فرهنگ و هنر

گپی خواندنی با فلامک جنیدی بازیگر طنزهای تلویزیونی

جنیدیفلامک جنیدی، متولد سال 1351، پدرش مشهدی است. دو خواهر و یک برادر دارد. سوم دبیرستان بود که تصمیم گرفت بازیگر شود. در دانشگاه نمایشنامه ‌نویسی خوانده است.اکنون این بازیگر از کاره جدیدش که آماده ی پخش است و الگوهایش در زندگی خود سخن میگویید:

 اولین باری که مردم با چهره او آشنا شدند ایفای نقش در «جنگ 77» بود و پس از آن «ببخشید شما»، «جایزه بزرگ»، «بدون شرح»، «شب ‌های برره» و… او با رامین ناصر نصیر، هم دانشگاهی بود و توسط وی به مهران مدیری معرفی شد. 

فلامک جنیدی طی سال‌ های اخیر یک پای ثابت مجموعه‌ های طنز بوده است. آنچه در ادامه می خوانید حرفهای این هنرمند عزیز است که خواندنش خالی از لطف نیست؛

 

 

چرا فلامک جنیدی تا به حال ستاره نشده؟

ستاره یعنی چی؟ آدم چه طوری ستاره می‌ شود؟ اینکه پرکار باشد؟ من می‌ توانم به جرأت بگویم که هنوز روی همان موجی هستم که زیر پایم آمده. البته نه با پرکاری، یا اینکه روی جلد مجله ‌ها باشم. من این کار را نمی‌کنم. من نمی‌خواهم مانکن باشم یا شو بدهم. اینها انتخاب من نیست. می‌تواند انتخاب فرد دیگر باشد، که قابل احترام هم هست. اما من آن کار را نمی‌کنم. اگر می‌خواهند بگویند استار نماندم، بگویند. من نمی‌خواستم به آن معنی استار باشم.

به دست آوردن چیزی که کمتر کسی تجربه ‌اش کرده است؟

احترام و عشق. اینکه مثلاً وقتی دو هفته پیش سوار آژانس شدم آقای راننده از صدایم مرا شناخت و شروع کرد به صحبت کردن در باره هنر و بازیگری. طوری صحبت کرد که من اصلاً انتظار نداشتم و نادانی مرا ثابت کرد. گفت ما دوست نداریم بازیگرمان را یک ‌جور دیگر ببینیم. گفت من وقتی شب خسته می روم خانه و تلویزیون را روشن می‌کنم، دوست دارم بازیگر مورد علاقه‌ام را در همان قد و اندازه‌ای که از او می‌شناسم و توقع دارم ببینم ولی وقتی این اتفاق نمی‌افتد قلب من می‌شکند. وقتی پیاده شدم گفتم قول می‌دهم تا آنجا که شعور و قدرتم اجازه می دهد هیچ ‌وقت کاری را قبول نکنم که شما اذیت شوی.

تا به حال حس کرده اید بازیگری همان کاری است که باید انجام دهید؟

بعد از هر تمرین تئاتر، وقتی می آمدم می نشستم، احساس می کردم پوست انداخته ام و از محدوده خودم به عنوان یک آدم، یک قدم آن طرف تر گذاشته ام.

مناسبات کاری سخت و پیچیده برای بازیگر خانم چه چیزهایی هستند؟

من به عنوان یک زن بازیگر از اینکه این ‌قدر مراقب باشم که اتفاقات عجیب و غریبی نیفتد، اذیت می‌شوم. از من انرژی می‌گیرد. دوست ندارم این‌ قدر انرژی هدر دهم. نهایتش چه اتفاقی می‌افتد؟ آن پروانه شدن یا دگردیسی یا شاه ‌نقش برایم رخ نمی‌دهد. من این را با خودم حلاجی کرده‌ ام.

خانم جنیدی، چه کاری آماده پخش دارید؟

مجموعه تلویزیونی «باغ سرهنگ» به کارگردانی فلورا سام و تهیه کنندگی مجید اوجی.

خلاصه ای از این مجموعه داستان برایمان توضیح می دهید؟

در حال حاضر تصویربرداری این سریال برخلاف سایر آثار این روزهای تلویزیون که با مشکلات فراوان مالی درگیر هستند، بدون هیچ‌گونه حاشیه ای در حال انجام است و طبق برنامه ریزی های انجام گرفته نیز طی سه ماه آینده به پایان می رسد. باغ سرهنگ، داستان زندگی خواننده ای جوان (فلاح) را روایت می کند که برای ضبط آلبوم موسیقی خود دچار مشکل مالی شده است. او تصمیم می گیرد با عقد نامزد خود از وام ازدواج برای حل مشکلش استفاده کند. آنها بعد از عقد برای اینکه جایی برای زندگی ندارند تصمیم می گیرند از باغ متروکه سرهنگ که از اقوام دورشان است برای زندگی استفاده کنند. آنها در باغ با اتفاق عجیبی مواجه می شوند که…

بازیگران این سریال چه کسانی هستند؟

مجید صالحی، مریم سعادت، نیما فلاح، سحر ولدبیگی، آناهیتا همتی، افسر اسدی، فرهاد بشارتی، فاطمه هاشمی، مجید شهریاری، نسترن سالار، محمدرضا عباس نژاد و (با حضور) محمد مطیع و فرهاد آئیش، بازیگران اصلی این مجموعه هستند.

به نظر شما بزرگترین سرمایه یک هنرمند چیست؟

فکر می کنم شخصیت و ذات خود آن شخص. به نظر من چه هنرمند و چه غیر هنرمند، خیلی متفاوت نیست. فقط هنرمند باید یک مقدار خلاق تر باشد وگرنه شخصیت و ذات برای همه،‌ سرمایه بزرگی است.

خالصانه ترین حضور شما در چه عرصه ای بوده است؟

طبعاً نقاشی. وقتی آدم کار نقاشی می کند هیچ چشمداشتی در مقابل آن ندارد. البته در سینما و بازیگری درست است که از ابتدا بحث قرارداد و دستمزد مطرح می شود اما هنگامی که مشغول بازی هستی باید از این دغدغه به دور باشی تا بتوانی کار واقعی انجام دهی.

در مقابل چه چیزهایی سرسختی نشان می دهید؟

در دفاع از باورها و عقایدم.

کلاً آدم سرسختی هستید یا انعطاف پذیر؟

زیاد انعطاف پذیر نیستم. در بعضی مسائل چرا. مثلاً در محیط جمعی کار سعی می کنم خودم را با شرایط سازگار کنم اما در کل آدم انعطاف پذیری نیستم.

تا حالا احساس ناتوانی کرده اید؟

آدم وقتی کاری نمی تواند بکند تنها احساس ناتوانی می کند.

در نقش هایی که ایفا کردید کدام یک را به شخصیت خودتان نزدیک تر می دانید؟

اکثراً با من متفاوت بودند اما به هر حال در هر نقشی آدم قسمت هایی از وجود خود را می یابد که شاید تا آن روز ناشناخته بوده است.

نقشی هست که دلتان بخواهد آن را ایفا کنید؟

نه. خیلی این‌جوری نگاه نمی کنم. من آدم واقع بینی هستم.

تا حالا تحت تأثیر یک فیلم، گریه هم کرده اید؟

بله، خیلی. من زیاد تحت تأثیر فیلم ها قرار می گیرم.

کارگردانی که به کارش اعتقاد داشته باشید و بی چون و چرا در فیلم ایشان حاضر به بازی باشید؟

دوستانی هستند که حتی جوان هستند و من حاضر هستم در فیلمشان بازی کنم البته به کارهای آقای بیضایی، آقای مهرجویی، خانم بنی اعتماد و… هم علاقه مندم اما فیلمنامه اولین معیار من برای پذیرش یک نقش است. چرا که یک فیلمنامه خوب به دست هر کارگردانی قابل اجراست و بهترین کارگردان هم نمی تواند از یک فیلمنامه ضعیف، شاهکار بسازد.

در بازیگری الگوی خاصی داشتید؟

در رفتار بله اما در بازی خیر. آقایان خسروشکیبایی و جمشید مشایخی و بزرگوارانی که اخلاقیاتشان حرف اول را می ‌زند، الگوهای رفتاری من بوده‌ اند.

به نظر شما رابطه مردم با سینما بهتر است یا تلویزیون؟

با تلویزیون و البته ماهواره.

به نظر شما دستمزدتان منصفانه است؟

نه خیلی کم است.

برخی‌ ها در باره دستمزد بازیگران جدید اعتراض دارند. این اعتراض‌ ها چقدر بجاست؟

به هر حال در همه جا اعتراض وجود دارد. اما در خصوص بازیگران، دستمزدی که باید به آنان داده شود کافی نیست و همه
گله مندند.

منبع:باشگاه خبرنگاران

همچنین بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا