کتاب بیوتن رضا امیرخانی
بیوتن بهترین نمونه اثر ادبی
«رضا امیرخانی» از نویسندگانی است که نوشتن را خوب میداند و لایههای زیرین یک داستان را به اندازهای برای مخاطب تعریف میکند که در بعضی نقاط، جای هیچگونه سازش با شخصیت در نظر گرفته نمیشود. برهمین اساس، کتاب «بیوتن» تألیف این نویسنده، میتواند این لایهها را به صورت منبع آزاد برای خواننده خوانش کند. اگر از طرفداران قلم غیرهوشمندانه امیرخانی باشید، این کتاب بهترین نمونه اثر ادبی این نویسنده بهشمار میرود؛
زیرا امیرخانی را رمان «منِ او» به ایرانیان معرفی و رمان «بیوتن» وی را بهخوبی اثبات کرد. در این داستان، مخاطب با جملات، مونولوگها و گاه دیالوگهای باشکوهی روبهرو میشود که نویسنده برای خلق آن فراز و نشیبهای فراوانی را پشت سر نهاده است. البته این پستی و بلندیها در داستان بهاندازهای نادیده گرفته میشود که نویسنده برای اثبات حقایق داستانی خود، مجبور به استفاه از «سرنگ فیدبک» شده است که این فیدبکها، میتوانند نمونهای از استیصال در وادی درام باشند. رضا امیرخانی یکی از نویسندههایی است که متن ایرادشده را تقدس میبخشد و این تقدسبخشی از جانب خالق، مخاطب را به چالش میکشد؛ چراکه ممکن است اعتقادهای دراماتیک و تخیلات متوهمانه نویسنده بهاندازهای فانتزی یا «بکت»گونه روایت شوند که مغایر با با مفهوم فرهنگ در کشورمان است. کار نویسنده، خلق فرهنگ یا بازسازی فرهنگ در یک داستان برای اجتماعی که کمترین سهم خوانش دراماتیک در ادبیات داستانی را از آن خود کردهاند نیست؛ بلکه نویسنده باید به گونهای جذاب روایت را در پیش گیرد که اندیشه مالیخولیایی وی پشت پرده سیار کاغذهای دوست داشتنی و خوش عطر و بوی داستان پنهان شود. از همین رو باید امیرخانی را ستود و استیصال بهوجود آمده در متنهای وی را به دیده منت گذاشت. مخاطب نیاز به خواندن دارد و چه بهتر که این مطالعه موجب گرایش به نقد و معنای استخراج فرهنگی از یک اثر هنری شود و این وطن که با دو نقطه اضافی نقش بر خیال میشود، جایی برای نگرانی هیچ خوانندهای باقی نگذارد. اتفاقی که سالهاست منتظر وقوع آن در ادبیات ایران هستیم، میل به خرید و مطالعه یک اثر از جانب جامعه ایرانی است؛ به همین دلیل میل به استفاده از متنهای امیرخانی میتواند میل به فرهنگ در جامعه را افزایش دهد به شرطی که نخواهیم ادعای روشن فکریمان را بر سر داستان خراب کنیم.
نویسنده : علی رفیعی وردنجانی