار کلاسیک ادبیات شرق به ویژه گلستان سعدی او را به شدت تحت تاثیر قرار می‌دهد. رومن رولان، نویسنده، موسیقیدان، برنده جایزه‌ ادبی نوبل، نمایشنامه نویس و خالق آثار جان شیفته و ژان کریستف، زندگی نامه‌ افرادی چون، ماهاتما گاندی، بتهون و میکل آنژ را در پرونده‌ خود دارد تا نام نویسنده‌ای بزرگ، سند اعتبار بیوگرافی انسان‌های بزرگ باشد. زندگی لئون تولستوی، پس از هشتاد و دو سال جدال در سال ۱۹۱۰ پایان می‌یابد. روزهایی که رولان آن را با جمله‌ ” حیاتی غم انگیز که تمامی نیروهای حیات، تمام رذایل و فضایل در آن دست به کار بودند، همه به جز یکی: ریا” تمام می‌کند.

نویسنده : ریحانه نعمتی

نگاهی به زندگی هانس کریستین اندرسن

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا