باز نمایی بشر در تئاتر خیابانی / تئاتر خیابانی و جامعه شهری؛ بایدها و نبایدها
باز نمایی بشر در تئاتر خیابانی / تئاتر خیابانی و جامعه شهری؛ بایدها و نبایدها
باز نمایی بشر در تئاتر خیابانی / تئاتر خیابانی و جامعه شهری؛ بایدها و نبایدها
اساسا هنر به معنای عام کلمه به هیچ وجه در حصار بایدها و نبایدها قرار نمیگیرد. هنرمند در مسیر اندیشیدن، میآفریند. آفرینش، ابداع و خلق کردن واژگانی، الهی و از ویژگیهای آفرینشگر بی همتای جهان است. هنر تئاتر، جولانگاه اندیشه و نمایاندن آن در کالبد انسانی و در ارتباط مستقیم با تماشاگر و جامعه است. کوچکترین دست اندازی در این مسیر، ما را از ماهیت اصلی هنر دور میسازد. تئاتر خیابانی در این مقوله از حساسیت ویژهای برخوردار است.
در نگاهی کوتاه به سرگذشت تئاتر خیابانی که اصطلاحی کاملا معاصر است؛ به همان خاستگاه تئاتر میرسیم؛ البته با یک نگاه ریشهای و به دور از حساسیتهای سبکهای مختلف اجرایی؛ یعنی آئینها و مراسم کهن! قبل از اینکه بشر به واژه تئاتر بیندیشد؛ در اعماق وجود خود در پی چه چیزی بود؟! محرک اصلی بشریت در رجوع به این عرصه و این همه فراز و نشیب چه میتوانست باشد؟!
باز نمایی بشر در تئاتر خیابانی / تئاتر خیابانی و جامعه شهری؛ بایدها و نبایدها
شاید بتوان گفت بشر به بازنمایی خود میاندیشید: تلاش برای کشف خود. آئینها رفته رفته شکل میگیرد و وسیلهای میشود برای ادامه حیات بشر. انسان تغذیه، باروری، باورهای معنوی خود را در این آئینها میدید که باید به نسل بعدی خود انتقال میداد.
اشتیاق به کشف پیچیدگیهای وجودی انسان؛ درام را به وجود آورد تا انسان از آئین فراتر رود تا نیازهای بیشتر اجتماعی و روحی و عاطفی را از این طریق برآورده سازد. آیا میتوان این احوال بسیار مقدس و ریشه دار را با بایدها و نبایدها محدود کرد؟!
در این مسیر طولانی؛ تئاتر خیابانی مرحله جدیدی است؛ متفاوت از ریشه خود که بی تردید خاستگاهی اروپایی داشته؛ پدیدهای که بعد از جنگ جهانی اول در شوروی و البته در اوج انقلاب دهه 60 فرانسه ظهور کرد و وسیلهای برای اعتراض یا تبلیغ تفکرات انقلاب و احزاب بود. در اوج بحرانهای شهری و اجتماعی، سیاسی برای آگاهی افکار عمومی؛ در خیابانها و کوچه و پس کوچهها تئاتر خیابانی اجرا می شد و پس از اجرا، بازیگران برای حفظ جان خود از دست مخالفان، دست به فرار میزدند.
باز نمایی بشر در تئاتر خیابانی / تئاتر خیابانی و جامعه شهری؛ بایدها و نبایدها
تئاتر خیابانی در کشورهایی پدید آمد و دوام و قوام یافت که اساسا تئاتر بخشی از زندگی مردم آن کشور بوده است؛ یعنی مردم از لحاظ فرهنگی و بینش اجتماعی، آماده پذیرش این پدیده جدید تئاتری بودهاند. حال سؤال این است در سیستم اجتماعی و حوزه فرهنگ و هنر در جامعه ما هنرمندان تئاتر در کجای واقعه هستند؟! آیا مسئولان بسترهای لازم را طراحی کردهاند؟! آیا مقدمات لازم برای اینکه تئاتر بخشی از زندگی مردم باشد، فراهم شده است؟! سند چشم انداز 20 ساله فرهنگی و هنری کشور آیا طراحی شده است و جایگاه تئاتر در این چشم اندار کجاست؟!
اما اجرای تئاتر خیابانی منوط به شناخت جامعه یا به عبارت صحیحتر، آشنایی با جامعه شناسی مبتنی بر تئاتر است. به زبان سادهتر قبل از هر چیز باید اندیشهای که این پدیده (تئاتر) در خود میپروراند، مورد بررسی قرار گیرد تا ببینیم جامعه پذیرای این اندیشه هست یا نه؟! و قبل از این، جامعه باید آماده پذیرش تئاتر باشد.
اساسا توجه به هنر و امور فرهنگی به عنوان یک پدیده انسانی و اجتماعی را به راحتی میتوان درمعماری و اصول شهرسازی در یک شهر رد یابی کرد. آیا در معماری شهری ما، محلهایی جهت اجتماع مردم برای مواجهه مستقیم با یک اثر هنری طراحی و پیش بینی شده است؟! توجه به هنر نیاز به برنامه ریزی ریشهای و کلان شهری دارد. جامعه شهری باید از نظر روانی آماده پذیرفتن تئاتر خیابانی باشد.
باز نمایی بشر در تئاتر خیابانی / تئاتر خیابانی و جامعه شهری؛ بایدها و نبایدها
اگر یک نمایش خیابانی باعث ایجاد مزاحمت برای بخشی ازجامعه شود یا روند زندگی بخشی از جامعه برای ساعتی مختل گردد نتیجه عکس میدهد. بنابراین مناسب سازی فضای شهری و ایجاد فضاهای مناسب برای ارائه آثار هنری از ملزومات یک حرکت فرهنگی و هنری است. هر اثر هنری خیابانی به غیر از محتوا و فرم اجرایی، تاثیرات اجتماعی دیگری نیز با خود به همراه دارد که میتوان از آن به عنوان آستانه تحمل اجتماعی یاد کرد. اینکه بیگانگی بین غریبهها و افراد مختلف جامعه را با ایجاد فرصت با هم بودن میکاهد. محدودیتهای شخصی یا اجتماعی کاذب را در هم میشکند و باعث ایجاد روابط تازه و شکلهای نوینی از فعالیتهای اجتماعی میشود. شور و نشاط شهری را افزایش میدهد. اینجاست که روان جامعه، پالوده میشود و آماده پذیرفتن پیامهای تاثیرگذار اجتماعی میشود.
در عصر حاضر، کارشناسان علوم اجتماعی، اینگونه هنرها (در اینجا تئاتر خیابانی) را وسیلهای مناسب برای هدایت و آموزش بخش محروم جامعه که دسترسی به سیستمهای مناسب آموزشی را ندارند؛ توصیه میکنند. برای آموزش مسائلی مانند جلوگیری از افزایش بیماری ایدز، اعتیاد یا سایر معضلات اجتماعی که بشر را تهدید میکند.
در نهایت اگر به این موضوع به عنوان یک رسانه و سیستم ارتباطی نگاه کنیم، متوجه میشویم اگر خللی در مسیر ارسال پیام وجود داشته باشد، پیام از طرف گیرنده دریافت نخواهد شد. از طرف دیگر اثر هنری نباید در حد یک شعار آموزشی یا در حد مثلا تابلوی بوق زدن ممنوع نزول پیدا کند؛ چرا که در هر صورت تئاتر با ویژگیهای دراماتیک خود همواره تعریف شده است. یک جامعه برای رفع نیازهای مادی و معنوی خود باید بسترهای لازم را فراهم سازد و هنرهای خیابانی در این بین وسیلهای برای پالایش روح و روان جامعه شهری است.
باز نمایی بشر در تئاتر خیابانی / تئاتر خیابانی و جامعه شهری؛ بایدها و نبایدها
نویسنده: علی فتوحی / کارگردان و مدرس دانشگاه