هشدار نسبت به شور شدن آبها
یادداشت دکتر ربابه شیخ الاسلام، به بهانه برگزاری چهارمین کنگره سراسری خانه کشاورز
/گلستان ایران را به خارستان تبدیل نکنیم/میزان مصرف آب در ایران، 2 برابر متوسط جهانی است
سلامت نیوز :دبیر کل خانه کشاورز میگوید که کمآبی، کشور را بهشدت تهدید میکند و بیلان منفی برداشت آب، در حال حاضر به 11 میلیارد متر مکعب رسیده است. در حالی که این بیلان در شروع برنامه چهارم، 5.4 میلیارد مترمکعب بود که باید در پایان برنامه به 4 میلیارد میرسید.
«نشستهام و با دلی غمگین، صفحات ماهنامه صدای کشاورز را ورق میزنم و به خود میگویم که مگر این ماهنامه، چقدر تیراژ دارد؟ ما چگونه باید این اطلاعات تکاندهنده را به گوش همه برسانیم تا 75 میلیون جمعیت ایران را برای یک صرفهجویی ملی، همرأی و همقسم کنیم؟ همقسم کنیم تا کویر گسترش نیابد؟ تا جنوب البرز و شرق رشته کوههای زاگرس، غیر قابل سکونت نشوند؟ تا دریاچهها و تالابهای بیشتری خشک نشوند؟ تا ایران سبز باقی بماند؟ دریاچه ارومیه، به زبان بیزبانی فریاد میزند که چرا 37 سد بر رودخانههایی زدید که مرا خشک کنید و پرندههای مرا کوچ دهید ؟ آیا اگر اعتبارات این پول را در بخش آب و خاک هزینه میکردید، بیلان منفی آبهای زیرزمینی، کاهش پیدا نمیکرد؟ اخبار مربوط به تنشهای کمآبی، نشان میدهد که از 609 محدوده مطالعاتی، 296 محدوده، با تنش شدید مواجه است».
قائم مقام وزارت نیرو میگوید: «میزان سرانه مصرف آب در ایران، 2 برابر متوسط جهانی است». پس میتوان با بسیج همگانی از مصرف آب کاست موضوع اینست که چگونه این بسیج طراحی و اجرا شود .میدانیم نوع خشکسالیهای پیاپی، عدم اعمال مدیریت صحیح با وجود محدودیتهای منابع آبی، به ما به صدای بلند پیام میدهد که بیآبی جدی است. آیا وزارت نیرو میتواند از طریق طرح جامع آب، عدالت منصفانهای برای بخش آب کشور ایجاد کند و متقاضیان و سرمایهگذاران را بهنحوی منصفانه از سهم آب، برخوردار کند تا ذخایر آب کشور، بیش از این تحلیل نرود؟
برای قدردانی از آب، نیاز به تدبیر داریم«با خاک آماده برای کشت، بیرحمانه رفتار شده است». این سخنان رییس جمهور دلسوز کشورمان است که در چهارمین کنگره سراسری خانه کشاورز گفت: «آنگاه که به فکر مسکن، شهرسازی، ساختوساز، جاده، پل و هرگونه تغییر و تحول در روی زمین بودیم، کمتر فکر کردیم که جای مناسب آن را پیدا کنیم و زمین آماده کشاورزی را تبدیل به محل ساخت مسکن نکنیم. باغها و درختها، ناجوانمردانه تخریب شدند و این تاسفی است که جبران آن سالیان دراز به طول خواهد انجامید». آقای روحانی در این کنگره گفت: «ایران از نظر بارندگی جزو سرزمینهای پرآب نیست. کشوری که بارندگی آن، 230 تا 240 میلیمتر است، میتواند جزو کشورهای خشک محسوب بشود. پس باید قدر قطره قطره حیات این سرزمین را بدانیم. برای قدردانی از آب، نیاز به تدبیر، برنامهریزی و سرمایه داریم».
افزایش حفر چاه، کاهش آبدهی سالانه چاههاسالنامه آماری سال 1380 میگوید: «600 هزار حلقه چاه عمیق و نیمهعمیق، 31 هزار رشته قنات، و 49 هزار و 400 چشمه، منابع تامین آب کشاورزی هستند». حال با کاهش باران و متعاقب آن، با کاهش آبهای زیرزمینی، مواجه شدهایم و این افت اگر استمرار داشته باشد، خطر شور شدن آبها را هم بههمراه خواهد داشت.
اگرچه آنچه که در ایران میگذرد، گوشهای از بحران جهانی آب است که رشد جمعیت، گرم شدن زمین و هدر دادن هنگفت آب به آن دامن زده است، ولی وقتی بحران به مرحلهای میرسد که زنگ خطر را بهصدا درمیآورد، باید به فکر یک بسیج همگانی و مردمی بود . تلاش گران برگزاری این کنگره گفته اند برای صرفهجویی در مصرف آب، جمعآوری آب باران و تصفیه و بازسازی آبهای مصرفشده، باید فراگیر شود. متاسفانه، تعداد چاههای حفرشده در 17 سال گذشته از 336 هزار حلقه، با 93 درصد افزایش، به 650 هزار حلقه رسیده است.
در حالیکه میزان برداشت آب، فقط 26 درصد رشد داشته است. یعنی تعداد چاهها، ضمن صرف انرژی بیشتر، نتیجهای جز کاهش آبدهی یا خشک شدن چاههای دیگر را در پی نداشته است». متوسط آبدهی سالانه هر حلقه چاه از 174 هزار متر مکعب، در دهه 60 به کمتر از نصف، یعنی 44 هزار متر مکعب کاهش یافته است که خود موجبات کاهش سطح زیر کشت و غیراقتصادی کردن بخش کشاورزی را فراهم کرده است.
هدفهای غیر کارشناسی، بحران آب را در پی داشتمحسن حلاجیان در چهارمین کنگره سراسری خانه کشاورز گفت: «بحران از آنجا شروع شد که بدون بررسیهای کارشناسانه، مهمترین هدف کاربردی خود برای دستیابی به امنیت غذایی را تولید هرچه بیشتر محصولات کشاورزی دانستیم و برای تحقق آن به خود اجازه دادیم تا هرچه میتوانیم، سد بزنیم، مصرف کودهای شیمیایی را افزایش بدهیم و مصرف غیراصولی انواع سموم و آفتکشهای شیمیایی و صنعتی را بالا ببریم.
در حالیکه باید الویت نخست ما، افزایش بهرهوری از آب موجود در بخش کشاورزی برای ارتقای تولید میشد چه تاسف عظیمی !با این شرایط، امروز نهتنها بیشتر تالابها، دریاچهها، کاریزها و چشمههای خود را نابود کردهایم، بلکه میزان افت سطح آب زیرزمینی در هفت دشت اصلی و بزرگ کشور به حدود 2 متر و بیشتر در طول سال رساندهایم». به گفته مهندس محمد درویش، کارشناس ارشد مدیریت محیط زیست در چهارمین کنگره سراسری خانه کشاورز، آثار نشست زمین و خودسوزی از دیار سبلان تا بام ایران در چهارمحال بختیاری، از کف بستر دریاچه پریشان در کازرون تا اراضی ورامین در جنوب پایتخت، از دشت حاصلخیز قهاوند در همدان تا کرانههای خلیج فارس در پارسیان، در گستره مناطق بیابانی و نیمهبیابانی کشور، بهخصوص منطقه شرق تهران تا سرخس، سرخس تا خلیج گواتر و از این خلیج تا دشت خوزستان، گسترش یافته است.
مشکلات را در صفخه به صفحه ماهنامه اختصاصی چهارمین کنگره با افسوس میخواندم برای فردی مانند من که سالهای عمرش را برای سلامت تغذیه مردم و کاهش میزان سوءتغذیه کودکان در مناطق جنوبی استانهای سیستان و بلوچستان، هرمزگان وکرمان ،کهنوج ،بوشهر و جنوب خوزستان ونفاط محروم دیگر گذرانده است و تمام تلاشش انجام طرحهایی برای حفظ توانمندیهای بالقوه کودکان کشور، به امید آیندهای بهتر بوده است، گزارش چهارمین کنگره سراسری خانه کشاورز، که در ماهنامههای این ارگان بهصورت مرتب به دستم میرسد، سخت تکاندهنده و رنجآور بوده امیدوارم اشتباه نکنم ولی من در چه باید کردهایی که در قطعنامه این کنگره آمده است نقشی از استفاده همت والای مردم و درخواست برای یک تلاش ملی برای صرفهجویی هرچه بیشتر و حفظ و حراست آب، ندیدم.
در این قطعنامه، به میزان مصرف آب برای هر محصول و تلاش برای تولید محصولاتی که با آب کمتر قابل کشت و صادرات هستند، اشارهای نشده است. در این قطعنامه، ترفند موثر استفاده از هنرمندان و ورزشکاران برجسته کشور برای طراحی و اجرای بسیج سبز نگه داشتن مزارع ایرانزمین، حرفی به میان نیامده است. شاید من به ریزهکاریهایی اشاره میکنم که در هر بند منسجم قطعنامه میتوان به آن پرداخت ولی میخواهم به صدای بلند به مردم کشورم بگویم که منابع مالی هنگفتی را در سالهای گذشته به هر دلیل ناگفتنی از دست دادیم که میشد صرف آبادانی مناطق بسیار محروم کشور کرد، این منابع بازنمیگردند.
اما ما هنوز سر پا ایستادهایم. استوار. دل در گرو مهر میهن داریم. بیایید دست به دست هم دهیم و بخواهیم تا فرهنگ مصرف مقتصدانه یا بهینه از ثروت ملیمان آب را که از نفت باارزشتر است، همگانی کنیم. دست در دست هم دهیم به مهر، تا گلستان ما خارستان نشود».
لطفا نظر خود را در مورد مطلب بالا در قسمت اعلام نظرات ذکر کرده و نوع مقالات و اخبار مورد علاقه خود را بیان کنید به بهترین نظرات هدایای نفیسی تعلق خواهد گرفت . باتشکر