اسیب شناسی وضعیت اموزشی تئاتر در ایران / فرمان ناصرالدین شاه برای هنر
اسیب شناسی وضعیت اموزشی تئاتر در ایران / فرمان ناصرالدین شاه برای هنر
اسیب شناسی وضعیت اموزشی تئاتر در ایران / فرمان ناصرالدین شاه برای هنر
از فرمان ناصرالدین شاه به میرزا علی اکبر خان مزین الدوله مبنی به تأسیس تئاتر به شیوه غربی آن در ایران زمان زیادی نمیگذرد. تئاتر به مفهوم غربی با آنچه ما در ایران نمایشهای آیینی و سننتی مینامیم تفاوتهای ماهوی بسیار دارد. تئاتر غرب در طول زمان، ضمن حفظ ریشههای اسطورهایاش با فلسفه ممزوج شد و سرچشمه یک دیالکتیک اجتماعی شد. در ایران اما وضعیت گونهای دیگر بود. با نگاهی به تاریخ آموزش تئاتر در ایران در مییابیم که پیوستگی آموزشی، آن طور که لازم بود به عنوان یک نیاز اجتماعی مهم جلوه نکرد و حتی بخش زیادی از تلاشهای معلمان برجسته تاریخ تئاتر ایران همچون زنده یادان علی نصر، شاهین سرکیسیان و… آن تداوم لازم را در پی نداشت. مهمترین حرکت آموزشی تئاتر در ایران با تأسیس هنرستان هنرپیشگی توسط علی نصر در اردیبهشت 1318 خورشیدی اتفاق افتاد. او با دعوت از برخی معاریف این هنر پیش از هر چیز یک برنامه آموزشی به تقلید از کنسرواتوار هنرهای دراماتیک پاریس تدوین کرد. اکنون به زمان حال استمراری تئاتر ایران باز گردیم. یکی از جدیترین بحرانهای آموزشی در تئاتر ایران، نداشتن سرفصلهای کاربردی است. این اشکال حتی در دانشکدههای تئاتر نیز دیده میشود.
اسیب شناسی وضعیت اموزشی تئاتر در ایران / فرمان ناصرالدین شاه برای هنر
تئاتر ایران در زمینه آموزش به سرفصلهایی نیاز دارد تا علاوه بر آشنا کردن ذهن هنرجویان با تئوریهای تئاتر، همانند اجبار رژه رفتن در محیطهای نظامی آنها را از همان ابتدای آموزش روی صحنه بکشاند. وجود خط نت در موسیقی، آموزش آن را در سراسر جهان بسیار یکدست کرده و یک نوازنده برای نشان دادن تبحر خود لازم است، رپرتوارهای مختلفی از آثار پیشینیان را جهت معرفی سطح علمی و عملی خود در آستین داشته باشد؛ اما شوربختانه در تئاتر ایران افراد بسیاری حتی پس از سالها حضورشان در این عرصه رپرتوارهای کلاسیک تئاتر را در آستین نداشته و مشق نکردهاند. وجود انواع و اقسام جشنوارههای فرمایشی که هیچگونه دلسوزی نسل سازانه ای پشت آنها نبوده و نیست با تاکید بر متون دستنویس بومی و نادیده گرفتن پیش فرضهای آموزشی در این هنر، به خیل زیادی از مشتاقان این عرصه اجازه داده است تا بدون آشنایی لازم با متون کلاسیک تئاتر، یک شبه نمایشنامه نویس، کارگردان و بازیگر شوند. فی الواقع سیستم به جای آنکه مثلا نسل جدید را ترغیب و حتی وادار به مطالعه رپرتوارهای جهانی و کلاسیک نمایشنامههای جهان کند، در جشنوارههایی که گفته شد به علاقهمندان آموزش ندیده اجازه داده میشود تا با اعتماد به نفس کامل خود را نمایشنامه نویس دانسته و به آنها جایزه هم میدهد. از طرف دیگر در حوزه دانشگاهی نیز تکالیف علمی در رشتههای نمایشنامه نویسی، کارگردانی و بازیگری با تساهل بسیاری همراه بوده و هست.
اسیب شناسی وضعیت اموزشی تئاتر در ایران / فرمان ناصرالدین شاه برای هنر
اغلب آنها اتودهای کوتاهی هستند که گاه حتی یک شبه و بدون نظارت استاد، صرفا جهت امتحان آماده میشوند و مهمتر از آن اینکه نمره دادن استاد نیز جنبه کلی داشته و هیچ دستورالعمل جدی و تدوین یافتهای جهت تنویر ذهن استاد و دانشجو برای مبرز شدن تکنیکهای به کار رفته در اختیار ایشان قرار نگرفته و این گرفتاری بزرگی است. از میان برداشتن آزمون عملی در برخی دانشگاهها نیز آسیب جدی دیگری به بدنه تئاتر است. نکته تأسف بار دیگر اینکه ادارات ارشاد برخی استانها با مراکزی که سرخود و با قانونهای خود ساخته اقدام به آموزش تئاتر میکنند هیچگونه بر خوردی به عمل نیاورده و عطف به مستنداتی که نگارنده در این خصوص در دست دارد مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی را جامه عمل نمیپوشانند. پراکندگی سیستم آموزش در این کشور باعث شده تا نسلهای زیادی با جزیرههایی از تئاتر مواجه باشندکه به دور افتاده از یکدیگرند و کم نفس.
اسیب شناسی وضعیت اموزشی تئاتر در ایران / فرمان ناصرالدین شاه برای هنر
نویسنده : ارزش زرنیخی