تک فرزندی از دیدگاه روانشناسی
من تک فرزندم.
زوجهای جوانی که زندگی مشترک را آغاز میکنند تا چند سال ابتدای زندگی تمایلی به فرزندآوری ندارند و هرکدام دلایلی را عنوان میکنند و زمانی هم که شرایط بچهدارشدن را پیدا میکنند فقط یک فرزند میخواهند. واقعاً علت این طرز تفکر چیست؟ با دکتر علیرضا اکبرزاده به گفتوگو نشستیم که در زیر میخوانید:
بعد از وقوع انقلاب صنعتی و پیشرفتهای شگرف در صنعت ارتباطات، شاهد تغییر در ساختار خانواده از «گسترده» به «هستهای» بودیم، خانوادهای متشکل از زن، شوهر و یک یا دو فرزند که رایجترین نوع ساختار خانواده در جوامع مدرن محسوب میشود و یکی از کارکردهای آن تولیدمثل و کمک به بقاء نسل است، مسئلهای که عدم توجه به آن آسیبهای اجتماعی فراوانی را بهدنبال دارد.
نقش فرزند در خانواده در گذشته
فرزندان در گذشته نقش تولیدی در خانواده داشتند؛ بهویژه اگر این فرزند پسر بود خوشحالی بالایی برای خانواده داشت؛ چون بهعنوان یک نیروی کار و تولید تلقی میشد؛ اما امروز این نقش به نقش مصرفکننده صرف تبدیل شده است و فرزند جنبه تولیدی خود را تا حد زیادی برای خانواده ازدستداده و انگیزهها برای فرزندآوری یا فرزندان بیشتر را کاهش داده است؛ همچنین مشاهده ناپایداری خانوادهها و نگرانی از بلاتکلیفی فرزندان بعد از طلاق هم انگیزهها را برای فرزندآوری در سالهای اول زندگی کاهش داده است.
معایب تک فرزندی
اما عدم تمایل به فرزندآوری و پدیده تکفرزندی پیامدهایی نیز بهدنبال دارد که ازجمله میتوان به کاهش جمعیت، تغییر ساختار سنی جمعیت و بهاصطلاح، پیرشدن جمعیت و کاهش نیروی فعال و جوان در جامعه اشاره کرد. جامعهای که همه آحاد آن تکفرزندها باشند قطعاً جامعهای شاداب نیست؛ بلکه در برگیرنده انسانهایی درونگرا و فاقد اعتمادبهنفس و درعینحال مغرور است که توانایی برقراری ارتباطات قوی اجتماعی را ندارند و در لاک تنهایی خویش فرو میروند.
جامعه تکفرزندها شبیه شبهجزایری منفرد است که روابط عاطفی در آن بهحداقل رسیده است؛ لذا اولین گام در حل این مسئله اجتماعی، بعد از تشخیص آن، داشتن ارادهای عظیم برای حل آن است. در گام بعدی باید توجه کرد که چون این پدیده علل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی دارد باید راهحلها نیز از این جنس باشد؛ والا صرف تبلیغ برای فرزندآوری نتیجه چندانی نخواهد داشت.
تاخیر در بارداری اول
دکتر فروغالسادات موسوی، روانشناس نیز طی گفتوگویی بر این عقیده است که در کشور ما تغییرات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی زیادی در سه دهه اخیر رخداده که بهتبع نگرش افراد جامعه به برخی مسائل را با تغییر مواجه کرده است؛ ازجمله این تغییرات، ورود گسترده بانوان به عرصه دانشاندوزی و متعاقب آن رسیدن به جایگاههای شغلی و اجتماعی بالاتر نسبت به زنان زمانهای گذشته است؛ همچنین با تغییر نگرش درباره سن ازدواج دختران و کمشدن فشار اجتماعی برای متأهلشدن آنان، موجب شده دختران پس از طی مراحل تحصیلی و دستیابی به جایگاه شغلی، تمایل به ازدواج داشته باشند که بهتبع آن، در سنین بالاتر، اولین بارداری را تجربه خواهند کرد و فرصتهای باروری کمتری نسبت به زنان قدیم خواهند داشت.
از طرفی در شرایط کنونی جامعه، مردان نیز بهدلیل مشکلات اقتصادی دیرتر از گذشته برای ازدواج اقدام میکنند و مسائل و دغدغههای پس از ازدواج نظیر کمترشدن ثبات ازدواجها و بالارفتن نرخ طلاق، همچنین مشکلات مالی که زوجین در سالهای نخستین تأهل با آن روبهرو هستند، موجبات بهتأخیرانداختن باروری در زوجین را فراهم خواهد کرد.
لذت گرایی و فردگرایی در ایران
علاوه بر موارد فوق، با ورود به دنیای مدرنیته و مصرفگرایی جامعه ایرانی، لذتگرایی نیز در زندگی افراد رواج یافته و بهدنبال آن، اولویت از خانواده به فرد منتقلشده و فردگرایی و دنبالکردن اهداف فردی و بهرهمندی بیشتر و لذتبردن از موقعیتها و موفقیتهای فردی، جایگاه بالاتری در زندگی زنان کنونی یافته است؛ بهطوریکه در گذشته اغلب هویت زنانگی، در مادربودن و مدیریت داخلی خانواده خلاصه میشد؛ لیکن امروزه فردگرایی و دنبالکردن اهداف شخصی اولویت یافته و بعضاً زنان فرزندآوری و نگهداری از فرزند را بهعنوان مانع یا عامل کندی روند پیشرفت خود میبینند.
بالا رفتن سطح توقع
همچنین در جامعه امروز ایران، بهدنبال تغییرات اجتماعی و فرهنگی، سطح توقعات والدین و فرزندان نسبت به گذشته بالاتر رفته است؛ بهعنوان نمونه، در گذشته چند خواهر و برادر در یک اتاق با هم زندگی میکردند؛ لیکن امروزه هم والدین و هم فرزندان، برخورداری از امکاناتی نظیر اتاق مجزا، ثبتنام فرزندان در کلاسهای فوقبرنامه علمی، ورزشی، تفریحی و… را بدیهی میدانند و در شرایطی که برآوردهکردن این سطح از انتظارات برای چند فرزند مقدور نباشد، تکفرزندی را تنها راه چاره فراروی خانواده میدانند تا از این طریق در آینده نیز در برآوردهکردن این نیازها کمتر دچار مشکل شوند.
مزایا و معایب تک فرزندی
از طرفی فرزندان خانوادههای تکفرزند بیشتر با والدین خودشان در خانه ارتباط دارند و ارتباطات خواهربرادری وجود ندارد. آنان بیشتر با والدین خود همانندسازی میکنند و رفتاری بزرگسالانه دارند و از لذتهای دوران کودکی و همبازیبودن با خواهر یا برادر محروم میشوند. مشکلاتی که از این رهگذر برای این کودکان حاصل میشود احساس تنهایی، افسردگی، عدم روحیه مشارکت و جمعپذیری است. این کودکان احساس حمایت کمتری را نسبت به کودکانی که خواهر و برادر دارند، تجربه میکنند؛ بهعنوانمثال، در شرایطی که فرد در مقابله با مشکلات به حمایت نیاز دارد تکفرزندان فقط به والدین خود اتکا دارند؛ حال آنکه فرزندان خانوادههای چندفرزندی در این شرایط از حمایتهای خواهران و برادران خود بهرهمند میشوند؛ درضمن والدین تکفرزندپیوسته نگرانیهای مفرط در رابطه با موفقیت، سلامتی و آینده تکفرزندشان دارند و با آن دستبهگریبان هستند.
اثرات مخرب تک فرزندی در جامعه
تکفرزندی خانوادهها، علاوهبر اثرات مخرب کوتاهمدت بر خانواده، عوارض بلندمدت بر جامعه نیز خواهد داشت که منجر به پیرشدن جامعه و کمبود نیروی کار در آینده نیز خواهد شد؛ همچنین هزینههای مرتبط با نگهداری جامعه سالمند در آینده و کمشدن نیروی جوان و فعال جامعه، به منفیشدن یا حداقل کندشدن روند رشد اقتصادی جامعه نیز منجر خواهد شد که برای پیشگیری از مجموعه این اثرات مخرب، باید ضمن تشویق زوجین برای فرزندآوری، اقدامات مقتضی جهت فراهمکردن شرایط عمومی مناسب در جامعه برای خانوادهها نیز برنامهریزی و اجرا شود.
اما عدم تمایل خانواده به فرزندآوری و پدیده تکفرزندی که در علم جامعهشناسی به «امپراتوران کوچک» معروف است ناشی از تغییر در «سبک زندگی» افراد جامعه است. پرداختن به موضوع تکفرزندی در جامعهشناسی هم ناشی از اهمیت و جایگاه خانواده در این علم است؛ برهمیناساس جامعهشناسان این پدیده را از سه منظر علل، پیامدهای اجتماعی و تأثیر آن بر ارتباطات اجتماعی موردتوجه قرار دادهاند.
یکی از این عوامل، دغدغههای اقتصادی و مالی خانوادههاست. وقتی هزینههای بهدنیاآمدن بچه، هزینههای تحصیلی، آینده شغلی و حتی ازدواج آنان درنظر گرفته میشود تمایلی به فرزندآوری یا به داشتن بیش از یک فرزند دیده نمیشود؛ مضاف بر اینکه تغییر نقش فرزندان در جوامع مدرن را هم باید به این عوامل اضافه کرد.
نویسنده : فاطمه براتی