فرهنگ و هنر

کاهش اصالت فرهنگی در تولیدات هنری / بررسی تأثیر پذیری مخاطب از آثار هنری

کاهش اصالت فرهنگی در تولیدات هنری / بررسی تأثیر پذیری مخاطب از آثار هنری

کاهش اصالت فرهنگی در تولیدات هنری / بررسی تأثیر پذیری مخاطب از آثار هنری

در علم هرمنوتیک که یک نظریه مخاطب محور است، همواره یکی از دغدغه‌های اصلی فلاسفه هنر این بوده است که آنچه را که مؤلف از خلق یک اثر هنری انتظار داشته، در پایان نیز ما به یک هم سویی در نتیجه گیری خواهیم رسید یا خیر؟ برای مثال می‌توان به یک تابلوی نقاشی که منظره‌ای از درخت و کوه را به تصویر کشیده است، اشاره کنیم و این گونه بنویسیم که مؤلف چه خواسته‌ای از به نمایش درآوردن این جزئیات داشته و مخاطب از چنین جزئیاتی چه برداشتی خواهد داشت. هرمنوتیک در اینجا، کارکرد دوسویه دارد از یک طرف می‌خواهد نتیجه گیری را برای مخاطب هموارتر کند و هم اندیشه‌ای را که در ساختار یک اثر هنری گنجانده شده است، به پوشش جمعی برساند. در هر حال هم اندیشی مخاطب و مؤلف در مواجه شدن با یک اثر هنری، بسیار مهم‌تر از جذابیت‌های بصری و پروپاگانداهای تبلیغاتی است.

*هرمنوتیک از چیستی تا چرایی؟

در واقعیت هرمنوتیک یک نظریه کاملا اثبات شده است که بسیاری از هنرمندان صاحب نظر در مواجهه با آن مسئله شخصی دارند و بسیاری آن را تحسین و توصیف می‌کنند. اصالت فرهنگی در تولیدات هنری در کشورمان به حدی نزول کرده است که دیگر نمی‌توان برای یک اثر هنری، جدیتی در سوژه و ساختار آن قائل شد. محتوایی که خروجیان از تفکر ناسیونالیستی یا عقیدتی باشد نمی‌تواند تأثیر گذاری مطلوبی بر مخاطب ایرانی داشته باشد؛ چرا که مخاطب ایرانی بیش از هر هنرمندی در مواجهه با یک اثر به درون مایه آن می‌اندیشد. اینکه ما مخاطبان خودمان را دست کم بگیریم و چنین راهی را در پیش گیریم که مخاطب از مؤلف یک قدم عقب‌تر است؛ در حالی که وقتی اثری خلق می‌شود، چه در ایران و چه در خارج از ایران، از اندیشه مؤلف خود خارج شده و به دنیای مادی می‌پیوندد و دیگر هیچ توجیهی نمی‌تواند آن را ارضا کند. هرمنوتیک علم درست اندیشیدن در مواجهه با یک اثر هنری است که باید هم از سوی مؤلف و هم از سوی مخاطب جدی گرفته شود آنچه تا به اینجا در آثار هنری ایران دیده‌ایم، به شوخی گرفتن این نظریه مهم در آثار هنری است و این پدیده باعث فروپاشی ساختار و محتوا خواهد شد.

کاهش اصالت فرهنگی در تولیدات هنری / بررسی تأثیر پذیری مخاطب از آثار هنری

*قبل از باران

ایده همه ساختاری است که یک هنرمند باید برای اندیشه خود در نظر می‌گیرد، مطلع هر پدیده‌ای چگونگی مواجهه تفکر با موضوع را مشخص می‌کند به خصوص هنگام خوانش نظم (شعر در ادبیات پارسی) و نگارش یک نثر (ادبیات داستانی) کاربرد ابزاری خود را به اثبات می‌رساند. قبل از بارش باران همه آنان که در خیابان و دیگر فضاهای باز شهری پیاده روی می‌کنند همه به دنبال پناهگاهی برای فرار از خیس شدن هستند؛ اما کاری که هنرمند باید با ذهن مخاطب انجام دهد این است که بیننده با کمال میل زیر باران رود و از این هوای مطبوعی که از ایده تا آفرینش یک اثر هنری به دست آمده است لذت کافی را ببرد. کاری نکنیم که بیننده در هنگام تماشا یا مطالعه یک اثر هنری چتر را به دست گیرد و از ریزش باران بر سر خود جلوگیری کند. هنرمند باید خادم مخاطب باشد و این تفکر را هرگز فراموش نکند که اگر به جایی رسیده به خاطر استقبال مردم از آثار وی بوده است.

کاهش اصالت فرهنگی در تولیدات هنری / بررسی تأثیر پذیری مخاطب از آثار هنری

*بعد از غروب

در هنگام اتمام مواجهه مخاطب با اثر دیگر مؤلف هیچ عنصری برای ارائه و توجیه خود ندارد و همیشه حق با مخاطب است؛ از همین رو می‌توانیم به آخرین ساخته اصغر فرهادی «فروشنده» اشاره کنیم که علی رغم استقبال خوب مخاطبان از این اثر هنری رویکرد مخاطب زده‌ای که همواره فرهادی در آثارش دارد، به شدت بر این فیلم غلبه کرده است. در حقیقت بسیاری از آثار هنری در حوزه هنری به یک ایدئولوژی بیشتر شبیه هستند تا نظریه؛ چرا که نظریه توسط مؤلف به اثبات می‌رسد ولی ایدئولوژی هنوز به شکل کامل و فلسفی خود نزدیک نشده؛ پیشنهادی که در این زمینه می‌توان به هنرمندان معاصر کشور کرد، این است که قبل از آفرینش یک اثر هنری بیشتر از اینکه به اندیشه خودمان توجه کنیم به آنچه که ممکن است مخاطب از اثر برداشت کند فکر کنیم تا نظریه هرمنوتیک را به خوبی رعایت کرده باشیم.

کاهش اصالت فرهنگی در تولیدات هنری / بررسی تأثیر پذیری مخاطب از آثار هنری

کاهش اصالت فرهنگی در تولیدات هنری / بررسی تأثیر پذیری مخاطب از آثار هنری

نویسنده : علی رفیعی وردنجانی

همچنین بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا