افکار منفی چه نقشی در ایجاد بن بست فکری دارند؟
افکار منفی چه نقشی در ایجاد بن بست فکری دارند؟
هیچگاه برایتان اتفاق افتاده است که کسی در تعقیب شما باشد و شما بدون اینکه متوجه باشید پای به کوچهای بنبست بگذارید و سپس متوجه میشوید که دیگر راهی برای رفتن وجود ندارد؟
احساس بسیار بدی است که آدم بداند دیگر راهی وجود ندارد! دیگر امیدی نیست! ریشه همه این احساسها در ((یأس و منفینگری)) نهفته است؛
به راستی بن بستها چگونه ایجاد میشوند و خود ما و افکار ما چه نقشی در شکل گیری یا نابودی آنها دارند؟
لطفا از تنگناهای فکری و ذهنیات بیرون بیا تا عظمت و توان خود را بیابی، باور کن که جز خودت و در مواردی کسانی مثل خودت، هیچ چیز دیگری برایت بن بست درست نمیکند، چرا پریدن، پرواز و فرود از بن بستها و تنگناها را نمیآموزی؟ همه ما آدمها، بارها شده است که با تردید، دودلی و نمیدانم مواجه شدهایم و در این میان کسانی که از ذهن و اندیشه خود به درستی استفاده کردهاند، خیلی راحت بر نمیدانمها، تسلط پیدا کرده و آنها را به تسخیر خود در آوردهاند و عدهای دیگر با رسوبات و سنگوارههای ذهنی و منسوخ شده خود، در بن بستیکه ساختهاند، به سوختن و ساختن مشغولند.
– اگربن بست را قسمتی از راه بدانیم که بنا به دلایلی یا بدون هیچ عذر موجهی بسته شده است، برای عبور از آن نیازمند الزامات خاص مربوط به آن هستیم بنابراین اگر ابزار، امکانات و شرایط مناسب فراهم باشد، بن بستها به راحتی فرو میریزند، زیرا بن بستها ناشی از درهم آمیزی یکسری علل و عوامل منفی و مخرب فکری- محیطی و رفتاری است. در میان همه بن بستهایی که بشر را احاطه کرده است، بدترین نوع، بن بست فکری و روحی است، زیرا اگر جسم و جان انسان آزاد و رها نباشد، همه درهای دوزخ به رویمان باز خواهند بود، پس برای گرفتار نشدن در چنین بن بستهای کشندهای لازم است که دریچههای مثبت نگری- رضایتمندی و اعتماد به نفس را به روی خود بگشاییم تا اینکه به سان پرندهای سبکبال، فارغ از کجفکری و تردید و نگرانی، به پرواز خود تا اوج بیکرانهها ادامه دهیم.