زندگینامه انوره دو بالزاک
مصاحبه با بالزاک
پس از تحولات سیاسی و نابسامانیهای اجتماعی دوران انقلاب فرانسه، رمانتیسم که توانسته بود در روح ژرف اندیش و حساس انسانها نفوذ کند، به صورت جریان ادبی نوینی، تجلی بخش سیر اندیشده ها و تخیلات نویسندگان آن عصر بود. در این زمان در فرانسه اونوره دو بالزاک پیشوای مکتب رئالیسم اجتماعی، با گردآوری آثار خود تحت عنوان کمدی انسانی، راه تازهای را در ادبیات آن دوران بنیان نهاد. توصیفهای دقیق و گیرا از حوادث، همچنین تحلیل موشکافانه روحیات شخصیتهای داستانیاش، او را به یکی از شاخصترین و تأثیرگذارترین رمان نویسان دو قرن اخیر تبدیل کرده است. او افراد هر طبقه اجتماعی از اشراف تا افراد عامی را در کمدی انسانی خود جای داده و جنبههای گوناگون شخصیت آنان را در معرض نمایش قرار میدهد. او از خلال داستانهایش خصایص کلی بورژوازیها و توده مردم را نمایش میدهد و با واقع نگری عمیقی قهرمانان مورد دلخواهش را از میان مردم بر میگزیند تا نماینده آشکاری از قشری خاص باشند.
*دوست داریم بدانیم انوره دو بالزاک در چه شهری به دنیا آمده، دوران تحصیلات خود را چگونه سپری کرده و نویسندگی را چگونه آغاز کرده است؟
من در خانوادهای متوسط در شهر تور فرانسه به دنیا آمدم. در هشت سالگی به مدرسهای شبانه روزی رفتم؛ اما درسال ۱۸۱۳ مدرسه را ترک کرده و سال بعد همراه با خانواده راهی پاریس شدم. در ۱۸۱۹ در رشته حقوق مدرک گرفتم؛ اما به رغم خواست خانواده تصمیم گرفتم تا در زمینه ادبیات مشغول شوم. در ابتدای راه، تحت تاثیر والتر اسکات رمانهای تاریخی را نوشتم که به زعم خودم مزخرفات ادبی بودند. در دوران سخت زندگیام با زنی به نام لور دو برنی آشنا شدم. با وجود اینکه وی بیست سال از من بزرگتر بود؛ اما در زندگیام نقش مادر و معشوقه را برایم بازی کرد. وی از من حمایتهای مادی و معنوی فراوانی کرد و محبتی را که در دوران کودکی از آن محروم بودم، برایم به ارمغان آورد. اولین اثر قابل توجه خود را با عنوان روانشناسی ازدواج در سال ۱۸۲۹ منتشر کردم. پس از نوشتن چند رمان عامه پسند و فکاهی انتشار رمان چرم ساغری در سال ۱۸۳۱ شهرت بیشتری را برایم به ارمغان آورد.
*لطفا کمی درباره محتوای رمان اوژنی گرانده برای ما توضیح دهید؟
اوژنی گرانده در سال 1833 منتشر شد. در این کتاب سرگذشت دختری که مظهر عشق و ایمان است و پدری سختگیر و خسیس که در پرتو سلسلهای از سوداگریهای موفقیت آمیز ثروتی اندوخته است را روایت میکنم. در این داستان خواننده را به درون شهر سومر برده، تصویری از زندگی خانوادههای بورژوازی را به وضوح آشکار میکنم. من از مردم کوچه و بازار و سبک زندگیشان که برخاسته از اعماق اجتماع این شهر است، صحبت میکنم و در واقدع با شرح و توصیف غم انگیزی از زندگی مردم آن شهر و با کشف و شناساندن تیره روزی و اندوه فرانسویان پس از بحرانها و انقلابهای متعدد سالهای پیشین، بورژوازی را در برابر مسئولیت خود قرار میدهم.
*زنان در نوشتههای شما دارای چه جایگاهی هستند؟
رویکرد واقعگرایانه در نوشتههایم موجب شده است که با وجود دلبستگی های شخصی به عملکردهای کهن، معضلات زندگی زنان فرانسوی را در ابعاد مختلف به تصویر کشیده و دنیای مردانه را زیر سوال ببرم. در اندیشه بورژوایی، زن ایدهآل آمیزهای از فداکاری، صبر، سازگاری، بخشندگی، اعتماد، آرامش، مهربانی و وفاداری است. به پاداش این همه نیکی، او از امنیت مادی برخوردار است. ولی هیچ یک از دو شخصیت ایده آل داستانهایم؛ یعنی خانم دومورسف و اولو، علیرغم دارا بودن همه این صفات، حتی سایهای از آرامش را نمیبینند؛ یکی قربانی خوی بد شوهر خویش است و دیگری قربانی هوس بازیهایش. من مردانی را ترسیم کردهام که گویی هرگز از کودکی خویش بیرون نیامده اند. در کمدی انسانی، تعداد قابل توجهی خواننده و بازیگر خلق کردهام که نه از راه هنر خود، بلکه با تحت حمایت قرار گرفتن روزگار میگذرانند و همچون ابزاری پول ساز مورد بهره برداری قرار میگیرند. با کمک این موارد، سعی کردهام استثمار شدن زنان کارگر به وسیله بورژوازی را به تصویر بکشم. در دنیایی که داد و ستدهای تجاری، بیشترین اهمیت را دارد، سوداگران همواره در پی چیزهایی هستند که مانند کالا مبادله شوند و قوانین مدنی و عرفی جامعه فرانسوی به زنان این قابلیت را میدهد. در گوشه گوشه کمدی انسانی نشان دادهام که چگونه جهیزیه و در واقع میزان دارایی یک پدر، وضعیت ازدواج دخترش را تعیین میکند. تلاش کردهام کالا شدن زنان را هرگز به صورت سطحی نشان ندهم. من این واقعیت تلخ را نه تنها در چارچوب روابط اجتماعی، بلکه به صورت معضل خانواده در روابط زنان با همسران، با والدین و خویشان و نیز در مخفیترین زوایای قلب آنان آشکار ساختهام.
نویسنده : زهرا اقایی