حرف‌های بدون سانسور با احسان خواجه‌اميری
بهتر از عاشقانه ها ساختن، كار سختي است.
به گزارش افکارنیوز، بي هيچ ترديدي بايد او را يكي از بهترين هاي موسيقي پاپ كشور دانست؛ چيزي كه حتي دشمنانش نيز بر آن صحنه مي گذارند. «احسان خواجه اميري» با درايت و سياستي مثال زدني، از همان ابتدا خود را از زير سايه نام پدر بلند آوازه اش خارج كرد و به كاراكتر مستقلي دست يافت. او در سال هاي فعاليتش همواره خود را در سطح اول موسيقي كشور حفظ كرده است. او سال گذشته آلبوم «عاشقانه ها» را روانه بازار كرد كه در تمام نظرسنجي هاي معتبر، به عنوان بهترين آلبوم سال برگزيده شد. در سالروز انتشار اين آلبوم كه دقيقاً همزمان با تولد احسان است، با او همكلام شديم كه ماحصلش را در ادامه مي خوانيد:
هر روز خدا را شكر مي كنم
خواجه اميري بخش عمده موفقيت هايش را از لطف خدا مي داند: «هر روز خدا را بارها شكر مي كنم. حتي روي صحنه، از ابتدا تا انتهاي كنسرت شايد بيش از ده بار بگويم «خدايا شكرت». اين كدي است بين من و خدا و براي خودم قانون كرده ام كه حتماً بگويم. خدا را شكر مي كنم در اين مسيري كه تا به امروز پشت سر گذاشته ام، انتخاب هاي درستي سر راهم بوده و كمكم كرده است. شايد اگر يك انتخاب نابجا مي كردم و قدم اشتباهي بر مي داشتم، امروز اينجا نبودم و اين قطعاً به خواست خدا بوده است. موفقيت هيچ وقت مرا اشباع نمي كند. انسان حريص بوده و هميشه خواستار چيز بيشتري بوده است. الان تشويق هاي مردم برايم لذت بخش تر از قبل است، خيلي از آنها انرژي مي گيرم و همه تلاشم را مي كنم تا اين انرژي را به آنها برگردانم.»
هم نشيني با افراد بزرگ؛ عامل موفقيت
«خيلي ها بودند كه صداي بهتر و زيباتر و توانايي بيشتري داشتند، به كلاس مختلف رفته و درس موسيقي خوانده بودند و بيش از من براي موسيقي زحمت كشيده بودند، ولي چون انتخاب درستي نداشتند به نتيجه مطلوب دست پيدا نكردند. همين انتخاب هاي درست باعث شد كه افرادي در كنار من باشند كه بتوانم بيشترين بهره را از وجودشان ببرم، چه از نظر فكري چه از نظر رفتار اجتماعي و چه از نظر نوع انتخاب هايي كه در آينده خواهم كرد. اين انتخاب ها خيلي مهم بوده است. در اين سال ها افراد بزرگي چون دكتر افشين يدالهي، اهورا ايمان و روزبه بماني در كنارم بوده اند كه قطعاً همنشيني با آنها خيلي تاثيرگذار بوده است».
به تدريج پيشرفت كردم
« خيلي ها با همان آلبوم اول يا با يك تك آهنگ، به شهرت مي رسند و سوپراستار مي شوند؛ اما براي من اين طور نبوده است. پيشرفت من در كارم با شيب ملايمي صورت گرفت، فروش آلبوم هاي اول و دومم به تدريج بيشتر شد و آثارم به مرور ديده شد.»
ساختن آلبومي بهتر از «عاشقانه ها»، كار سختي است!
احسان با اينكه «عاشقانه ها» موفق ترين آلبوم اوست موافق است و در مورد دنبال كردن فضاي آن در اثر بعدي مي گويد: «سعي مي كنم براي آلبوم بعدي، بهتر از «عاشقانه ها» كار كنم. البته ساخت آلبومي بهتر از «عاشقانه ها» آن هم در اين زمان، كمي مشكل است، چون خدا را شكر در اين آلبوم همه چيز جفت و جور شد و اتفاقي افتاد كه بايد مي افتاد. ما داريم تمام تلاش مان را مي كنيم تا كار بهتري انجام دهيم كه پخته تر باشد. اينكه آن اتفاق لازم بيفتد يا نه، دست خداست.
بايد گاهي به خودمان تلنگر بزنيم
«اصلاً به پايان فكر نمي كنم، چون خيلي اذيتم مي كند. الان انرژي ام براي كار كردن، بيشتر از هميشه است و انگيزه هايم خيلي بيشتر شده است. البته خوب است كه انسان هر روز بتواند پايان خود را متصور شود؛ شايد باعث شود برخي كارها را انجام ندهد و يا برنامه هايش را تغيير دهد. خوب است كه گاهي تلنگري به خودمان بزنيم.»
نارضايتي از مراسم تجليل از استاد ايرج
امسال مراسمي براي تجليل از استاد ايرج برگزار شد كه استاد شجريان هم در آن حاضر شد و از آواز استاد ايرج به عنوان «معيار آواز ايراني» ياد كرد. اما گويا احسان از كيفيت مراسمي كه براي تجليل از پدرش گرفته شده چندان رضايت نداشته است: «من قصد نداشتم در آن مراسم حضور پيدا كنم و به اصرار مادرم، در نيم ساعت پاياني آن شركت كردم. به نظرم قطعاً نياز به برگزاري چنين مراسمي بود، اما بايد خيلي باشكوه تر، مفصل تر و با برنامه ريزي بهتر برگزار مي شد تا در شان ايشان باشد. تنها اتفاق خوب آن مراسم، حضور استاد شجريان بود».
با كار كردن پدر موافق نيستم
به نظر من صداي پدرم بهترين صداي تاريخ موسيقي ايران است. از نظر توانايي و جنس صدا، نظير نداشته و نخواهد داشت. «دليل مخالفتم با كار كردن پدر اين است كه آنطور كه انتخاب ها براي من مهم است، براي پدر مهم نيست. از طرفي پدر آثار خوب زيادي دارد و من دوست ندارم با كارهايي كه امروز مي خواهد انجام بدهد، خاطره خوب كارهاي قبلي در ذهن مردم مخدوش شود. طبيعتاً ايشان امروز صداي دوران جواني شان را ندارند. انتخاب هاي خوبي هم نداشته اند. شما به آثار ايشان نگاه كنيد؛ شايد بيش از هزار ترانه خوانده اند. ولي ما خواننده اي داريم كه يكي دو ترانه خوانده ولي همان يك يا دو ترانه اش جزء كارهاي جاودانه تاريخ شده است. در حالي كه پدرم در گذشته در انتخاب هايشان دقت زيادي نمي كردند؛ درست برعكس من. در همين آلبوم «عاشقانه ها» واقعاً روي يك بيت، حدود يك ماه زمان گذاشتيم و با روزبه بماني كلنجار رفتيم تا به نتيجه دلخواه برسيم.»
همكاري با ماتادور
خواجه اميري كه غالباً آثارش عاشقانه است، امسال تيتراژ سريال اكشن ـ پليسي «ماتادور» را خواند. احسان در اين خصوص و در پاسخ به سوالي در مورد سنخيت فضاي آثارش با اين سريال، چنين مي گويد: «كاري كه من براي اين سريال خواندم، پليسي نبود، بلكه عاشقانه بود. حال عشق مي تواند عشق به ميهن باشد؛ چيزي كه وجه اشتراك همه ما اياني ها است».
هنرمند بدون امضا، به جايگاه بالا نمي رسد
«به طور كلي اگر هنرمندي امضايي براي خودش نداشته باشد و كارش منحصر به فرد نباشد، به جايگاه بالايي دست پيدا نمي كند. نمي خواهم بگويم هنرمند بزرگي هستم، اما همه هنرمندان مطرح در سطوح بالا، امضاي خودشان را دارند و قطعاً كارشان منحصر به فرد بوده كه به آن درجه رسيده اند.»
آنهايي كه مثل من مي خوانند، سربلندم كرده اند!
احسان برخلاف ديگران، درباره كساني كه از او تقليد مي كنند نظر منفي ندارد! او از كلمه «تقليد» استفاده نمي كند و مي گويد: «خدا را شكر اكثر كساني كه مثل من كار كرده اند، آثارشان خوب بوده و باعث سربلندي من شده اند و حتي بعضي از كارهايشان را دوست داشته ام. نه تنها از اين مسئله ناراحت نمي شوم، بلكه خوشحال هم مي شوم. چون حتماً كارم تاثيرگذار بوده كه كسي تلاش مي كند مثل من كار كند».
از انتشار ساخته هايم در آلبوم احسان فدايي رضايت نداشتم
احسان در زمينه آهنگسازي، همكاري چنداني با ديگران نداشته، از اين رو قرار گرفتن نامش روي جلد آلبوم تازه منتشر شده «امير احسان فدايي، كمي تعجب برانگيز بود. او در اين باره مي گويد: «كارهايي كه به تازگي در اين آلبوم قرار گرفته و منتشر شده، براي سال ها پيش است. زماني قرار بود اين كارها توسط ايشان اجرا شود كه اصلاً آلبوم «سلام آخر» را هنوز منتشر نكرده بودم… به هر حال قطعاتي كه اخيراً منتشر شده جديد نيست و اصلاً رغبت و رضايتي نداشتم كه با ايشان كار كنم. خيلي هم تلاش كردم، ولي كارها را داده بودم…».
دنبال كارهاي درجه يك هستم
خواجه اميري درباره دليل عدم همكاري اش با ديگران به عنوان آهنگساز نيز اظهار مي كند: «هر آهنگسازي محدود است. همه ما مي توانيم در روز چندين ملودي بسازيم، اما درجه يك نيستند. ما مي توانيم تعداد محدودي آهنگ نسبتاً بكر با ويژگي هاي تازه اي بسازيم؛ حالا امروز ديگر بكر به معناي واقعي كه اصلاً وجود ندارد. كار مشكلي است و طبيعتاً اگر بتوانيم چنين كاري انجام دهيم، فكر مي كنم در مرحله اول خودمان مهمتر از هر كسي باشيم. پس براي خودمان مي سازيم و مي خوانيم. در نتيجه كاري كه بخواهم در اختيار ديگران قرار دهم، درجه دو است؛ اگر درجه يك باشد طبيعتاً خودم مي خوانم چون نمي خواهم كار درجه دو انجام بدهم. اگر از ميان همه كارهايي كه مي سازم، سالي سه يا چهار آهنگ خوب مثل «كجايي» يا «ميوه ممنوعه» ساخته شود، خيلي كار بزرگي انجام داده ام.»
از بهترين ها كمك مي گيرم
دوازده سال است كه من در اين حرفه مشغول به كار هستم، در حالي كه بسياري از هم دوره اي هاي من الان ديگر نيستند. امروز احساس مي كنم اينكه كار جديدي ارائه كنم، خيلي سخت است. به خاطر همين، از آهنگسازان و تنظيم كنندگان خوب كمك مي گيرم؛ كارهايي كه در گذشته خودم انجام مي دادم. سال ها خودم تنظيم و ميكس مي كردم و موسيقي فيلم مي نوشتم. اما امروز احساس مي كنم كه چون احسان خواجه اميري خواننده، كمي مهمتر از احسان خواجه اميري آهنگساز، تنظيم كننده و صدابردار است، بايد آن را بيشتر حفظ كنم. به همين دليل الان با كساني كار مي كنم كه در موسيقي و صدابرداري از من بهتر هستند. از آنها كمك گرفتم تا خلاها را جبران كنم.
تيم كاري آلبوم جديد
براي آلبوم جديد، خالقان «عاشقانه ها» باز هم در كنارم هستند اما سعي كردم تيم كاري ام را قوي تر كنم. «روزبه بماني»، «عليرضا افكاري»، «هومن نامداري»، «مهرداد نصرتي» و «حسين غياثي»، هنرمنداني هستند كه در آلبوم جديدم حضور دارند. قرار است «عليرضا كهن ديري» و «بهروز صفاريان» هم به اين تيم اضافه شوند و با من همكاري كنند.
كنتسرتي متفاوت با يك اركستر بزرگ
مدتهاست در اين فكر هستم كه در كنار كارهاي خودم، با استفاده از اشعار كلاسيك و يك اركستر بزرگ، در فضاي موسيقي ملي يك كنسرت برگزار كرده و بعد آلبوم آن را منتشر كنم. چند قطعه براي اين كار ساخته شده است. پروژه بزرگي است و نمي دانم در آينده نزديك انجام مي شود يا نه…
خستگي ناشي از كنسرت ها
خستگي امري كاملاً طبيعي است. شايد خستگي ناشي از اجرا در دو سانس كنسرت، معادل ده ساعت فوتبال باشد. شب كه از سالن كنسرت به خانه مي آيم، استخوان هايم درد مي كند. مسئوليت هايي كه برعهده دارم و استرس، فشار زيادي به من وارد مي كند. نه اينكه استرس اجرا داشته باشم؛ بلكه استرس اينكه همه چيز به موقع انجام شود، هر چيز سر جايش باشد و كنسرت با كيفيت خوبي برگزار شود، مرا درگير مي كند و انرژي زيادي مي گيرد. دو سه روز بعد از كنسرت را كلاً بايد استراحت كني تا خستگي ات از بين برود.
آمپول تقويتي روي استيج!
چيز خيلي جالبي كه براي من اتفاق مي افتد و اصلاً نمي توانم براي خودم توضيحش بدم، اين است كه زمان هايي هست كه از فرط خستگي دارم از پا مي افتم و به خودم مي گويم ابداً نمي توانم روي صحنه بروم و توانش را ندارم، اما به محض اينكه به استيج قدم مي گذارم، مردم را مي بينم و با واكنش آنها روبرو مي شوم، انگار يك آمپول تقويتي به من تزريق مي شود! در بك استيج، در اوج خستگي هستم اما وقتي روي صحنه مي روم، سرحال مي شوم. احساس خيلي عجيبي است. مثلاً در روز دوم همين كنسرت اخير، بسيار خسته بودم و براي سانس دوم واقعاً نمي توانستم روي صحنه بروم. اما وقتي وارد سالن شدم، يكباره انرژي گرفتم و در همان اجرا سرحال تر از قبل بودم، آواز خواندم، شوخي كردم و…
برنامه پيش رو
به احتمال زياد بعد از ماه هاي محرم و صفر، براي برگزاري تور كنسرت هايم عازم آمريكا هستم. در اين كنسرت ها، به غير از «هومن نامداري» كه رهبر اركستر است، بقيه نوازنده ها از ايران نيستند. حدود يك ماه ايران نيستم و در اين مدت مي خواهم روي آلبوم جديدم كار كنم. آهنگ هاي آماده زياد دارم، ولي تا به نتيجه دلخواه نرسم، منتشرشان نمي كنم. چون بعد از «عاشقانه ها» كار من خيلي سخت شد و توقعي كه از من وجود داشت، خيلي بيشتر شد. در نتيجه بايد تلاش بيشتري كنم.
لطفا نظر خود را در مورد مطلب بالا در قسمت اعلام نظرات ذکر کرده و نوع مقالات و اخبار مورد علاقه خود را بیان کنید به بهترین نظرات هدایای نفیسی تعلق خواهد گرفت . باتشکر
