هوشنگ مرادی کرمانی کیست؟
معروف ترین چهره ادبیات کودک
بی تردید مرادی کرمانی شناخته شده ترین چهره ادبیات کودک و نوجوان ایران درجهان است و آثار او به زبانهای هندی، عربی، انگلیسی، آلمانی، اسپانیایی، هلندی و فرانسوی ترجمه شده است. هوشنگ مرادی کرمانی در سال ۱۳۲۳ در روستای سیوچ از توابع بخش شهداد کرمان از پدر و مادری روستایی به دنیا آمد. در سه یـا شش ماهگی مادرش را از دست داد. پدرش ژاندارم بود. حادثهای باعث شد تا پدرش دچار اختلال حواس و افسردگی شدید شود که نتیجهاش گوشه نشینی او تا آخر عمر بود. وی تحصیلاتش را در سیرچ آغاز کرد و در کرمان و تهران ادامه داد. مدرک لیسانس خود را در رشته زبان انگلیسی گرفت. از سال 1339 در کرمان و همکاری با رادیو محلی کرمان، نویسـندگی را آغـاز کـرد. در سال 1347 با چاپ داستان در مطبوعات، فعالیت مطبوعاتیاش را گسترش داد. اولین داستان وی با نام کوچه ما خوشبختها با حال و هوای طنزآلود در مجله خوشه به سردبیری ادبی شاملو منتشر شد. در سال ۱۳۵۳ داستان قصههای مجید را خلق کرد و به سبب نوشتن این قصهها موفق به دریافت جایزه کتاب برگزیده سال 1364 گردید. نوشتن کتاب بچههای قالیباف خانه منجر به دریافت اولین جایزه نویسندگیاش در سال ۱۳۵۹ از سوی شورای کتاب کودک شد. همین داستان، جایزه جهانی اندرسن در سال ۱۹۸۶ را به او اختصاص داد.
واقع گرایی
هوشنگ مرادی کرمانی داستان نویسی در ژانر واقعگرایی است و هر چه مینویسد، اگرچه به یاری تخیلش شکل میگیرد، اما برگرفته از زندگی واقعی است. با وجود سعی بر پرداختن به موضوعات گوناگون، قوانین مشترکی بین داستانهای وی حاکم است. یکی از این اشتراکات ترسیم زندگی قشر پایین جامعه است. از دیگر قوانین مشترک انعکاس زندگی مرادی کرمانی در داستانهایش است. پایان خوش داستانها جز در بچههای قالیباف خانه، نیز از دیگر مشترکات داستانهاست. توصیفات دقیق و جزء به جزء از صحنهها و موقعیتها گویای نگاه دقیق و تیزبین نویسنده است. درک و لمس آنچه که مینویسد از خصوصیات نویسندگی کرمانی است که در تمام داستانهای او میتوان احساس کرد. میتوان گفت مرادی با تمام وجود مینویسد. استفاده از عناصر ایرانی و بومی در تمامی آثار نویسنده مشاهده میشود؛ تکرار این عناصر در داستانهای مختلف، در زمره خصیصههای سبکی وی است. استفاده از ضرب المثل ها و آداب و رسوم عامه، کاربرد واژگان محاورهای و آمیختگی نظم و نثر، از دیگر ویژگیهای آثار هوشنگ مرادی کرمانی هستند. اکثر داستانهای او مخاطبان کودک را به خود جذب میکند و افکـار آنها را درگیـر مینماید.
زاون قوکاسیان در مصاحبهای از مرادی کرمانی میپرسد کـه مخاطـب خـود را چگونه انتخاب میکند؟ و او در پاسخ چنین میگوید: من به شدت حس کودکی دارم و حس کودکی من در کارهایم نشـان داده شـده، بـدون اینکه ادبیات کودکان را در هر صورت از طریق مسائل نظری و مسائل علمی یـا روش خاصی آموخته باشم. وقتی مینویسم، این در درون من با احساسات من خیلی مأنوس است. در کودکی اصطلاحش این است که می گویند کفشهای کودکی بـه پـایم تنـگ است. هیچ وقت این جوری نبودهام. شما حتی داستانهای بزرگسالانه مرا که بخوانیـد میفهمید نویسندهاش یکجوری کودک است. یکی از عناصر برجسته و تاثیرگذار در آثار هوشنگ مرادی کرمانی، طنز است. او طنز را به دنیای کودکان و نوجوانان آورده است. طنز در زبان مرادی کرمانی گزنده، تلخ، عصبی و همراه با نفرت و بدبینی نیست، بلکه ملایم و نسبتاً تلخ است. خندهای که در نتیجه طنز به کار گرفته شده در زبان آثار مرادی ایجاد میشود، بیشتر از روی دلسوزی و ترحم است تا تحقیر و تمسخر. دکتر پروین سلاجقه در کتاب صدای خط خوردن مشق معتقد است که در آثار مرادی کرمانی خندهای که بر لب مینشیند؛ گذراتر از غمی است که در پی خواندن بسیاری از صحنهها در دل آشیان میکند و از این رو با وجود سعی نویسنده در خنداندن خواننده، لحن اثر غمگین است و کمدیها، اغلب به تراژدی میرسد. مرادی نگاهی برتری جویانه نسبت به جامعه و شخصیتهای داستانش ندارد. زیرا به نظر او بهترین خنده آن است که انسان به خودش بخندد.
هوشنگ مرادی کرمانی معتقد است: طنز آن است که به لب، لبخند بیاورد، به دل، درد بیاورد و به سر فکر. ترکیب این سه عامل طنز واقعی است. مرادی با تمام رنجهایی که هنگام یاد آوری گذشته و نگارش آنها تحمل میکند، عاشق نویسندگی است. او معتقد است که برای نوشتن خلق شده است و نه کار دیگری..
نویسنده : زهرا اقایی