اجتماعی

با همسر معصومه ابتکار آشنا شوید

محمد هاشمی؛ همسر معصومه ابتکار از دانشجویان پیرو خط امام و از فعالان سابق سیاسی کشور است.

همسر معصومه ابتکار

محمد هاشمی؛ همسر معصومه ابتکار از دانشجویان پیرو خط امام و از فعالان سابق سیاسی کشور در مصاحبه خود با اما برای نخستین بار درباره اتهامات و شبهات پیش‌آمده پیرامون فعالیت‌های اقتصادی‌‌اش و نوع رابطه‌‌‌ای که با سازمان حفاظت از محیط زیست دارد؛ سخن گفت.

یک سالی است که زیاد در خبر‌ها آمده است، به ویژه هر جا صحبت از واردات بنزین بوده، سایه او با عناوینی همچون «م. ه» یا «همسر یکی از مقامات دولتی» حضور داشته است. با «سید محمد هاشمی»، همسر معصومه ابتکار رئیس سازمان حفاظت محیط زیست، در دفتر کارش به گفت‌و‌گو نشسته‌ایم، دفتر کاری که هرچند در آن به فعالیت‌های مهندسی می‌پردازد، اما وجود کتابخانه‌ای پر از کتب سیاسی و اجتماعی، روزنامه‌ها و مجلات مختلف نشان از مردی کهنه‌کار در عالم سیاست دارد. بخش نخست گفت‌و‌گوی محمد هاشمی در مورد بنزین‌های وارداتی، زمین‌های چمخاله؛ شکار و…. را در ادامه بخوانید:
بهتر است که از بیوگرافی‌تان شروع کنیم، شایعات زیادی در مورد شما وجود دارد از جمله آنکه از اقوام آیت الله هاشمی رفسنجانی هستنید، این شایعات صحت دارد؟
من متولد سال ۱۳۳۶ هستم. در خانواده روحانی و مجتهد پرورش یافته‌ام که البته نسل اندر نسل ما به امام موسی کاظم (ع) می‌رسد. همه اجداد من مجتهد، ملا، میرزا و اهل تحصیل و تدریس بوده‌اند و روشن است که به خاطر همین سید بودنم، نمی‌توانم خویشاوندی با خانواده هاشمی رفسنجانی داشته باشم.
اگر بخواهم از پیشینه خانوادگیم شروع کنم؛ باید بگویم که پیش از انقلاب یعنی از سال ۴۲ خانواده ما در گیر مسایل مربوط به انقلاب بود، ابوی من که در سالهای پایانی عمرشان نماینده اصفهان در مجلس خبرگان بودند را در سال ۴۲ از بالای منبر پایین می‌کشند و به ساواک می‌برند که همه این صحنه‌ها از ۶ سالگی در خاطرم هست؛ بعد‌ها در زندگیم تاثیر بسیاری می‌گذارد.

خانواده ما همواره جزو چهره‌های شاخص و اعتدالی اصفهان بود و همه جناح‌ها ابوی و مرحوم اخوی من را قبول داشتند، خانواده ما همواره تکیه‌گاه حل مسایل بوده است. در واقع در خانواده‌ای بزرگ شدم که هم توضیح المسائل در آن وجود داشت و هم حل المسائل؛ معتقدم که امروز نیز در حکومت‌مان باید از توضیح المسائل به حل المسائل برسیم.

تا قبل از انقلاب دانش آموز مدرسه دینی و علمی احمدیه اصفهان بودم، مدرسه‌ای شبیه مدرسه علوی و رفاه تهران و در سال ۵۳ نیز وارد دانشگاه پلی‌تکنیک شدم؛ گرچه در کنکور دانشگاههای مختلف همچون صنعتی شریف هم قبول شده بودم، اما پلی‌تکنیک را انتخاب کردم زیرا جو کاملا سیاسی و انقلابی آن را دوست داشتم.

در پلی‌تکنیک مشغول فعالیت‌های فرهنگی- سیاسی شدم. به عضویت انجمن اسلامی درآمدم. در بین بچه‌های مسجد نیز فعال بودم، فعالیت‌های فرهنگی و هنری هم می‌کردم و مسئولیت کمیته فرهنگی هنری انجمن دانشجویان با من بود و با آقایان کمال تبریزی، سعید حاج میری و بهزادیان نیز هم دوره بودم و در زمان انقلاب هم در زمینه پخش نوار و اسلاید فعالیت می‌کردم.

مجموعه فعالیت‌های ما قبل از انقلاب به این نحو گذشت تا وارد عرصه انقلاب شدیم و با پیروزی انقلاب در فعالیت‌های مربوط به دانشگاه دعوت شدم. در کمیته کارگری هم کار می‌کردم. در ۱۵ خرداد ۵۸ که امام در مدرسه فیضیه سخنرانی کردند، اعلامیه تاسیس جهاد سازندگی را من قرائت کردم و سپس در فعالیت‌های چندوجهی از جمله ستاد مشترک، بخش مربوط اسناد و در بخش فعالیت‌های مربوط به جهاد کمک می‌کردم تا آنکه ماجرای تسخیر لانه جاسوسی اتفاق افتاد و من جزو ۸ نفر اولیه بودم که در قالب یک گره ۳ نفره و یک گروه ۵ نفره برای برنامه‌ریزی در این خصوص مشغول شدیم و پس از آن جریان زندگیمان به سیاست گره خورد.
بنابراین بعد از تسخیر لانه جاسوسی باز هم فعالیت‌های سیاسی خودتان را ادامه دادید؟

پس از ماجرای تسخیر لانه در تقسیم گروگان‌ها، حمله طبس، ماجرای کودتای نوژه و… فعال بودم و مدتی در اصفهان نیز حضور داشتم و در آنجا خدمت می‌کردم. سپس به دعوت شهید رجایی، خسرو تهرانی و حجاریان در اطلاعات نخست وزیری برای تاسیس اطلاعات خارجی کشور به همراه چند نفر که اکنون از مشهوران کشور هستند، مشغول به کار شدم و مسئولیت اطلاعات خارجی کشور را عهده‌دار شدم.

همان موقع که برای اطلاعات خارجی دعوت شدیم؛ یک شعبه در بخش اطلاعات خارجی با عنوان اطلاعات علمی راه‌اندازی کردیم. درآن زمان متوجه شده بودیم که از این به بعد ایران مورد تحریم خواهد بود، بنابراین با ایجاد شبکه ای تلاش شد؛ کشور از قافله توسعه علمی عقب نماند. امسال ۳۲ سال از تاسیس آن نهاد که من پایه‌گذار اصلی‌ آن بودم و بعدا تبدیل به دفتر همکاری‌های فناوری ریاست جمهوری و سپس معاونت علمی فناوری ریاست جمهوری شد، می‌گذرد.پس از ماجرای تسخیر لانه رسما به فعالیت در سپاه مشغول شدم و از آنجا که مورد قبول جناح‌های مختلف بودم، برای حل اختلافات در سه استان مرکزی کشور دعوت شدم.

بعد از آن با تاسیس نیروی هوایی سپاه، مشغول آموزش نیروی هوایی شدم، کلاس‌های مختلفی را در بحث‌های فنی عهده‌دار بودم، به ویژه چند دورهٔ تحقیق در عملیات را در آن زمان برگزار کردم و در عین حال که جزو دانشجویانی بودم که هنوز ۲۵ واحدمان برای فارغ التحصیلی باقی مانده بود که یک جا دوره گذاشتند و سرانجام در سال ۶۱ الی ۶۲ با پایان نامه‌ای با موضوع ربات، برای تولید دست مصنوعی با سه درجه حرکت و ویلچری که از پله‌ها بالا برود، در رشته مهندسی مکانیک فارغ‌التحصیل شدم و البته در زمانی که هیچ منبعی در کشور در مورد ربات وجود نداشت، روی ربات مین‌یاب کار کردم که ۷ سال بعد به عنوان کتاب سال صنعتی جایزه گرفت و پایه دانش رباتیک در دانشگاه‌های کشور شد.

از آن موقع من به دنبال حل مساله بودم، بنابراین روی پدیده‌های نوآورانه کار کردم. همچنین برای فعالیت در وزارت اطلاعات دعوت شدم و مسئول معاونت اطلاعات خارجی وزارت اطلاعات را داشتم و برای مدتی از سال ۶۵ تا ۶۸ در حساس ترین مقاطع مانند قضایای مربوط به مک فارلین با مجموعه دوستان سپاه و….. در ارتباط بودم تا آنکه در تابستان سال ۶۸ کارت پایان خدمتم را گرفتم و از دولت جدا شدم.

امروز مشغول به چه کاری هستید؟
ارتزاق من از وقتی که دیگر کارمند دولت نبودم، از فعالیت‌های فنی و مهندسی است. امروز در شرکتی که پسرم مدیرعامل آن است، حضور دارم و البته آنجا مدیر هستم و هیچ سهامی ندارم، در واقع کارمند پسرم هستم و فرزندانم امرار معاش ما را تولیت می‌کنند.امروز با کارهای مهندسی که کرده‌ایم؛ عهده‌دار ۵ الی ۶ ثبت اختراع هستیم که بسیاری از آن‌ها تجاری سازی شده و به خارج از کشور فروخته شده یا در کشور سرمایه گذاری شده است، اما اگر بخواهم در یک جمله توانایی‌های خودم را بیان کنم، باید بگویم که من یک «solutionist» یا «راه‌حل یاب» هستم و برای حل مساله و نه ایجاد مساله دعوت می‌شوم، درست مانند ماجرای تسخیر لانه جاسوسی که به نظرم این واقعه خود یک راه‌حل بود، زیرا دانشجویان توانستند با این کار سپر بزرگ دفاعی برای منویات انقلاب اسلامی در شرایطی که چریک‌ها و مجاهدین مملکت را به آشوب کشیده بودند، ایجاد کنند که در پناه‌‌ همان هم قانون اساسی تصویب، رئیس جمهور تعیین و مجلس و بسیج و مجموعه‌های دیگر مانند سپاه تشکیل شد.

هرچند که در دوره‌ای مطرح کردند؛ دانشجویان خط امام از آن کارشان توبه کردند، در حالی که ما هرچه گشتیم کسی از آن دانشجویان را پیدا نکردیم که توبه کرده باشد، گرچه همه از آن درس گرفتند زیرا در آن شرایط شاید گزینه بهینه همین بود. متاسفانه برخی دائما دنبال این هستند که بگویند این ماجرا، مسئله ما در همه مشکلات بود و جنگ و تحریم‌ها از آن شروع شد که اینگونه نیست، من منکر هزینه‌هایش نیستم، اما فوایدش قطعا بیشتر بود، ما عزت نفس امروزمان را مرهون یکسری اتفاقات از جمله این واقعه هستیم که امام راحل هم به این پدیده انقلاب دوم گفتند.

با وجود آنکه همسر شما، خانم ابتکار هم از دانشجویان پیرو خط امام بود، اما اکنون شاهدیم که ایشان مورد هجمه و انتقادات زیادی قرار دارد. فکر می‌کنید علت آن چیست؟
من معتقدم این مساله دلایل مختلفی دارد، ابتکار خودش به تنهایی یک رسانه، یک شخصیت علمی و یک شخصیت بین‌المللی است، ایشان جزو معدود فعالان حقوق بین المللی است که جوایز متعدد گرفته است، ایشان در طی این سی و پنج سال همواره در نوک پیکان بوده، در جریان تسخیر لانه ایشان سخنگوی دانشجویان بود و مصاحبه می‌کرد، ۳۵ سال است که ایشان روی آنتن است و بیشترین آمار مصاحبه بین‌المللی در طول تاریخ انقلاب اسلامی ایران متعلق به ایشان است که بالغ بر ۱۰۰۰ مصاحبه می‌شود و همه این‌ها به غیر از حضور ایشان در کنفرانس‌های بین‌المللی مختلف است. کسی که به تنهایی خود، رسانه است؛ دشمنان زیادی دارد و همچنین رقبای زیادی نیز دارد که از موضع دشمنی با وی رقابت می‌کنند. متاسفانه در ایران؛ رقابت، مخالفت و مبارزه به دشمنی تبدیل شده است، یعنی دو نفر نمی‌توانند با هم مخالف باشند، اما به هم احترام بگذارند.

خانمِ دکتر قهرمان زمین است وچندین جایزه علمی و جایزه بانوی خرد را برده است. ایشان آنقدر رسانه است که صحبت‌های ۳۵ سال پیش وی را هنوز مطرح می‌کنند، حال اینکه معتقدم؛ صحبت‌هایش را هم امروز درست ترجمه نمی‌کنند که مشکلاتی را به وجود می‌آورد.

همین که ایشان به این میزان مورد هجمه قرار می‌گیرد، نشان می‌دهد که شخصیت بسیار نافذی دارد، کسی که ساکت باشد؛ مورد هجمه قرار نمی‌گیرد، هرچند که من در این بین علیرغم سکوتم مورد هجمه واقع شده‌ام که معتقدم ریشه این هجمه‌ها در مسائل سیاسی است. معتقدند ایشان در مسائل سیاسی به شخصیت تعیین کننده‌ای تبدیل شده است، مقام رهبری نیز چندین بار از ایشان یاد می‌کند. البته شخص رهبری هم با ابوی من آشنا بودند و هم با مرحوم تقی ابتکار و می‌دانند که ما از چه شجره‌ای هستیم و این بدگویی‌ها آنجا که نباید اثر بگذارد، اثر نخواهد گذاشت.

گاهی مچ گیری می‌کنند که ایشان در برخی مواقع در طول سال‌ها صحبت‌هایش را تغییر داده است، یک نفر در طول ۳۵ سال مسلما از نظر بلوغ و پختگی تغییر می‌کند، نمی‌شود که یک نفر در طول این مدت صحبت‌هایش هیچ تغییری نکند. امام می‌گفت؛ مرد کسی است که حرفش ۲ تا شود و امام خود، حرفش دوتا شد، یک روز گفت؛ تردید در مساله جنگ، خیانت به خدا و رسول خداست و بعد گفت؛ اگر سربازی به سمت سرباز عراقی شلیک کند، خیانت به خدا و رسول خداست.
ابتکار یک شخصیت استثنایی و بی‌همتا است که مورد حسادت واقع می‌شود. در حالی که ما به جای حفاظت از این ویژگی‌ها به سمت تخریب کردن می‌رویم. علی‌ظاهر ما به دنبال بدنام کردن هستیم. مگر ما فتواهایی که به خاطر قتل قائم مقام دادند و گفتند محارب است و با اجانب ارتباط دارد را ندیدیم، همین اتفاق برای شیخ فضل الله‌نوری هم افتاد که زمینه قتل ایشان را با همین نوع اتهامات چیدند. تعبیری شهید مطهری دارد که می‌گوید اگر همه موافق امیرالمومنین بودند که باید در حقانیت ایشان شک می‌کردیم.

خانم دکتر خواستگارهای متعددی داشت و ازدواج ما ازدواج سختی بود، زیرا خانواده ایشان یک خانواده دانشگاهی متجدد و امریکا رفته بودند و خانواده ما روحانی بود، اما ما پایمان را در یک کفش کرده بودیم و یکسال پس از ماجرای لانه ازدواج کردیم. یک جورهایی می‌شود گفت؛ ازدواج ما نماد وحدت حوزه و دانشگاه بود!
در این مدت فراز و نشیب‌هایی داشتیم، کار ایشان برای من سخت است و کار من برای ایشان؛ بسیار به خاطر ایشان به من فشار آوردند و همینطور برعکس. اما ما از زیر بته نیامدیم که این رفتار‌ها با ما انجام شود، ما ریشه داریم و ریشه‌هایمان هم در خاک است.

ایلنا

همچنین بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا